پای شکسته فرهنگ و هنر را چه کسی گچ می گیرد؟!
پای شکسته فرهنگ و هنر را چه کسی گچ می گیرد؟!
قریب به دو دهه است که مدیریت نهاد فرهنگی شهرستان سراب نه تنها دست آورد قابل ملاحظه ای ارائه نکرده است، بلکه با کمال تاسف به جای جهش و اعتلای امورات فرهنگی، ادبی، هنری و رسانه‌ای شهرستان، امروز شاهد رکود و جمود صد درصدی فعالیت های فرهنگی و هنری شهرستان سراب هستیم.

اویاقلیق- محمد رضا داداش زاده/ سراب: قریب به دو دهه است که مدیریت نهاد فرهنگی شهرستان سراب نه تنها دست آورد قابل ملاحظه ای ارائه نکرده است، بلکه با کمال تاسف به جای جهش و اعتلای امورات فرهنگی، ادبی، هنری و رسانه‌ای شهرستان، امروز شاهد رکود و جمود صد درصدی فعالیت های فرهنگی و هنری شهرستان سراب هستیم.

در حالی که انتظار می رفت فصل جدیدی از شکوفایی فرهنگی و هنری را طی سالیان گذشته در سراب شاهد باشیم، اما متاسفانه ضعف مدیریتی در این حوزه سبب گردید تا فرصت ها و امتیازاتی که پیشتر با تلاش و پیگیری هنرمندان شهرستان کسب شده بود نیز از دست برود. از آن جمله برگزاری جشنواره منطقه‌ای تئاتر شهرستان سراب بوده که برای اولین و آخرین بار صرفا یک دوره در این شهرستان برگزار گردید.

جشنواره موسیقی عاشیقلار که می‌توانست فرصتی بزرگ برای تجدید زیربنای موسیقی شهرستان سراب باشد و زمینه احیای موسیقی اصیل و سنتی منطقه آذربایجان را به میزبانی سراب فراهم آورد، تنها برای دو دوره در سراب برگزار گردید و با بی برنامگی های پیش آمده، مدیران فرهنگی استان امتیاز برگزاری این جشنواره را از سراب گرفتند!

مهمتر از همه اینها جشنواره شعر جوان آذربایجان با میزبانی شهرستان سراب بود که به جرأت می توان گفت بزرگترین رویداد ادبی شمال غرب کشور به شمار می رفت و بنای آن توسط پیشکسوتان انجمن ادبی واقف سرابی، پیش از دوران مدیریت فعلی اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی نهاده شده بود و قبل از مدیریت ایشان نیز شش دوره از این جشنواره با میزبانی شهرستان سراب برگزار گردیده بود، با تلاش ها و رایزنی های اهالی شعر و ادب شهرستان تا دوره شانزدهم ادامه داشته و متاسفانه امتیاز این جشنواره هم به دلیل ناتوانی جامعه ادبی از مقاومت در برابر اعمال سلیقه های شخصی، برای همیشه لغو گردید!

اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی سراب به جای آنکه در طول سالیان گذشته فرصت تعامل، تبادل آرا، هم افزایی و اتحاد و همبستگی هنرمندان، گروه های هنری و اصحاب قلم و اندیشه را فراهم سازد، با کمال تاسف و شگفتی با نگاهی ابزاری به ظرفیت های فرهنگی، ادبی و هنری در جهت استحکام و تثبیت جایگاه مدیریتی نهاد مذکور، ضمن ایجاد فضایی سرد و بی روح ، باعث ایجاد تنش در بین هنرمندان و گروه ها و انجمن های هنری و ادبی، تشنج و حاشیه سازی، اتهامات اخلاقی و عقیدتی به اعضای جامعه هنری شهرستان، تبعیض و افتراق و… گردیده و نهایتا حواشی بر متن غالب آمده و رسالت اصلی این نهاد متولی فرهنگ و هنر و ادب مغفول مانده و منتج به قهر گسترده اهالی فرهنگ و هنر از خانه امن خود گردیده است.

این فرایند دستاوردی جز این نداشته که فعالیت های فرهنگی و هنری شهرستان سراب به کما رفته و در قیاس با سایر شهرستان های استان و کشور فرسنگ ها عقب بمانیم. برای اثبات این مدعا کافیست با یک ارزیابی عملکرد ساده اما دقیق و عادلانه نگاهی به آمار حقیقی گروه ها و انجمن های ثبت شده، برگزاری رویداد های مهم فرهنگی، مجوز های صادره برای برگزاری نمایشگاه های آثار تجسمی، عکس و خوشنویسی، اجرای نمایش های صحنه ای، برگزاری شب های شعر و… داشته باشیم که قطعا فراوانی برخی از موارد مذکور روی عدد صفر قرار دارد!

ایجاد فضای دو قطبی بین هنرمندان و فارغ التحصیلان آکادمیک رشته های هنری، صاحبان آثار فاخر هنری، اعضای صندوق اعتباری هنر، صاحبان آثار تألیفی، فاتحان رتبه های برتر جشنواره های فرهنگی و ادبی و… متاسفانه در سایه بی تدبیری های مدیریتی، هنرمندان واقعی را به حاشیه رانده تا فرصتی برای شکوفایی پیدا نکنند و در نتیجه آنان که کاملا اتفاقی و یک شبه هنرمند شده اند به ارائه آثار سخیف و فاقد وجاهت هنری می پردازند.

رفتار تبعیض آمیز در تخصیص عادلانه امکانات و فضاهای فرهنگی موجود، عملا مانع از فعالیت برخی از هنرمندان و گروه های هنری شهرستان گردیده و به بیانی صریح تر، با هنرمندان «خودی» و «ناخودی» با حب و بغض برخورد می شود.

اکنون هنرمندان شهرستان سراب یا دل از این آب و خاک کنده و راهی دیار غربت شده اند و دور از زادگاهشان مشق هنر می کنند و یا در سراب مانده اند و غریبانه تر غرایز هنری خود را با دستان خود کشته اند. در پایان با تمامی اوصافی که مطرح گردید، انتظار می رود که مدیران ارشد شهرستانی و استانی هر چه سریع تر فکری به حال پیکر نحیف و بی جان فرهنگ و هنر شهرستان سراب کنند؛ پیش از آنکه به فکر فراهم ساختن میخ و تخته ای برای نعش آن باشند! / سراب سیراب