اویاقلیق- ابوالفضل وصالی: هنوز از مغلطه های مشاور اقوام رئیس جمهور مبنی بر قدمت اندک تاریخی رواج زبان ترکی در آذربایجان چندی نگذشته است که اینک یک عضو کابینه ی دولت در مقام وزیر آموزش و پرورش بر خلاف اصل ۱۵ قانون اساسی که تصریح دارد « استفاده از زبانهای محلی و قومی در مطبوعات […]
اویاقلیق- ابوالفضل وصالی: هنوز از مغلطه های مشاور اقوام رئیس جمهور مبنی بر قدمت اندک تاریخی رواج زبان ترکی در آذربایجان چندی نگذشته است که اینک یک عضو کابینه ی دولت در مقام وزیر آموزش و پرورش بر خلاف اصل ۱۵ قانون اساسی که تصریح دارد « استفاده از زبانهای محلی و قومی در مطبوعات و رسانه های گروهی و تدریس ادبیات آنها در مدارس، در کنار زبان فارسی آزاد است » بر عدم – حتی صحبت – زبان غیر فارسی در مدارس کشور کثیرالمله ی ایران تاکید داشته و رعایت آن را به عنوان عامل « وحدت ملی » و « خط قرمز » قلمداد می کند !
اگرچه نقض اصول قانون اساسی خود از مصادیق جرم در نظام جمهوری اسلامی تلقی می شود و بسیاری از مصوبات مجلس شورای اسلامی به علت مغایرت با آن از سوی شورای نگهبان رد شده است و لاجرم اظهارات غیر مسوولانه ی وزیر آموزش و پرورش در قبال منافات با یکی از اصول مهم این قانون می تواند یک عمل مجرمانه باشد اما واقعیت این است که تفکرات تبعیض آمیز علیه ملت های ساکن در جغرافیای ایران علی الخصوص ملت بزرگ و تاریخ ساز تورک ؛ چه از باب فرهنگی و چه جنبه های اقتصادی و عمرانی به عنوان یک پارادایم باقی مانده از سیاست های « راسیستی » و هویت زدایی سلطنت مخلوع پهلوی در نزد برخی صاحب منصبان جمهوری اسلامی نهادینه شده است و هر از گاهی به طریفی نمایان می شود !
پیش از این نیز بحث گستاخانه ی جلوگیری از استخدام معلمان دارای لهجه در سیستم وزارت آموزش و پرورش مطرح شده بود که هرچند با اعتراضات فعالان قومی و برخی نمایندگان مناطق کشور مواجه گردید اما نفس مطرح شدن چنین تفکراتی آن هم از سوی عناصر رسمی و حکومتی بیانگر رخنه ی – خواسته یا نخواسته – اندیشه های « شوونیستی » در بدنه ی حاکمیتی است که در قانون اساسی به عنوان میثاق ملی رعایت حقوق اقوام را پذیرفته است و حتی اجرای اصل ۱۵ را در سال ۶۶ با تصویب مجلس شورای اسلامی و تایید شورای نگهبان و ابلاغ ریاست جمهوری و نخست وزیری به وزارت آموزش و پرورش وقت برای اجرای مصوبه ی « تالیف و طبع و توزیع کتب درسی و نشریات کمک آموزشی بر اساس برنامه ریزی های زمان بندی شده در چهارچوب نظام آموزشی با رعایت اصل ۱۵ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و با رعایت بافت متناسب زندگی روستایی ، عشایری وشهری » خواستار شده است ، مایه ی تاسف و انزجار می باشد . ( جزئیات این مصوبه بطور مستند در مقاله ی اینجانب تحت عنوان « محاق ۴۰ ساله ی اصل ۱۵ قانون اساسی » در انتهای مطلب درج گردیده است ) .
