گویی برای حمایت از دولت رپورتاژ گرفته اند!
گویی برای حمایت از دولت رپورتاژ گرفته اند!
بایستی از برخی عاجزانه خواهش کرد که اگر آبی بر آتش اعتراضات نیستند، اقلا بنزین هم نپاشند و برای حمایت از دولت و طرح هایی از این دست جوری سخن نگویند که نهایتا مردم چیزی هم بدهکار شوند. بعضا برخی چنان در حمایت از دولت آسمان ریسمان می بافند که گویی برای حمایتش رپورتاژ گرفته اند!

بیداری آذربایجان: این روزها فضای سیاسی، اجتماعی و بالخصوص اقتصادی کشور درگیر بحث شیرین اصلاح پرداخت یارانه نقدی و حذف ارز ترجیحی است. پیش تر و با ارائه لایحه بودجه سال ۱۴۰۱ به مجلس معلوم شده بود که دولت قصد حذف ارز ترجیحی را دارد و از آن بازه زمانی تاکنون نقد و حمایت هایی در فضای اجتماعی و سیاسی نسبت به این اقدام وجود داشت و اقتصاددانان هم در این رابطه به دو بخش موافق و مخالف تقسیم بندی شدند. با افزایش قیمت ماکارونی زنگ اصلاحات جدید به صدا درآمد و متعاقب آن و با توضیحات دست و پا شکسته مسوولان افکار عمومی در جریان اصلاح نظام پرداخت یارانه نقدی و حذف ارز ترجیحی قرار گرفت. این اقدام که دامنه های اعتراضی آن هنوز هم ادامه دارد و ناامنی های جدی در افکار عمومی نسبت به معیشت خانوارها ایجاد کرده است، قطعا از جهات مختلف قابل نقد و بررسی و تحلیل و حتی دفاع است، ولی هر کسی که اندکی در حوزه مدیریت افکار عمومی و ایجاد آرامش روانی در جامعه تخصص داشته باشد متوجه است که فشار روانی حاصل از چنین اقدامات شوک گونه ای چنان زیاد است که نمی توان به آسانی در مقام فرونشاندنش برآمد و امری زمانبر و نیازمند رفتار و گفتار منطقی است تا نهایتا بعد از اجیاد آرامش نسبی در مقام تبیین و اقناع برآمد. خصوصا آن که جامعه ایران و نظام اقتصادی کشور در دهه اخیر درگیر تحریم های ناجوانمردانه ای بوده که متاسفانه بار اصلی این تحریم ها بر دوش مردم عادی بوده است. همین امر باعث گردیده تا به تعبیری طبقات متوسط و ضعیف جامعه در چاه تورمی ایجاد شده دست و پا بزنند و نایی برای مقابله با یک شوک جدید نداشته باشند. در این شرایط اهمیت بخش هایی از جامعه نظیر رسانه ها و منابر رسمی بیش از گذشته جلوه می نماید و از همین رو منابر رسمی در روز جمعه نه تنها تلاشی برای ایجاد آرامش اقلا نسبی در جامعه نکرد، بعضا بر میزان خشم عمومی افزود و به جری تر شدن افکار عمومی انجامید. خصوصا اگر منابر رسمی رنگ و بوی مذهبی داشته باشد و بیشتر تریبون مذهبی به حسا ب آید تا یک منبر سیاسی، کار بسی دشوارتر است. خطبه های این هفته نماز جمعه در برخی شهرها تناسبی با اوضاع جاری جامعه نداشت و در مواردی مصداق نمک بر زخم پاشیدن بود! “ماکارونی گران شده، خب، آدم چیز دیگری می خورد؟” دقیقا بفرمایید منظورتان از آن چیز دیگر چیست؟ گوشت، لبنیات، مرغ،تخم مرغ، ماکارونی و …! یا عزیز دیگری از دردهای جراحی اقتصادی گفته و اینکه باید تحمل کرد! اما اینکه چرا باید این مردم عادی باشند که تحمل کنند، خود پرسش بی پاسخی است و در سال های قبل هم دیدیم که سفارش اکید رهبری بر اقتصاد مقاومتی برای برخی به این معنا بود که اقتصادش مال دانه درشت ها و مقاومتش هم سهم مردم! دوستان بفرمایند تحمل مشکلات اقتصادی مادام العمر است یا تاریخ انقضا هم دارد! آن دیگری که از قضا شخصیتی رسانه ای است مدعی شده که وضع مردم خوب است و تظاهر به نداری می کنند و عزیز دیگری در همدان از اینکه روزگاری مردم در حمایت از نظام و کشور از فرزندانشان گذشته اند و امروز از مرغ و تخم مرغ نمی گذرند، گلایه کرده است! بهتر بود ایشان نگاهی به عملکرد مسوولان در طول این چهل سال بیاندازد و در آن صورت براجتی می توانست چرایی این نگذشتن ها را بداند! لذا بایستی از برخی عاجزانه خواهش کرد که اگر آبی بر آتش اعتراضات نیستند، اقلا بنزین هم نپاشند و برای حمایت از دولت و طرح هایی از این دست جوری سخن نگویند که نهایتا مردم چیزی هم بدهکار شوند. بعضا برخی چنان در حمایت از دولت آسمان ریسمان می بافند که گویی برای حمایتش رپورتاژ گرفته اند!

  • نویسنده : وحید خدادادی