مروری کوتاه بر آمار و اتفاقات انتخابات مجلسین !
مروری کوتاه بر آمار و اتفاقات انتخابات مجلسین !
بررسی میزان مشارکت در انتخابات اخیر، در نوع خود می تواند حاوی پیام های واضح مسالمت آمیز مکرر توصیه شده برای ابراز نارضایتی ها به جای اعتراض های خشونت آمیز برای دست اندرکاران حکمرانی تلقی شود.

اویاقلیق-  ابوالفضل وصالی: انتخابات دوازدهمین دوره ی مجلس شورای اسلامی و ششمین دوره ی مجلس خبرگان در سطح کشور و استانی و خصوصٱ کلان شهر تبریز علیرغم گزارش های لحظه به لحظه ی پر طمطراق و هیجان زده ی مجریان شبکه های سراسری و محلی صدا و سیما که چنین وانمود می کرد گویا میزان مشارکت رکورد همه ادوار را شکسته است، به کمترین سطح در تمام دوره های پیشین رسید و در نوع خود می تواند حاوی پیام های واضح مسالمت آمیز مکرر توصیه شده جهت ابراز نارضایتی ها به جای اعتراض های خشونت آمیز برای دست اندر کاران حکمرانی تلقی شود، دارای نکات جالب توجه آماری و محتوایی می باشد که خواندن چند مورد آن خالی از لطف نیست.

علیرغم تایید گسترده ی صلاحیت ها در مرحله ی نهایی که به نوبه ی خود می توانست انگیزه افزایش مشارکت مردم مناطق کشور را تقویت کند ، میزان کل آرائ اخذ شده ( با احتساب آرا مخدوش و باطله که وزیر کشور تعداد آن را بیش از ۸ درصد اعلام کرد ) بنا به آمار خود نهاد های حکومتی در مجموع از ۴۱ درصد در کل کشور فراتر نرفت ، این در حالی است که میزان مشارکت در سطح شهرهای بزرگ دارای اهمیت سیاسی خاص، به مراتب کمتر ثبت شده است بطوریکه در خود کلان شهر تبریز این آمار در کانال زیر۳۰ درصد اعلام گردید !

عدم راهیابی چهره های شاخص منتسب به جریان های سیاسی ذیل جناح های اصولگرا و اصلاح طلب مانند « محمد رضا باهنر » دبیر جامعه ی اسلامی مهندسان کشور از کرمان و عضو برجسته ی اصولگرای مجمع تشخیص مصلحت که همواره فرد اول انتخابات آن حوزه بوده است و نیز شکست معنادار « محمد باقر نوبخت » چهره ی مشهور منتسب به جریان موسوم به اصلاح طلب‌ و دارای سوابق نمایندگی و اجرائی از شهرستان رشت و هم چنین دست رد مردم بر سینه ی « صادق آملی لاریجانی » رئیس سابق قوه قضائیه و رئیس فعلی مجمع تشخیص مصلحت نظام در انتخابات استان مازندران برای مجلس خبرگان و نیز تنزل رای « علم الهدا » نماینده ی جنجالی ولی فقیه در استان مهم خراسان رضوی و پدر زن رئبس جمهور ( رئیسی ) به رتبه ی سوم ، لاجرم تداعی شعار مطرح اعتراضات سال های اخیر برخی مناطق کشور ناظر بر « اصلاح طلب ، اصولگرا ، دیگه تمومه ماجرا » را به مثابه هشدار عموم مردم به آنچه بازی های باندی و جناحی موسوم به دو جریان عمده سیاسی در حکمرانی تعبیر می شود ، رقم زد !

در حوزه ی انتخابیه ی تبریز ، اسکو ، آذر شهر با جمعیت واجد شرایط حدودٱ یک میلیون و چهار صد هزار نفری و با ۲۵۸ نامزد دارای صلاحیت ، بیش از ۷۰‌ در صد مردم ( تخمینٱ یک میلیون نفر ) در انتخابات شرکت نکردند که این آمار متجاوز بر ۱۰ درصد بیشتر از مجموع دوبرابر جمعیت شرکت کننده را تشکیل می دهد ، جالب اینکه میانگین آرا در این حوزه به ازای هر نامزد تایید شده کمتر از دو هزار رای بوده است‌ !

میزان رای نفر اول انتخابات حوزه ی انتخابیه ی تبریز ( متفکر آزاد ) کمتر از ۷/۵ درصد کل واجدین شرایط را نشان می دهد و« مسعود پزشکیان» نیز که در چند دوره ای اخیر عنوان نخست را به خود اختصاص داده بود با کاهش بیش از ۱۶۰ درصد آرا خود نسبت به دوره ی دهم و قریب بر۱۰ هزار رای کمتر نسبت به دوره ی یازدهم که احتمال داده می شد به واسطه ی بار تبلیغاتی ناشی از حمایت تلویحی مقام رهبری برای تجدید نظر در تایید صلاحیت رد شده ی وی و سپس اعلام ایشان مبنی بر اینکه خود را « مدیون رهبری » می داند ، آرا حامیان حکومتی را جلب کند ، به رتبه ی دوم سقوط کرد تا روند کاهش پایگاه مردمی وی همچنان استمرار داشته باشد ! ..

