عجایبی از جلسه شورای شهر تبریز !
عجایبی از جلسه شورای شهر تبریز !

بیداری آذربایجان _ ابوالفضل وصالی: از عجایب جلسه این هفته ی (امروز) شورای شهر تبریز یکی این بود که جناب دکتر نیکو خصلت همانی که با یک چرخش ( ورزشی ها به آن غش هم می گویند ) و البته خدا وکیلی نجات بخش ، از لیست امید به سمت اینوری شورا ( یعنی طیف صاحب […]

بیداری آذربایجان _ ابوالفضل وصالی: از عجایب جلسه این هفته ی (امروز) شورای شهر تبریز یکی این بود که جناب دکتر نیکو خصلت همانی که با یک چرخش ( ورزشی ها به آن غش هم می گویند ) و البته خدا وکیلی نجات بخش ، از لیست امید به سمت اینوری شورا ( یعنی طیف صاحب مشاور دام وطیور ) ، در جریان انتخاب شهردار کاری کرد کارستان و هم لیستی های خود را با همدستی جناب مسعودی ریحان به اتفاق گزینه ی خاص شان که کلی هم در جلسات حقیقی و مجازی « مَچ » شده بودند برای یک دورهمی جهت حکومت جانانه ی دیگر بر شهرداری کلان شهر تبریز ، با رای به شهردار صاحب ایده ی « جان سورتن » ، سکه یک پول کرد و حسرت به دل !

و از خدا پنهان نیست از شما چه پنهان ، شهروندان را هم با این « چرخش قهرمانانه » که اندکی هم به « نرمش قهرمانانه » شباهت داشت ، از چاله در آورد و به چاه همی انداخت ! حالا این بگذرد که شاعری که از حال و روزمان خبرندارد و نفسش هم از جای گرم بلند می شود ؛ می فرماید : « از دی که گذشت هیچ از او یاد مکن »، (چشم نمی کنیم ، چشممان کور و دندمان نرم ! ).

الغرض داشتیم از عجایب جلسه شورای کلان شهر می گفتیم و آن اینکه جناب دکتر نیکو خصلت خان بنا به اعتراف خویشتن خویش شان در سومین سال شورایی که ایشان نمایندگی یک شهر دو میلیون نفری را در آن یدک می کشد، گویا در این دو سال و اندی توفیق شورانشینی اصلاً در باغ تشریف نداشته اند و حواس مبارکشان پرت جاهایی دیگر بوده لابد (دور از چشم شهروندانی که به حضرتش رای داده اند و به تدبیرش امید بسته اند ) و همینطور الله بختکی و بدون اطلاع از عملکرد عمرانی شهرداری که اصلی ترین بخش ماجراست ، مشغول رای دادن و حق جلسه گرفتن بوده است؛ می فرمایید چرا ؟! آ ، آ ، بفرمایید عین فرمایش خویشتن خویششان را عیناً یکبار ؛ نشد دوبار ، توفیر نکرد تا جایی که میل مبارکتان کشید و دوزاری هایتان افتاد ،مرور بفرمایید تا حساب کار دستتان بیاید : « من فکر می کردم که در جریان کار عمرانی شهرداری هستم، ولی با ارائه گزارش عمرانی توسط معاون شهردار، احساس می‌کنم که حجم عملکرد عمرانی شهرداری تبریز بیش از تصورات من است » ! افتاد ؛ زِکی !

حالا یک موقع فکر نکنید که جناب معاون عمرانی شهرداری همچی گزارش به قول مَثل من در آوردی « یک چیزی می گویم و یک چیزی می شنوی » ارائه فرموده که موجبات مدهوش شدن حضرت نیکو خصلت را مهیا سازد و آب در آسیاب دشمن بریزد ها ، ( هرچند مدهوشی نوعی حالی به حالی شدن است و کمی تا قسمتی جنبه ی منکراتی دارد ، تازه خود این جنابی که با این اعتراف به جهالت از فعالیت های عمرانی ارگانی که باید بر جزئیات آن نظارت و اشرافیت داشته باشد ، بفهمی نفهمی اتوماتیک وار دچار آن مدهوشی است ) ! چراکه عمده ی گزارش جناب معاون عمرانی آن هم اگر توفیق تحقق بیابد مربوط به پروژه های نیمه تمام ادوار گذشته از جمله وضعیت پارک بزرگ شهر بود که عملیات اجرایی آن از زمان اعلیحضرت شاهنشاه ملعون مشهور به دوران طاغوت شروع شده و تازه امروز بعد از گذشت چهل سال (حکماً دوران یاقوت ) ،محور گزارش جناب معاون حول عرض و طول دریاچه ی داخل آن است که آنرا هم انگار بلا نسبت به به یک مشت آدم کورفهم از پشت کوه آمده از باب عاقل اندر ( حالا هرچی ) شیرفهم می کند ، به جای استفاده از اصطلاحات فنی و علمی و مهندسی با مقیاس آرشین و وجب و قدم شرح می دهد و به رغم یازده برابری توصیف کردن دریاچه ی آن با مورد شاهگلی ، « استخر » می نامد که معنای عرفی آن محل شناکردن است و نشان به این نشان که حتماً اگر عمر کفاف تفرجی در آن فرمود، تابلوی « شناکردن ممنوع » در مجاورت آن دیدگانمان را نوازش خواهد کرد ! ( خدا وکیلی اینجایش دیگر خیلی مته به خشخاش گذاشتن بود ، معذرت ! ).

