پریود جامعه مداحان !
پریود جامعه مداحان !

اویاقلیق: ویدئویی کوتاه از سخنان مهدی لیثی مداح مشهور تبریزی در فضای مجازی پخش شده است که واکنش های متفاوتی را در پی داشته است. مهدی لیثی گفته است که” این شهر پر گناه باید به من هیئتی عادت بکند. حاضرم کل زندگیم رو بفروشم عزای حسینی بر پا کنم. مردم حاضرند بچه شون رو […]

اویاقلیق: ویدئویی کوتاه از سخنان مهدی لیثی مداح مشهور تبریزی در فضای مجازی پخش شده است که واکنش های متفاوتی را در پی داشته است.
مهدی لیثی گفته است که” این شهر پر گناه باید به من هیئتی عادت بکند. حاضرم کل زندگیم رو بفروشم عزای حسینی بر پا کنم. مردم حاضرند بچه شون رو بفروشند تا عزای حسینی رو برگزار کنند. این ها نمی فهمند حسین کیه…”
منظور لیثی از گناهی که شهر تبریز را در برگرفته چیست؟! منظورشان بد حجابی است؟! منظورشان گرانفروشی است؟! منظورشان بی کفایت برخی مدیران در اداره امور اقتصادی و فرهنگی و سیاسی است؟! منظورشان هم صنفان حسودشان است؟!
جناب آقای لیثی در دوره ریاست صادق نجفی در شهرداری تبریز، رئیس دفتر مدیرکل روابط عمومی شهرداری بودند. در همان دوران، فساد خانه مشاوران شورای شهر تبریز رخ داد و از حراست گرفته تا کارمند معمولی شهرداری تبریز و چند نفر از اعضای شورای شهر دست به دست هم افتضاحی را بار آوردند که تبریز، این شهر پر گناه، شهره رسانه های داخلی، خارجی و ضد انقلاب نیز شد.
آقای لیثی باید پاسخگو باشند که چرا در قبال مفاسد رخ داده هیچگاه بر روسای سابق شان نشوریدند؟! و تریبون هیئت را به روشنگری در این باره اختصاص ندادند؟! آیا دست شان با آنها در یک کاسه بود که دم نیاوردند؟! اگر بخاطر آجر نشدن نانشان دم نیاوردند، پس چرا برند بچه هیئتی را اینگونه خراب می کنند؟! ایشان که جرات تیر اندازی به هدف واقعی را ندارند چرا فکر می کنند که با تیر انداختن به غیب می توانند اصل فاجعه موجود در جامعه مداحی را بپوشانند؟! این کجای مرام بچه هیئتی است حتی جرات جلوگیری از حضور برخی فاسقین و مفسدین نام آشنا در دسته ولیه الله را نداشته باشند؟!

۱٫ از جهتی دیگر…
آقای لیثی پاسخگو باشید که نسبت شمای هیئتی با این شهر پر گناه در چیست؟! هیئتی ها از گناه مورد اشاره خودتان معصوم هستند؟! هیئتی ها اصلا ربطی به شهر پر گناه ندارند؟! اگر در جایگاه امر به معروف هستید چرا با این همه جلسات پرشمار سالیانه تان در حسینیه موسی بن جعفر (ع) برخی مفسدان و فاسقین اخلاقی و اقتصادی، جرات حضور در دسته عزاداری شما و سردسته شدن را دارند؟!
شاید منظورتان این است که شمای هیئتی بی خبر و فارغ از مسئولیت های شهروندی و … از کره مریخ تشریف آورده اید و باید مردم به «گونه» شما احترام بگذارند و تفاوت های شما با بقیه را تحمل کنند؟! کجای جنگ و جهاد حسینی آلوده به خواسته های صنفی بود که شما هیئتی را در صف صنوف قرار داده اید؟!

۲٫ از جهتی دیگر…
آقای لیثی پاسخگو باشید که مگر شهر تبریز چه کم کاری در مورد بچه هیئتی ها کرده است که لایق طعنه شما شده است؟! تحمل صدای گوشخراش برخی دسته جات و طبل و سنج و … در این شهر پر گناه کم چیزی است؟! مگر در دستجات، شمای نوعی بکررات نمی گوئید که شرکت در عزاداری باعث ریزش گناهان می شود و بهشت را واجب می کند؛ پس شهر پر گناهی که تحمل فوت بیمار در آمبولانس پشت ترافیک حاصل شده از دسته جات را تحمل می کند و یا آن مریض بدحالی که در این شهر و به احترام اولین پایتخت تشیع بودنش تا صبح از زجر صدای طبل ها و اصوات ظاهرا حسینی دم نمی آورد و یا …. آیا این شهر نمی تواند ادعا کند که بهشت برین زمینی است؟! لااقل از حاضرین مراسم حیا می کردید که ساکن این شهر پرگناهند و شمای نوعی اگر از «استیج» کمی فاصله گرفته و در جمع شان می بودی، به همان ها که کنایه می زدی، ایشان را گریه کن صدای حسینی ات می دیدی.

۳٫ از جهتی دیگر…
آقای لیثی پاسخگو باشید که شباهت عجیب الگوریتم تحمیل اجباری یک تفکر به این شیوه ای که شما برگزیده اید با رویکرد آنارشیست ها به چه دلایلی است؟! کجای منطق امام حسین می لنگد که شما را مجبور کرده بطریق آنارشیست ها از مظلوم عاشورا دفاع کنید؟!
اگر شما توان فهم منطق و عقلانیت عاشورا را ندارید چرا از برند هیئتی ها برای خاموش کردن منتقدین و یا مخلفان تان بهره می برید؟ حال بماند که این سخنان شما بوی دعوای صنفی را می دهد نه اینکه جانمایه ای حسینی داشته باشد.

۴٫ از جهتی دیگر…
آقای لیثی پاسخگو باشید که بر اساس چه منطقی تجویز «گناه کبیره» برای تحصیل ثواب عزاداری کرده اید؟! کجای دین ما برای عزاداری بچه فروشی را توجیه می کند؟! این منطق شما به آن روایت مشهوری می ماند که فردی با دزدی به فقرا کمک می کرد و از سوی امام معصوم توبیخ شد.
اصلا چرا بچه اش را بفروشد. شما با این سخنان به تن فروش ها، تعهد فروش ها، ارزش فروش ها، دین فروش ها و … چنین القا می کنید که بخورید و بیاشامید و مستی و شهوت رانی کنید و حتی اگر در فلان باغ در حومه تبریز هم دستگیر شدند و آمدند دسته باشی دسته شمای نوعی شدند، عیبی ندارد! فقط شمای هیئتی را دست کم نگیرند.

سخن پایانی؛
متاسفانه جامعه شناسی جامعه مداحی نشان از بروز «پریود شعارزدگی» و بی محتوایی است. و به همین دلیل در چنین فضایی امکان بسته شدن نطفه ای که بتواند رویش های نوین حسینی را پدید آورد وجود ندارد.
در چنین فضایی بوی تعفن فاسقین و مفسدین، رسواگر نیست و هر چه هست با طهارت حسینی و عاشورائیان نمی تواند یکجا جمع شود. اگر بنا بر حرف روز زدن است، تریبون مداحی باید افشاگر جنایت های اقتصادی و بروکراسی فلج کننده فعلی و موج تزریق ناامیدی از سوی زالوهای اقتصادی و کفتارهای سیاسی باشد نه اینکه با ادبیات نامربوط، فضای طعنه و زخم زبان، برای منافق صفتانی را ایجاد کنید که خود زنجیر از مفسدین شورای شهر باز کردند.