دو نکته ی بسیار جالب توجه باقی مانده از رفتارها و شعارهای تبلیغاتی این انتخابات در سطح کشور ( به مثابه دو اولین دیگر در مجموعه های شهر اولین ها ) به دو تن از نامزدهای دو نسل متفاوت یکی « جناب مسعود پزشکیان » آنجا که در جریان مناظره با «جعفری آذر » در ساحت دانشگاه علاوه بر رفتارهای عجیب و غریب ( قهر و آشتی و ترک جلسه و برگشت دوباره ) ، به جای استفاده از پله برای رفتن روی « سن » در سن و سال هفتاد سالگی به ریسک « جهیدن » در جلوی چشم دانشگاهیان تن داد که بالقوه واجد اتفاقات مذموم می توانست باشد ، تا یک ملاک ارزیابی جدیدی از شخصیت واقعیت خویشتن خویش بر عموم ارائه کند ، و مورد دوم مربوط می شود به شعار رویایی کاندیدای نسبتا جوان تر ( جناب هادی پاکرو بازمانده از قافله ی مجلس ) از جنس ( بر این مژده گر جان فشانم رواست ! ) آنجا که بهر سودای مجلس دل به دریا زد و از باز گرداندن معیشت مردم به دهه ی پنجاه ( یعنی دوران دلار هفت تومنی و قس علی هذای اقلام دیگر زمان طاغوت به تبع آن ) در بحبوحه ی صعود این ارز اجنبی به گردنه ی ۶۰ هزار تومنی داد سخن راند و دهان همگان را اعم از اقلیت رای دهنده و خصوصٱ اکثریت رای ندهنده به آب انداخت و لابد از شکم سیری مردم و یا هر هزار و یک علت دیگر ره به جایی نیافت و چوب تر را هم به آتش خشک سوزاند و همگان را از تلذذ بازگشت به دهه ی ۵۰ ولو در خیالات محروم کرد !

عدم استقبال لیست های ائتلافی و حزبی مطرح از « محمد حسین فرهنگی » به عنوان پر سابقه ترین نماینده ی اصولگرای مردم حوزه ی انتخابیه ی تبریز حتی از سوی طیف های همسو موجب شد که آرا وی بصورت چشمگیری کاهش پیدا کرده و تا رتبه ی هشتم تنزل یابد ، ضمن اینکه قرار گرفتن نام چهره های جدید مانند « جعفری آذر » ، « آجودان زاده » و « جواد عبادی » بالاتر از چهره هایی مانند « منادی » و « تاج الدینی » که برخی به برکت کمتر از حد نصاب بودن آرا رقبا ( ۲۰ درصد آرا ماخوذه ) شانس حضور در مرحله ی دوم را پیدا کرده اند و احیانٱ در خطر حذف در مرحله ی دوم قرار دارند که ملاک آن کسب آرا اکثریت نسبی است ، از نکات قابل ذکر انتخابات دوره ی دوازدهم مجلس به شمار می رود !

شایان ذکر است میزان آرا ئ هشت نامزد راه یافته به مرحله ی دوم در حوزه ی انتخابیه ی تبریز ، اسکو ، آذر شهر ؛ ( که در واقع از شانس مجدد ورود به مجلس برخوردارند ) بطور میانگین از « سه درصد » کل واجدین شرایط این حوزه کمتر است و جا دارد این حضرات میزان پشتوانه مردمی خود را برای احراز نمایندگی دقیقٱ ارزیابی کرده و حداقل در خلوت خود متوجه باشند که حضور آنان در مجلس قانون گذاری که فلسفه ی برگزاری انتخابات و همه پرسی برای آن نفسٱ ایجاب می کند باید برآیند نظر اکثریت جامعه بوده باشد ، بر آمده از اراده اقلیت مطلق است و لاجرم مفاخره بر آن به غایت توهم بر انگیز می باشد ،مگر از روی وجدان و شرافت کاری در این فرصت فراهم شده به هر طریق کاری کنند نوبرانه که چه بسی نمایندگان دوره های واجد مشارکت اکثریت نیز در ایفای آن ناکام بوده اند !

نکته مهم آخر اینکه کسب بالاترین رأی در میان تمام کاندیداهای مجلس خبرگان رهبری از سوی حجت الاسلام آل هاشم امام جمعه تبریز در اولین حضور انتخاباتی خود نسبت به تعداد جمعیت منطقه ای واجد شرایط رای دادن و رتبه ی دوم در کل کشور ، در حالیکه برخی چهره های سرشناس مانند « صادق آملی لاریجانی » و « علم الهدا » و سایر نامزدهای این نهاد بر احراز آن در بحران مشارکت مردم ناکام ماندند ، یکی از اتفاقات قابل تامل و مستلزم علت جویی است که مهمترین عامل این توفیق می تواند ناشی از سیره ی عملی وی مبتنی بر صداقت , مردمی بودن و واقع بینی و درک و طرح مشکلات و نیازهای اقشار مردم بوده باشد