ترویج تفکرات نژادپرستانه وقتی نگران کننده تر می شود که از زبان و تریبون های حکومتی بیان می گردد و مصادیق آشکار آن موضوع مطالب و کاریکاتور موهن روزنامه دولتی ایران با عنوان « چه کنیم که سوسک ها سوسکمان نکنند » در اردیبهشت سال ۸۵ و پخش برنامه ی اهانت آمیز « فتیله » در ۱۵ آبان ۹۴ از تلویزیون رسمی کشور که با واکنش های گسترده ی مردم تورک زبان کشور مواجه شد و هم چنین اظهارات منحرف مشاور اقوام رئیس جمهور و اکنون نیز سخنان ساختار شکنانه ی وزیر آموزش پرورش قابل اشاره است ، گرچه بی توجهی به توسعه و عمران و مشکلات محیط زیستی و معیشتی و اقتصادی بطوریکه برخی موارد آن اعتراض ها و انتقادات مسوولان محلی و نمایندگان مردم منطقه در مجلس را نیز در پی داشته است ، همواره برای مردم تاریخ ساز آذربایجان که اتفاقاً حیات نظام جمهوری اسلامی ایران مرهون آنان می باشد ، سوال برانگیز بوده است !
با اینحال به نظر می رسد هم آوایی برخی عناصر کج فهم حکومتی با عوامل و تلویزیون های سلطنت طلب خارج نشین در هویت زدایی از ملت ها و اقوام جغرافیای ایران ، از پیوند ناگسستنی تفکرات مسموم و کثیف نژاد پرستانه آنها نشات می گیرد که در مواردی تفکرات خود را در قالب دینی و امنیتی تحمیل می کند و مردم غیرتمند آذربایجان به حق انتظار دارند که نمایندگان مجلس فراتر از اعتراضات رسانه ای ، بطور جدی در شان موکلان و لیاقت خود با اظهارات گستاخانه ی وزیر آموزش و پرورش برخورد کنند!
محاق ۴۰ ساله ی اصل ۱۵ قانون اساسی !
اصل ۱۵ قانون اساسی علیرغم وعده ی پیگیری اجرای آن در موسم انتخابات از سوی نمایندگان جناح های مختلف ادوار مجلس و هم چنین ریاست جمهوری ، سال های سال در محاق غفلت گرفتار شده و بیشتر به عنوان ابزار تبلیغاتی مورد استفاده قرار گرفته است !
این در حالی است که اکثر مسوولان بلند پایه و ارکان نظام در سنوات گذشته برابر تصویب مجلس دستور اجرای آن را به مراتب سازمانی ابلاغ کرده اند که مستندات آن ذیلاً به نقل از روزنامه شماره ۳۱ مورخه ی ۷ بهمن ۷۸ ندای آذرآبادگان مرور می شود :
مفاد بند ۷ ماده ۱۰ فصل چهارم قانون وظایف آموزش و پرورش مندرج در روزنامه رسمی شماره ی ۱۲۵۴۲ – ۱۳۶۶/۱۲/۲۲ که در صفحه ی ۹۶۹ مجموعه ی قوانین مجلس سال ۱۳۶۶ چاپ شده است ، عیناً چنین است : « تالیف و طبع و توزیع کتب درسی و نشریات کمک آموزشی بر اساس برنامه ریزی های زمان بندی شده در چهارچوب نظام آموزشی با رعایت اصل ۱۵ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و با رعایت بافت متناسب زندگی روستایی ، عشایری وشهری .»
آقای هاشمی رفسنجانی رئیس مجلس وقت این قانون را به شرح زیر جهت اجرا به ریاست جمهوری ایفاد کرده است :
« قانون فوق مشتمل بر سیزده ماده و ۹ تبصره در جلسه علنی روز یکشنبه ۲۵ بهمن ۱۳۶۶ مجلس شورای اسلامی تصویب و در تاریخ ۱۳۶۶/۱۲/۴به تایید شورای نگهبان رسیده است ». فرمان اجرای این مصوبه ی مجلس از سوی حضرت آیت الله خامنه ای رئیس جمهور وقت به مهندس میرحسین موسوی نخست وزیر وقت به شرح زیر ابلاغ گردیده است:
بسم الله الرحمن الرحیم
شماره : ۱/۶۶۳۶مورخه ی ۱۳۶۶/۱۲/۱۰ جناب آقای نخست وزیر
« قانون اهداف وظایف وزارت آموزش و پرورش مصوب ۲۵ بهمن ۱۳۶۶ مجلس شورای اسلامی که کلیه مراحل قانونی را طی کرده است ارسال می گردد تا برای اجراء در اختیار مسوولان کذارده شود .»
