این باخت طبیعی نیست!
این باخت طبیعی نیست!
اگر چند ماه قبل زمزمه های مربوط به "کودتای درون تیمی" علیه "خمز"، به رهبری یکی دو بازیکن شاخص تراکتور، صرفا "توهم توطئه" یا "گمانه زنی رسانه ای" تلقی و تکذیب می شد

اویاقلیق: باخت مفتضحانه تراکتور برابر ذوب آهن، برای من، تداعی گر فاجعه “فروزان گیت” و شکست سنگین تراکتور “جرج لیکنز” برابر سپیدرود رشت در فصل ۹۹-۹۸ است، فصلی که تراکتور، در فاصله ۵ هفته مانده به پایان لیگ برتر، به عنوان تیم دوم جدول، در کورس قهرمانی بود؛ اما اشتباهات مهلک همین دروازه بان برابر سپید رود رشت و شایعات مربوط به کم کاری برخی دیگر از بازیکنان وقت، نقطه آغاز باخت های پیاپی تراکتور شد تا این تیم را از قهرمانی دور کند، حوادث تلخی که به نظر می رسد، این بار نیز در فروردین ماه، حکم به سقوط تدریجی تراکتور در جدول خواهد داد!

اگر چند ماه قبل زمزمه های مربوط به “کودتای درون تیمی” علیه “خمز”، به رهبری یکی دو بازیکن شاخص تراکتور، صرفا “توهم توطئه” یا “گمانه زنی رسانه ای” تلقی و تکذیب می شد؛ حالا نشانه های کودتای احتمالی، بیش از پیش درحال نمایان شدن است و این، از اخباری که از رختکن تیم، بی انگیزگی بازیکنان و چنددستگی های شکل گرفته در باشگاه قابل تحلیل و استنباط است!

طی روزهای اخیر، برخی تلاش ها و لابی های پشت پرده برای ایجاد تغییرات همزمان مدیریتی و فنی در راس باشگاه تراکتور، توسط جریانی خاص آغاز گردیده و درحال زمینه سازی رسانه ای برای تحقق و نهایی شدن مدیرعاملی یا سرمربیگری یکی از چهره های شاخص فوتبال تبریز در این باشگاه است، تلاش هایی که اتفاقا، عقبه سیاسی، سرمایه داری و رانتی نیز دارد و این تحرکات، در شکلی هوشمندانه و به موازات اختلافات موجود در رختکن، درحال هدایت و مدیریت هستند.

اوضاع فنی، مدیریتی و نتیجه گیری تراکتور در هفته های اخیر، گویای آن است که هیچ چیز در درون باشگاه، رختکن و شاید بدنه مدیریتی و پشتیبانی تراکتور، مثل سابق نیست، ریخت تراکتور این روزها، تندیسی از فروپاشی کامل و استیصال توامان مدیریتی، فنی است و در این میان، آنچه بیش از هر زمان دیگری، همنشین ناامیدی و افسردگی مطلق شده است، بدنه هواداری میلیونی و وفادار تراکتوری است که تا همین چند هفته قبل، بازی های چشم نواز و نتایج درخشانش، لرزه بر تن دردانه های صدرنشین پایتخت انداخته بود!

تراکتور در شرایطی پای به رقابت های لیگ برتر در سال جدید گذاشت که سه بازی خانگی برابر سپاهان، آلومینیوم اراک و ذوب آهن، فرصت طلایی برای کسب ۹ امتیاز کامل این دیدارها را پیش روی خمز و شاگردانش گشوده بود تا با صید این امتیازات، هم در کورس قهرمانی باقی بماند و هم سهمیه آسیایی خود را تضمین کند؛ با این حال، دو تساوی و یک باخت سنگین برابر ذوب آهن، حاصل کار تراکتور در بازی های خانگی بود تا با از دست رفتن ۷ امتیاز حساس، رویای تراکتور ۴۷ امتیازی و حفظ مثلث قهرمانی در صدر جدول بر باد رود!

ناکامی های اخیر و فاجعه دیروز، نه محصول توطئه این و آن است، نه برآمده از دل تئوری “توطئه” گردانندگان فوتبال؛ اوضاع این روزهای تراکتور، نتیجه دپوی یک مشت بازیکن تمام شده و تاریخ گذشته ای است که برخلاف فاز و پز “تراکتوردوستی” و “هوادارستائی”، تنها، “رفیق بند کیف” زنوزی و مهره شطرنج اقتصادی و سرمایه داری او شده اند، مالکی که نشان داده است، برای نجات خود از تیغ انتقادات هواداری، خود بلد است، با جابجایی مهره های خود، از صحنه خارج شود …

منتظر ورود مهره های جدید زنوزی باشید .