رسانه  محافظه کار،   رسانه  بی خاصیت!
رسانه  محافظه کار،   رسانه  بی خاصیت!
نور تاباندن بر تاریکخانه هایی که اربابان زر و زور «آن کار دیگر می کنند»، رسالت خطیری است که می بایست رسانه ها در راستای حقوق عمومی و مبارزه با مظاهر فساد و ویژه خواری های رایج این روزها بدان عمل کنند، با این حال، آیا چنین وظیفه ای از سوی قاطبه رسانه ها ادا می شود؟

اویاقلیق- سعید طریقتی: مرجعیت و مقبولیت یک رسانه را، بدون تردید باید با محتوا، رویکردها و در کنار مردم بودن و مطالبه گری آن سنجید؛ حتی اگر در فضای متکثر و البته به شدن متکثر و متنوع رسانه ای استان و کشور، برخی رسانه ها، از منظر مخاطب یا شاخص های دیگر خودساخته مدعی مرجعیت و مقبولیت باشند.
به واقع، کارآیی و ناکارآمدی هر رسانه ای اعم از مکتوب، دیداری، شنیداری و این روزها پایگاه ها و بنگاه های خبری و رسانه ای دیجیتال و حتی برخی شبه رسانه های مدعی رسانه گری نیز با همین عیار و معیار قابل سنجش و ارزش گذاری است، عیاری که کارکرد «اثرگذاری» و «جریان سازی» توامان، به نفع مطالبات عمومی بر جای می گذارد.

اینکه یک رسانه، مدعی مردمی بودن و صراحت نگاه و عمل در کارکردهای رسانه ای خود باشد؛ اما با تبدیل شدن به تریبون زر و زور اصحاب قدرت و همچنین، تبدیل شدن به بنگاهی برای «تجارت فرهنگی»، کارکردی بی خاصیت پیدا کند، نه تنها نامش را نمی توان رسانه گذاشت؛ بلکه چنین رسانه هایی، خدشه و لطمه ای بزرگ بر اعتبار رسانه ای و اعتماد عمومی خواهند بود، حتی اگر، طیفی خاص، دنباله رو آن هم باشند.

تغییر رویکردها و کارکردهای رسانه ای در عصر حاضر و در کنار آن، استحاله هویت و ماهیت کار رسانه ای، از مردمی و مطالبه گر بودن به جاده خاکی مجیزگویی و درآمدزائی در رسانه ها، با مدیریت یک مشت «تاجر فرهنگی – رسانه ای»، انحراف و خطای کوچکی نیست که بتوان از کنار آن به راحتی گذشت و نظاره گر جولان رسانه ها و رسانه گرانی نشست که منافع و مطالبات عمومی را قربانی مطامع و برنامه ریزی های اقتصادی، سیاسی، طیفی و مصلحتی خود می کنند.

در چنین فضایی که این دسته از رسانه ها، اتمسفر و چارچوب های رسانه ای و خبری کشور را با بهره گیری از پروپاگاندای خود، همین گونه تصویر کرده و به خورد مخاطب عام می دهند، طبیعی است که هر کنش و مطالبه گری رسانه ای در رسانه های مستقل و غیروابسته، با هزار و یک نوع انگ و اتهام نخ نما شده، «تکفیر» و «منکوب» شود.

تردید نباید کرد که اصلی ترین کارکرد و وظیفه یک رسانه، مردمی بودن و در کنار مردم بودن است، همچنین، نور تاباندن بر تاریکخانه هایی که اربابان زر و زور «آن کار دیگر می کنند»، رسالت خطیری است که می بایست رسانه ها در راستای حقوق عمومی و مبارزه با مظاهر فساد و ویژه خواری های رایج این روزها بدان عمل کنند، با این حال، آیا چنین وظیفه ای از سوی قاطبه رسانه ها ادا می شود؟

متاسفانه بسیاری، از جمله برخی صاحبان رسانه ها، معتقدند، اساس کار رسانه، صرفا اطلاع رسانی و خبررسانی است و مطالبه گری در همه حوزه ها، وظیفه دیگر نهادها و سازمان ها به شمار می رود، با این حال، رسانه ای که اثرگذار نباشد، در پی استیفای مطالبات مردم نباشد، بر آن نباشد که سره را از ناسره بازشناخته و معرفی کند، حق را نگوید و در خدمت اربابان زر و زور باشد و از مردم دور شود، رسانه بی خاصیتی بیش نخواهد بود.

بدون تردید، مطالبه گری و حق گویی از سوی رسانه ها، هزینه های بسیاری هم داشته و دارد، اساسا، هیچ دولت، حاکمیت، مدیر و مسوولی، سوال، پرسش و نقد عملکرد خود را نه دوست دارد و نه تاب می آورد، خاصه این که، این سوال و نقد، در مورد ابهامات، انحرافات و حتی تخلفات مدیریتی او باشد، از این رو، رسانه های بی خاصیت، بیشتر مقبول چنین مدیرانی می شوند.

در چنین فضایی، اتفاقا، اربابان زر و زور و بانیان وضع موجود، رسانه هایی را می پسندند، حمایت می کنند و پرورش می دهند، که نه مطالبه گر، بلکه مجیزگوی همین افراد باشند، آری، قصه همین است، رسانه های بی خاصیت، مقبول تر از رسانه های مطالبه گر هستند …