رئیس جمهور- سید علی خامنه ای ۱۵ /۱۲ / ۱۳۶۶
هم چنین مهندس میرحسین موسوی نخست وزیر وقت اجرای این فانون را طی شماره ی ۱۵۳۲۸۲//ق ۷۱ به شرح زیر به وزارت آموزش و پرورش ابلاغ کرده است :
وزارت آموزش و پرورش
« قانون اهداف و وظایف آموزش و پرورش که در جلسه ی روز یکشنبه ۲۵ بهمن ۱۳۶۶ مجلس شورای اسلامی تصویب و در تاریخ ۱۳۶۶/۱۲/۴ به تایید شورای نگهبان رسیده و طی نامه ی ۱/۶۶۳۶ مورخه ی ۱۳۶۶/۱۲/۱۰ ریاست جمهوری به نخست وزیر واصل گردیده است جهت اجرا به پیوست ابلاغ می گردد .»
نخست وزیر – میرحسین موسوی
حال این سوال مطرح است که چه کسانی و با چه اهدافی و با اتکا به کدام قدرتی علیرغم تاکید ماده ۱۳ قانون اهداف و وظایف وزارت آموزش و پرورش مبنی بر تهیه ی آیین نامه اجرایی این قانون توسط وزارت مربوطه در ظرف شش ماه جهت تصویب هیئت وزیران ، مانع اجرای این قانون می شوند ؟!
آیا تعطیلی اصلی که جزء مقدم ترین اصول قانون اساسی است و نمایندگان مردم در مجلس اجرای آن را تصویب کرده اند و مقامات بلند پایه و ارکان و مراجع نظام آن را تایید وتنفیذ نموده و به وزارت مربوطه ابلاغ کرده اند و هم اکنون نیز مورد مطالبه ی اقوام مختلف از جمله مردم ترک زبان کشور می باشد ، می تواند به رغم گذشت ۳۰ سال از تصویب و ابلاغ آن ، توجیه منطقی داشته باشد ؟!
این در حالی است که ( نقل از روزنامه ی ندای آذرآبادگان شماره ی ۶۵ مورخه ی ۲۱ اردیبهشت ۱۳۸۱ ) به رغم بررسی های کارشناسانه و تهیه ی طرح آموزش زبان های محلی در مدارس مناطق غیر فارس زبان از سوی شورای عالی آموزش و پرورش به عنوان عالی ترین نهاد تصمیم گیری در مقوله ی تعلیم و تربیت که مورد موافقت وزیر وقت ( مرتضی حاجی ) قرار گرفته بود ، شورای عالی انقلاب فرهنگی مانع اجرای این طر ح قانونی شده است !
و جای تعجب است که اجرای اصل ۱۵ قانون اساسی که بر ۱۶۲ اصل از ۱۷۷ اصل قانون اساسی تفدم دارد ، هنوز هم علیرغم وعده های مکرر نمایندگان و روسای جمهور هم چنان در حد یک دکور در قانون اساسی جا خوش کرده است و تنها کاربرد تبلیغاتی در موسم انتخابات پیدا می کند !
کریم
تاریخ : ۲۹ - تیر - ۱۳۹۷جناب وصالی عزیز مردم مشکلات خیلی مهمتر و اساسی تری دارن. اگر بیل زن هستید خواهشا از اون موارد اصلی بنویسید. انگار نفستون داره از جای گرم دمیاد. شما دقیقا مصداق این بیت شعر هستید. خانه از پای بند ویران است- خواجه در بند نقش ایوان است
س-ا
تاریخ : ۳۱ - تیر - ۱۳۹۷درست میفرمائید.بهتربوداز مشکلات مردم فارس زبان مواردی را مطرح میکردند .ازهمانهائیکه تلویزیونهای لس آنجلسی بیان میکنند.دوختن لب بچه هائیکه بغیراززبان مادریشان زبان بیگانه دیگری را نمیفهمند،مشکل نیست،تازه آنهم برای اینکه زبان غیر را راحت یادبگیرند!