باری از دیگر خبرهای این جلسه غیبت جناب رئیس به علت سفر عجیب و غریب به سرزمین سرد و یخبندان سوئد آن هم در این هوای زمستانی و هیری بیری های داخلی است که گویا به خاطر ترس هواپیما های آن دیار از خطر موشک خوردن بازگشت ایشان به تعویق افتاده هر چند که نبودش را هم یک خانمی بنام سونیا اندیش در مقام نایب رئیس مثل آب خوردن جبران کرده است و غیبتش اصلا و ابدا به چشم نیامد، ضمن اینکه گمان می رود اگر مشاور و دستیار ویژه ی دام و طیورش را در معیت خویش نداشته باشد لابد در گوشه موشه ای درسالن جلسه مراقب اوضاع بوده است و عنداللزوم از طریق «مجازی» گزارش ماوقع را به ایشان مخابره می کرده است ؛ الله و اعلم . ( اگرچه از ته دل آن علی البدل دوم که بعداز جناب اسوتچی در نوبت انتظار ورود قرار گرفته است خبر نداریم که احیاناً همچی هم بدش نیاید که عمراً و یا حداقل تا شش جلسه ی معادل حد نصاب غیبت مشمول اخراج ، طیاره های سوئدی از هول موشک خوردن دور و بر وطنِ پاره تن آفتابی نشوند و ایشان جایگزین رئیس سفر کرده گردد ، کف دستمان را که بو نکرده ایم ! )

از دیگر مواردی که قابل ذکر می باشد تقدیر مسعودی ریحان از آسفالت کاری خیابان ها بود ( انگار شهرداری با این دبدبه کبکبه خیابان ها را هم نباید آسفالت بکند !) و ایضاً تجلیل محرم عمی از پرداخت یکسان حقوق کارگران و کارمندان ( البته معلوم نشد منظور ایشان از استعمال اصطلاح « پرداخت یکسان» ، یکسان سازی حقوق بوده است که دعوای آن همچنان در مجلس باقی است یا همزمانی پرداخت به موقع حقوق پرسنل بوده) است ، که در هر حال منظورش هر چه بوده باشد خودش در روز قیامت باید پاسخگوی آن باشد ، و برای ما مه همان تقدیر و تجلیل و از این قبیل چیزهای ایشان است ؛ ما که زبانم لال مفتش نیستیم !

گفتنی است هرچند از جناب اسوتچی جانشین مرحوم اشرف نیا هیچ سخنی مخابره نشده است اما با رصد تصاویر جلسه احتمال حضور ایشان در آن بالای ۹۰ در صدد تخمین زده می شود ! هم چنین این را هم بگوئیم که هیچ کدام از اعضای شورا اعم از لیست تدبیری و غیرتدبیری لام تا کام از احضار شبانه ی نایب رئیس شان خانم اندیش به کلانتری آنور شهر ، آن هم به خاطر شکایت پیمانکاری که نحوه ی قرارداد و عملکردش کلی دارای ابهام و چه و چرا و چکونه برای شهروندان هم می باشد و البته یکی از اعضاء شورا – گو اینکه خودش سهمی از قرارداد با پیمانکار برده باشد که اعتراضی بر آن ندارد لابد ! – در متلک گونه ای به پیگیری خانم اندیش فرموده بود اعتراض ایشان حتماً به خاطر نبردن سهم است ، حرفی به میان نیامد! باز هم الله و اعلم ! همین و والسلام ؛ نکنه توقع داشتید خدای نکرده موشک هواکنیم و بزنیم هواپیمای مردم را بترکونیم و تقصیرش راهم بیندازیم گردن فرض بفرمایید اوستاکریم ؟! ( منظور آقا کریم شورا نیست )