فشار تیراژی و تیر خلاص بر حیات مطبوعات استانی!
فشار تیراژی و تیر خلاص بر حیات مطبوعات استانی!
در شرایطی که حمایت همه جانبه از تداوم حیات مطبوعات و کمک به تداوم روند انتشار و بقاء سنتی ترین و اصیل ترین عنصر رسانه ای تاریخ اطلاع رسانی، وظیفه ذاتی و اصلی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان به شمار می رود، خبرهای موثق از آغاز فشارهای شبه قانونی بر مطبوعات و نشریاتی حکایت دارد که با وجود تمام محدودیت ها و مشکلات مالی و فنی، تلاش دارند به فعالیت نیم بند خود ادامه دهند!

اویاقلیق/احد نقش شور: در شرایطی که حمایت همه جانبه از تداوم حیات مطبوعات و کمک به تداوم روند انتشار و بقاء سنتی ترین و اصیل ترین عنصر رسانه ای تاریخ اطلاع رسانی، وظیفه ذاتی و اصلی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان به شمار می رود، خبرهای موثق از آغاز فشارهای شبه قانونی بر مطبوعات و نشریاتی حکایت دارد که با وجود تمام محدودیت ها و مشکلات مالی و فنی، تلاش دارند به فعالیت نیم بند خود ادامه دهند!

طی روزهای اخیر، برخی مدیران مسوول نشریات مکتوب استان و تبریز با ابلاغ و اعلام شفاهی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی مبنی بر انطباق واقعی تیراژ نسخه های فیزیکی با شمارگان مندرج در گزارش اعلام وصول نشریات چاپ شده روبرو شده اند، موضوعی که با وجود قانونی بودن، در حکم اهرم فشار بر مطبوعاتی است که به هر طریق ممکن، ولو با تیراژ پائین، انتشار مداوم دارند و قصد دارند همچنان به حیات فرهنگی و مشی اطلاع رسانی خود ادامه دهند!

این فشار شبه قانونی بر مطبوعات که معلوم نیست بر اساس کدام سیاست و تصمیم جدید مدیریتی و نظارتی و در آستانه انتخابات مجلس، در دستور کار اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی قرار گرفته، در شرایطی است که اولا، این اداره کل و وزارتخانه متبوع، هیچگونه حمایت مادی و معنوی از مطبوعات محلی که توجیه کننده چنین نظارت ها و اعمال فشارهایی باشد ارائه نمی کند و ثانیا، همین تیراژ حداقلی و پائین تک و توک مطبوعات محلی نیز، کورسوی امید برای بقاء مطبوعات استانی در فضای احتضار و مرگ تدریجی مطبوعات و نشریات محسوب می شود و چه بسا تشدید و تداوم این اعمال قانون های به ظاهر درست، به تعطیلی کامل معدود نشریات فعال استان منتهی شود.

معتقدیم، همین سطح از فعالیت و انتشار نیم بند و احتضارگونه مطبوعات محلی، حتی با تیراژ پائین، فرصتی مغتنم برای معدود نشریات استانی به شمار می رود که همچنان در اوج گرانی روزافزون و افسارگسیخته کاغذ، فیلم، زینک، هزینه های تحریریه، بیمه، اجاره دفتر، حقوق و مزایای پرسنل و خبرنگاران و دیگر هزینه های جاری انتشار مطبوعات، به وظیفه اطلاع رسانی و خبری خود عمل می کنند و برخوردها و فشارهای سلبی اینچنینی، در شرایط اسف بار اقتصادی مطبوعات، ظلم و اجحافی بزرگ در حق فعالان این بخش می باشد.

تردید نباید کرد، «فشار تیراژی» به مطبوعات در مقطع کنونی، به اعتقاد بسیاری از سردبیران و مدیران مطبوعات محلی، مصداق «تیر خلاص» بر حیات نیم بند رسانه های مکتوب استان است؛ فشار و تهدیدی که به مرگ قطعی اصیل ترین عنصر رسانه ای و روزنامه نگاری خواهد انجامید!