آقای وصالی عزیز!
ازمشکلات مردم فارس ایران بنویسیدکه واقعا مشکل هستند،اجرای سیاست شوونیستی رضاخان که خودرافامیل هیتلرجا میزد،ارزشی ندارد!
ضمنا یادتان باشدکه زبان مادری بازبان محلی تفاوت دارد! مثلا زبان محلی مردم اردبیل ،زبان مادریشان یعنی ترکی نیست،یک چیزی دیگراست که دراردبیل پیدانمیشود!یازبان مادری مردم زنجان ترکی است ،اما زبان محلی چیزدیگراست وطبق قانون اساسی ،آموزش زبان محلی درزنجان جایز اما آموزش زبان مادری مردم زنجان(ترکی)جایزنیست!!فتبارک الله احسن الخالقین..
علاوه میشودکه درقانون اساسی به زبان محلی اشاره شده که این زبان محلی تاحال کشف نشده که چگونه زبانی است،بنابراین درحالت فعلی تاکشف ومعرفی زبان محلی که مجهول الهویه است،تنهازبان فارسی قابل آموزش است ولاغیر!
ازنشان داده نشدن ساز وآلات موسیقی درسیما بنویسید.ازمشکل زنانی بنویسیدکه حتی انداختن پاچه ای توری باندازه یک خط کش هم درد بزرگی برایشان شده است.اگرمیخواهیدبه این مردم خدمتی کرده باشید،ازحق وحقوق همجنس گراهابنویسید!
نوشتن ازقانون اساسی ومصوبات مجلس ودستورات مسولان کشوربه چه دردی میخورد!
اصلا بماچه که رئیس جمهورباید مجری وحافظ قانون اساسی باشدوقسم خورده که حافظ آن باشدوحالا وزیرش یک بندازقانون اساسی را خط زده،قیامت بپاشده؟!
ازممانعت اجرای کنسرت موسیقی درشهرقم ومشهد بنویسی قبول،که مردم آنجادراینخصوص چه مشکلاتی پیداکرده اندوشایدهم مساله کم آبی درجنوب وجنوب شرق ازهمین اجرانشدن کنسرتهاناشی میشود!
کریم به نخود هر آش
تاریخ : ۳۱ - تیر - ۱۳۹۷شما آقای وصالی هستید؟ هر وقت خطاب سخن بودید بفرمایید اظهار فضل بفرمایید جناب چلوکباب خور!
کریم
تاریخ : ۲۹ - تیر - ۱۳۹۷در ضمن در همین مورد هم باید عرض کنم به تفسیر قوانین شورای نگهبان مراجعه بفرمائید. تدریس زبان محلی(نه مادری) در اصل ۱۵ یه مسئله اختیاری هست. معلومه وقتی مفروضات شما اشتباه هست نتیجه گیری هم اشتباه هست.
ابوالفضل وصالی
تاریخ : ۳۱ - تیر - ۱۳۹۷بنده در راستای وظایف حرفه ای و اخلاقی روزنامه نگار ی و با استناد به قوانین و حقوق انسانی در خصوص مواردی که در جامعه مطرح می شود مطالبم را عرضه می کنم و اگر منصفانه به مقالات بنده توجه داشته باشید تایید خواهید کرد که اکثراً مربوط به مشکلات عمومی در موضوعات مدیریتی و اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی می باشد . ضمناً زبان محلی آن است که در یک منطقه تکلم اکثریت بوده و منشاآن همان زبان مادری است و گرنه خالی از مفهوم و غرض خواهد بود و با توجه به اینکه اجرای اصل ۱۵ یک مطالبه ی عمومی است و بسیاری از مسوولان و تمایندگان همواره بر عملی شدن آن تاکید کرده اند و در متن یادداشت فوق نیز مستندات آن ارایه شده است و هم چنین غیر منطقی بودن اظهارات وزیر آموزش و پرورش مورد اعتراض ائمه ی جماعت و نمایندگان رهبری در تبریز و اردبیل و وکلای مجلس هم قرار گرفته است ، پس پرداختن به این موضوع اهمیت پیدا می کند . راستی و قتی شما فقط با هویت مبهم ( کریم ) خود را مجاز می دانید بر خلاف جو عمومی در این مساله اظهار نظر کنید پس چرا از واکنش افراد معلوم الهویه دارای مدخلیت و اهلیت بر آن آشغته می شوید ؟!
