بیداری آذربایجان: در ابتدا به نظر می رسد محتوای بنر لابد باید حاوی مفهوم و مطلب ضروری و خیلی پر اهمیتی بوده باشد که مسوول روابط عمومی مجهز به تحصیلات کارشناسی روزنامه نگاری آن سازمان علیرغم سکوت و رکود دراز مدت در حوزه ی اطلاع رسانی ( بطوریکه عمده ی همکاری های رسانه ای وی به سفارش آگهی و پیگیری پرداخت به موقع هزینه های آن و « باقی قضایا » محدود گردیده است و خبری از ترتیب یک دورهم نشستن با سران سازمان بهر یک گفت و شنود ولو با جمعی از آحاد جامعه ی میرزا بنویسی از نوع ریش سفید و سیاه و مذکر و مونث نیست ! ) ، آن را فرصتی برای ابراز وجود و خودی نشان دادن یافته تا احیاناً آن حقوق و مزایایی که سال های مدیدی است از بیت المال می گیرد لا اقل به زعم حضرتشان به پشتوانه ی این اقدام عملی حلال گردد ، اما وقتی لختی برای قرائت فحوای آن به رغم خطر خرابکاری آقا کلاغ ها و انواع طائران دیگر بر صورت مبارکتان ، مکث می کنی و سرت را بالا می گیری ، هیچ نکته ی واجد اهمیتی به غیر از چند حرف بی سروته دستگیرت نمی شود ، به منتهای حیرت در تردید می مانی که – خدای نکرده – این بنر قصد مسخره کردن جناب رئیس جمهور را دارد یا مچل کردن شهروندان و یا – بلانسبت- خود و ابواب جمعی سازمان را !
بعید به نظر می رسد که مسوول روابط عمومی این ارگان عریض و طویل که با آن بنر مردم را سرکار گذاشته است ( البته اگر کماکان آن مسوول هموطن شیرین زبان شمالی مد نظر – که ما می شناسیم – بر مسند واحد مزبور سرکار بوده باشد ) ، با مدرک تحصیلی لیسانس روزنامه نگاری که چند مدتی هم سابقه همکاری با نشریات استان را داشته است و حتی فراتر از آن در کلاس های آموزش روزنامه نگاری برخی مراکز ، اصول این رشته را « تدریس » می فرماید که تحقیقاً یکی از قواعد و آموزه های بنیادین آن شناخت « ارزش های خبری » است ، بی اطلاع از بی محتوایی و فقدان آن ارزش ها ی مذکور در متن مندرج بنر فوق الذکر بوده باشد و گرنه – رویم به دیوار – باید بی هیچ رودرواسی بر احوال وی و دانشجویانی که از او اصول روزنامه نگاری را می آموزند و نیز کسانی که این فرصت را برای ایشان و امثالشان فراهم می نمایند ، دریا دریا گریست و مشکل کم آبی قنات ها و دریاچه ها و چاه ها را با اشک چشم مرتفع ساخت !
اگرچه تا حافظه ی ما یاری می دهد تا بوده معمولاً فرازهای مهم سخنان حضرت امام و مقام رهبری ماخذ چنین گرته برداری هایی از سوی نهادها قرار می گیرد و این نخستین بار است که تصویر و تکلیم رئیس جمهور آن هم به صورتی که شرح آن ذکر شد و هیچ نکته و مفهومی از آن مستفاد نمی شود ، به صورت مبتکرانه از سوی مسوول روابط عمومی سازمان آب منطقه ای برجسته و بنر گردیده است تا یک اولین دیگر را در شهر اولین ها به نام سازمان کم آب خود ثبت فرماید !
از من می شنوید که کمی تا قسمتی دستی از دور و نزدیک بر آتش داشته ام و به عبارتی دست سوخته ی این اجاق هستم ، اگر این عزیز (منظور مسوول روابط عمومی آن سازمان ) ، حتی به جای حرف های « صدغاز یِه منِ » زیر عکس بنر که در ابتدا عرض شد ، فراز هایی از کلی سخنان دوران پیشین و پسین جناب رئیسی در مراسمات خارجی و داخلی و ایضاً فرمایشات حضرتشان در آیین تنفیذ ریاست جمهوری ایشان بر ملک و مردم ایران در تقارن تغییر قرن و عصر تسخیر فضا و زمانه ی انفجار اطلاعات ، از قبیل نقل به مضمون « ملاقات ما با آمریکا فقط برای انتقام خون شهید قاسم سلیمانی خواهد بود » ، « چند هزار صفحه برنامه ی مدون برای اداره مملکت و رفع مشکلات داریم » ، « مشکل بورس را در همون صد روز اول ریاست جمهوری بر طرف می کنیم » ،« دفعه ی بعد خودم پشت فرمان می نشینم » ، « در دولت ما انتصاب فامیلی نخواهد بود » ، « به هر طرف که نگاه می کنیم امیدواری می بینیم » و امثالهم درج می فرمود ، صد و خورده ای بار بر آن متن « صدغاز یه منِ » ناشی از کج سلیقگی مسوول روابط عمومی سازمان آب منطقه ای می ارزید !