آذربایجان آب ندارد!! چه کسی پاسخگو هست؟؟
آذربایجان آب ندارد!! چه کسی پاسخگو هست؟؟
عدم بارش های پاییزه یکنواخت طی سالهای اخیر طراوت از سدهای استان را گرفته، رودها پای رفتن ندارند و مسافرانش از تشنگی تلف شده اند، تلاش یخچال های طبیعی در دل کوه های استان برای رسیدن به زمستان بعدی بی نتیجه بوده، دریاچه ای چشم انتظار وعده ها، جنگل هایی با واهمه آتش، تالاب هایی سرافکنده از پذیرایی مهمانان خود، مراتعی زخم خورده از اکتشافات معدنی و مردمی بی خبر از آینده خود!

اویاقلیق – سعید ابراهیم زاده: آذربایجان جنگ با خشکسالی را سپری می کند، چه کسی پاسخگو هست؟ عدم بارش های پاییزه یکنواخت طی سالهای اخیر طراوت از سدهای استان را گرفته، رودها پای رفتن ندارند و مسافرانش از تشنگی تلف شده اند، تلاش یخچال های طبیعی در دل کوه های استان برای رسیدن به زمستان بعدی بی نتیجه بوده، دریاچه ای چشم انتظار وعده ها، جنگل هایی با واهمه آتش، تالاب هایی سرافکنده از پذیرایی مهمانان خود، مراتعی زخم خورده از اکتشافات معدنی و مردمی بی خبر از آینده خود!

سیمای سرزمینی استان با زیستگاه های یکپارچه، بصورت لکه ای با کریدورهای درحال تخریب با اختلال مواجه شده اند؛ بی برنامگی، عدم هدف مشخص و از همه مهمتر بدون در نظر گرفتن منافع آیندگان! بنام توسعه استان، شرکت های معدنی همچنان به فعالیت ادامه داده و معادن متروکه احیاء شده و دائما در حال افزایش ظرفیت می باشند

صنایع تولیدی برای رسیدن به خودکفایی کشور و نیز تحقق شعار ما می توانیم تمام تلاش خود را جهت افزایش تولید با هدف توسعه و احداث شهرک های صنعتی در رده های مختلف و در زون های مختلف بخصوص فلزی و شیمیایی انجام می دهند، شهرها و شهرک های مسکونی جدید احداث و به کلانشهرها ارتقاء می یابند، صنعت کشاورزی با تولید محصولات پر آب بر و بد محصول با نیت توسعه کشاورزی فعالیت میکنند که این روند به لحاظ ایجاد اشتغال و عبور کوتاه مدت از بحران های اقتصادی و نیز زود بازده بودن، بسیار مثبت ارزیابی می شوند اما این فعالیت ها باعث تخریب محیط زیست همچون نابودی مراتع، آلودگی هوا، فرسایش خاک، جنگل زدایی و در نهایت نابودی باارزش ترین منبع حیات بشری یعنی منابع آبی شده و تغییراتی نیز در میکرواقلیم مناطق بوجود آورده است که بر بارش های فصلی تاثیر گذار خواهد بود.

اکوسیستم طبیعی استان آذربایجان شرقی در حال نابودی و بومیان روستایی درحال مهاجرت به شهرها و شهرنشینان در فکر فرار از آلودگی های بصری، صوتی، هوا، کمبود آب و ترافیک هستند.

بروز وضعیت فاجعه بار و از بین رفتن تعادل آب و هوایی در پی خشکی دریاچه ارومیه بعنوان بزرگترین تغییر در اقلیم منطقه، سدسازی برای توسعه معادن و تامین آب شرب و نیز آب دزدی معادن در بالادست رودخانه ها، پایین رفتن سطح آب زیرزمینی، افزایش دما در مناطق صنعتی، آتش سوزی مراتع و جنگل ها و مازوت سوزی در کلانشهرها از جمله مواردی می باشند که منجر به تغییر در میکرو اقلیم مناطق صنعتی و معدنی و کلانشهرها می گردد.

ادامه این روند می تواند هر اکوسیستمی را متزلزل کرده و در میان مدت تغییرات قابل توجهی را برای اقتصاد، بهداشت، سلامت، اجتماع، امنیت ملی و منطقه ای ایجاد کند چرا که نبود آب در طی تابستان گذشته باعث اعتراضات در کلانشهر تبریز و نیز کارخانجات گردید؛ باغداران و کشاورزان لطمه بزرگی از بی آبی دیدند و گزارشاتی از بیماری در مناطق حاشیه دریاچه ارومیه و حتی شهرهای شمالی استان اردبیل در پی کم آبی و استفاده بناچار از منابع آبی ناسالم ارائه شده است. انتقال آب بین حوضه ای تا حدودی میتواند خسارات وارده بر بی آبی را جبران نماید ولی این در بلند مدت اعتراضات استان های همسایه را در پی افزایش جمعیت و توسعه استانی می تواند در پی داشته باشد