کریم
تاریخ : ۳۱ - تیر - ۱۳۹۷نه دوست عزیز بنده حرف شما رو تایید نمیکنم. اگر اندکی مطالعات تاریخی میداشتید حتما مفروضات خودتون رو اصلاح میکردید. مگر اینکه با یه اهداف خاص مطلب بنویسید. مطالبه عمومی خواسته شما در فضای عمومی و مجازی کاملا هویدا هست. الزاما اینگونه نیست که زبان محلی حتما زبان مادری هست. اونوقت باید در قانون اساسی اکیدا به زبان مادری اشاره میشد. اگر همچین چیزی هست به بنده نشون بدید. اشاره نشده چون نویسندگان قانون اساسی به حساسیت این موضوع واقف بودن. چون هرزبان محلی زبان مادری نیست. شاید بعضی جاها هم باشه اما همیشه اینگونه نیست.بعدشم شما در جایگاهی نیستید که تفسیر ناقص و دلبخواهی خودتون رو از قانون اساسی ارائه بدید. تفسیر قانون اساسی رو شورای نگهبان انجام میده و اگر مراجعه بفرمایید خواهید دید که همون موقع هم سر این مسائل بحث بود و در نهایت چه تصمیمی گرفته شد. اون افرادی هم که روی این مباحث و با اینگونه مباحث بازی میکنن صرفا برای نشون دادن خودشون احیانا در تبلیغات انتخاباتی هست. با بازخورد مطالب اینچنینی در فضای مجازی توجه کنید متوجه خواهید که جایی برای برآشفتگی نیست چون کسی به این مطالب اهمیتی نمیده. اینجا هم اگر بنده نظر نمیدادم مثل مطالب قبلی به خاموشخانه هدایت میشد. همینجا مطالب ورزشی چقدر بازخورد داره؟ چقدر فحش و بد و بیراه به…. میدن؟ در قوم گراترین سایت که آزادانه داره فعالیت میکنه هم این مطالب کم بیننده ترین ها هست. ما الان به زعم شما زبان مادری صحبت میکنیم بدون هیچ مشکلی هرجایی هم بریم صحبت میکنیم کدوم مشکل ما حل شده؟ بیکاری؟فساد؟فقر؟حاشیه نشینی؟ کم آبی؟دریاچه ارومیه؟قطعی برق؟ آب و هوا؟ دزدی؟تورم؟سقوط بیسابقه پول ملی؟از بین رفتن داراییهای مردن؟کلیه فروشی؟مال مردم خوردی؟گرانی؟و…..؟؟؟؟؟؟؟ اگر یک در صدهزارم مشکلاتی که هست با خواسته شما مبنی بر تدریس زبان محلی حل خواهد شد بنده هم با شما همصدا میشم. شما به این مسئله میپردازید چون حکومت میدونه هیچگونه بازتاب اجتماعی و امنیتی نداره. واسه همینم سایتهای قوم گرا ازاد هستن تا در اینمورد هرچی دلشون میخواد بگن. چون کسی اهمیت نمیده. مردم مشکلات اساسی تری دارن دوست عزیز کافیه شهرهای مختلف آذربایجان بگردید با مردم صحبت کنید متوجه خواهید شد. عرض کردم خانه از پای بست ویرانه. تا اصل و پایه درست نشه هیچ چیزی درست نخواهد شد حتی همین خواسته محدود شما.
