حکایتی حسرت انگیز از  باغ گلستان تبریز!
حکایتی حسرت انگیز از  باغ گلستان تبریز!
علیرغم برچیده شدن حصارها و تخریب حسرت انگیز دیوارها و نرده های مزبور نه تنها معضلات این پارک و تامین امنیت اخلاقی و فرهنگی آن محقق نگردید بلکه هنجار شکنی های عریان و متجاسرانه در گوشه و کنار آن با گستاخی تمام بیش از پیش ادامه پیدا کرد بطوریکه ظاهرٱ متولیان امر در زمانه ی کنونی برچیده شدن دیوارها خصوصٱ از اطراف پارک ها، مجددٱ تدبیر در باز گذاری نرده و محصور کردن پارک گلستان یافته اند!

اویاقلیق – ابوالفضل وصالی: پارک قدیمی گلستان که روزگاری نه چندان دور بزرگترین پارک درون شهری تبریز محسوب می شد و معمرین و میانسالان شهر خاطرات شیرینی از تفرج و تفریح و شادی در این بوستان مصفای دارای حوض ها و استخر های روح بخش آن به یاد دارند، چند ایامی است به پاتوق خلافکاران و قماربازان و معتادان تبدیل شده و لاجرم پای خانواده ها ناخواسته از این تفرج گاه زیبا ی شهر قطع شده است!

الغرض علیرغم اینکه حدود سی سال پیش در زمان مدیریت درویش زاده بر شهرداری تبریز دیواره های سنگی و نرده های قدیمی و منحصر به فرد آن به قصد کنترل شبانه روزی انتظامی و جلوگیری از ورود به هر طریق خلافکاران و مفسدان مختلف و بی خانمانان در مواقع تعطیلی شب و بسته شدن درب های این پارک برداشته شد تا مگر از این مبادرت چاره ای برای نجات فضای این پارک خاطره انگیز از لوث خلافکاران حاصل شده و منظره ی دور نمای گل های ملون و درختان سر به فلک کشیده ی آن‌ زینتی مزید بر شهر ببخشد.

فلذا علیرغم برچیده شدن حصارها و تخریب حسرت انگیز دیوارها و نرده های مزبور نه تنها معضلات این پارک و تامین امنیت اخلاقی و فرهنگی آن محقق نگردید بلکه هنجار شکنی های عریان و متجاسرانه در گوشه و کنار آن با گستاخی تمام بیش از پیش ادامه پیدا کرد بطوریکه ظاهرٱ متولیان امر در زمانه ی کنونی برچیده شدن دیوارها خصوصٱ از اطراف پارک ها، مجددٱ تدبیر در باز گذاری نرده و محصور کردن پارک گلستان یافته اند!

البته ماجرای پر حرف و حدیث آزمون و خطاها به بهای هزینه های هنگفت مادی و معنوی بر مقدرات مردم تنها به موضوع دیوارهای این پارک ختم نمی شود و چه بسی موارد متعددی می توان از ابراز اشتباه های حکمرانی در حوزه های مختلف اعم از برخی رویکردهای سیاسی و ادغام برخی وزارت خانه ها و مدیریت بر مراحل نظام آموزشی گرفته تا اعلام خطا در نام گذاری سیگار به اسم ماه انقلابی «بهمن» و قس علی هذا سراغ گرفت!

معذالک یکی از موارد به نظر خیلی مهم خطاهای اجرایی انجام گرفته در پارک تاریخی گلستان، بد سلیقگی محض در تبدیل غیر ضروری بزرگترین و با صفاترین حوض مدور در وسط همین پارک پر کرت و باغچه به فضای گلکاری و گلدان به قصد اجرای پروژه ی یادمان موسوم به «شمس تبریزی» عارف نامی است که اتفاقٱ از کرامات ذکر شده ی او از سوی محققان راه رفتن وی روی آب بوده است و از این رو حفظ حوض و آب نماها و فواره های مصفای آن به ویژگی فوق به غایت معنا و عینیت بیشتری می بخشد!

مخلص کلام اینکه در حال حاضر نیز می توان به دنبال اقرار تلویحی به اشتباه در برچیدن دیوار ها ی سنگی و نرده های هنرمندانه ی قدیمی پارک که در نرده گذاری اخیر اطراف آن تبلور دارد، اشتباه تبدیل فضای حوض زیبای پارک گلستان را به شرح توجیه مذکور با احیای آن جبران کرد و صفای تموج آب و رقص فواره ها را در زیر پای یادمان شمس احیا نمود.

شاعر می فرماید:

بدنامی حیات دو روزی نبود بیش

آن هم کلیم با تو بگویم چسان گذشت

یک روز صرف بستن دل شد به این و آن

روز دگر کندن دل زین آن گذشت