اویاقلیق- ابوالفضل وصالی: مرگ دختر ملکانی که ماجرای آن در رسانه ها منتشر ، که نه ، منفجر شد ، فعالان اجتماعی و افکار عمومی را آنچنان مشغول خود کرده است که به رغم گذشت چند روز واکنش ها و اظهار نظر ها در مورد زوایای آن همچنان ادامه دارد؛ ماجرایی که به نظر می […]
اویاقلیق- ابوالفضل وصالی: مرگ دختر ملکانی که ماجرای آن در رسانه ها منتشر ، که نه ، منفجر شد ، فعالان اجتماعی و افکار عمومی را آنچنان مشغول خود کرده است که به رغم گذشت چند روز واکنش ها و اظهار نظر ها در مورد زوایای آن همچنان ادامه دارد؛ ماجرایی که به نظر می رسید اگر دستگاه های مسوول درهمان آغاز فاجعه به آن اعتناء می کردند ، شاید امروز شاهد قربانی شدن یک زن جوان و جریحه دار شدن احساسات فوج گسترده ای از ملت نبودیم !
در یک طرف این ماجرای به غایت تلخ، شخصیتی قرار دارد که با عقبه ی عمیق امنیتی در پارلمان یک کشور به اصطلاح اسلامی مدیریت کمیسیونی را بر عهده دارد که ماموریت اصلی آن ریشه یابی آسیب ها و آفت هایی از جنس همین ماجرایی است که وی متهم ردیف اول آن در دادگاه افکار عمومی است و در طرف دیگر یک زن جوان قربانی شده که بصورت انتحار حیثیتی ، آبروی خود را با اعترافات صریح مبنی بر سوء استفاده جنسی ( با تجاوز اشتباه نشود ) ، دستاویز پیگیری مطالبات و انجام وعده هایی کرد که ظاهراً به رغم گذشت موعود محقق نگردیده بود ، موضوعی که از فحوای کلیپ ها ی رسانه ای قابل استنباط است !
البته این سوال مدام بر ذهن هرکسی تلنگر می زند که آیا فردی در هیبت سلمان خدادادی نماینده چند دوره ی مجلس و با تنفذ سنتی ناشی از مسوولیت های مهمی که در منطقه و حتی در سطح کشور داشته است و کوچکترین مورد آن صرفنظر از برخی انتصاب های مهم مدیریتی و وزارتی منسوب به او ؛ ایجاد اشتغال برای تقریباً تمامی اطرافیان و نزدیکان خود است که موارد بسیار آن در خارج از حوزه ی انتخابیه ی وی هم به وفور قابل رصد و مصادیق آن را به وضوح می توان در دستگاه های مختلف دولتی ردیابی کرد ، برای استخدام آن دختر جوان آنچنان عاجز بوده است که حاضر به تحمل هزینه های سنگین و شکننده ی حیثیتی و نابودی اعتبار اجتماعی و سیاسی به بهای آن شود ؛ موضوعی که حتی درموسسات تحت نفوذ مستقیم وی در بخش خصوصی هم به سهولت میسر بوده است ؟!
آیا مطالبات آن زن جوان مطلقه که گفته می شود فرزند یکی از دوستان نزدیک خود حاج سلمان هم می باشد، فراتر از حد استخدامی بوده است که تامین آن برای آدم متنفذی چون حاج سلمان محال باشد یا احیاناً او قصد گرو کشی از روابط نامشروع خود برای دست یابی به خواسته هایش داشته است ؟!
یک سوال مهم دیگر این است ، جایی که پیش از این پیگیری های جدی برخی محتواهای سیاسی و اخلاقی در رسانه ها و فضای مجازی از سوی دستگاه قضایی و پلیس فتا و سایر ارگان های امنیتی به کرات حتی در سطوح پایین تراتفاق افتاده است ، چرا این موضوع به رغم اهمیت و استمرار آن مورد اعتناء قرار نگرفته است ؟! واین سوال نیز مستلزم پاسخگویی است که آیا شکایتی از طرفین ماجرا نزد دستگاه های ذیربط مفتوح بوده است ، اگربوده است به جاست که مراتب و مراحل رسیدگی به آن توضیح داده شود و اگر نبوده است طرفین دعوا و خصوصاً نماینده ی مد نظر مجلس را که مورد هجمه ی شدید حیثیتی قرار گرفته است ، درصحت گفتار خود دچار ابهام می سازد ؟
درهر حال اینک مرگ شبهه انگیز زن جوان ملکانی این ماجرا را وارد فاز کالبد شکافی و پاسخگویی کرده است که بی توجهی به آن شاید به واکنش های اجتماعی بیانجامد ، اما این واقعیت کتمان پذیر نیست که آن زن با مرگ خود اعتبار شخصیتی و سیاسی حاج سلمان را کشته است ، چیزی که خود وی در یکی از مکالمات رسانه شده ی با آن زن تلویحاً اعتراف می کند ! مگر اینکه رمز گشایی های شفاف دستگاه قضایی از واقعیت های پشت پرده چاره سازی کند !