حسن
تاریخ : ۳۱ - تیر - ۱۳۹۷حق با کریم هست. تاکید بیش از اندازه روی یه مسئله حاشیه ای که برای هیچکسی نون و اب نمیشه دردری از کسی رو درمان نمیکنه، مشکوکه مشکوووووک…
ابوالفضل وصالی
تاریخ : ۳۱ - تیر - ۱۳۹۷نه ، استدلال شما مبنی بر اینکه چون مردم با مشکلات عدیده ای در حوزه های مختلف در گیر هستند ، پس اهانت و تعرض به هویت زبانی و فرهنگی آن ها اهمیت ندارد منطقی نیست ! همین که همین موضوع موجب اعتراضات مسوولان و فعالان سیاسی و نمایندگان استان های ترک زبان شده است منعکس کننده نظر مردم و موکلان آن ها بطور عموم است . درمورد شمول مفهوم زبان محلی یا به عبارتی زبان اصیل یک منطقه به زبان مادری به همان توضیحات پیشین استناد می کنم و البته نظرتان در این مبحث بیرای خودتان محترم است .
هرآنچه شرط بلاغ بود با تو می گویم خواهی بگیری تو پند یا که ملال به سلامت
کریم
تاریخ : ۱ - مرداد - ۱۳۹۷به عرض بنده توجه نکردید. بحث اولویت مطرحه. چون هیچ مشکلی رو ازشون حل نمیکنه. بنده یه گام رفتم جلوتر و فرض رو براین قرار دادم که اون اصل هم اجرا شد و در مدارس زبان محلی تدریس شد. کدام مشکل قرار هست حل شود؟ کدام خلاء قرار هست پر شود؟ به لحاظ فوریت و ضروریت چه دستاوردی خواهد داشت؟ اصلا چه جذابیتی خواهد داشت؟ وقتی همه به راحتی و در آزادی در همه جای این کشور زبان محلی خودشون رو صحبت میکنن. اما درباره مسئولان و نماینده ها، اعتراض اونا صرفا نمایش و سیاه بازی هست. کسانی که به قول خودشون حاصل فضائل شورای نگهبان هستن. کدام مشکل با دستان بی کفایت این مقامات مسئول حل شده؟ شما ۱۰ مورد بفرمایید؟ ۵ تا ؟ یه دونه؟ اون کارها و حرفها برای سرگرمی مردم و در پشت پر کردن جیب خودشون از رانت ها و امتیازات مختلف هست. این مدت زمامداری آقایون به قدرکافی نشون داد جز به منافع خودشون به چیز دیگری فکر نمیکنن. خودشون شدن اپوزیسیون خودشون انگار به غیر از جمهوری اسلامی حکومت دیگری در ایران وجود داره. در مورد زبان مادری و محلی هم یه نکته رو عرض کنم اینکه خیلیا درک درستی از این عبارات ندارن. به خاطر همین هم هست که دیدگاهها و نظراتشون فاقد مبنای درست علمی و حقوقی هست و با واقعیت تطبیق نداره. موفق باشید.
ابوالفضل وصالی
تاریخ : ۲ - مرداد - ۱۳۹۷تمام مواردی که شما در مورد سایر مشکلات مهم جامعه ذکر کرده اید درست است و بنده هم درمورد بسیاری از آن ها مقالاتی نوشته ام ، اما همانطور که عرض کردم وجود مشکلات عدیده باعث نمی شود ، هویت یک ملت را تخطئه کرد خصوصاً زمانی که این روند بصورت مشکوک از سوی نهادها و شخصیت های حکومتی جریان داشته باشد ! بعضی اولویت بندی ها در مورد مطالبات قانونی و انسانی جامعه اگر از روال منطقی تبعیت نکند به نتایج مثبتی منجر نمی شود ، مثل این می ماند که دست یک نفر گرسنه زخمی شود اما به او بگویند مداوای زخم دستی که خون به مثابه مایع حیات از آن فوران می کند در قبال گرسنگی وی اولویت ندارد ! همانطور که شما به جمعی از مشکلات بدون اولویت بندی اشاره کرده اید ، مطالبات فرهنگی هم می تواند یکی از آن ها باشد !