بیداری آذربایجان/سعید طریقتی: یک سال پس از به راه افتادن پروژه متوهمانه و موهوم براندازی نظام جمهوری اسلامی ایران از سوی نظام سلطه به رهبری آمریکا، غرب و رژیم صهیونیستی، که به موازات ماجرای اغتشاشات سال گذشته از سوی دشمنان و برخی پیاده نظام فریب خورده داخلی آن دنبال می شد، حالا این جریان و راهبران آن، در همزمانی عجیب با طوفان الاقصی غزه، به شکست در هر دو بعد خیابان و میدان رسیده است!
براندازان و منادیان و حامیان این جریان که با بهانه قرار دادن فوت یک دختر، آشوب و بلواهای خیابانی و اغتشاشات پراکنده را در داخل ایران طراحی و به تعبیر خود، به “خیابان” کشانده و امید به پیروزی در کف خیابان های ایران و در نهایت توفیق براندازی داشتند و خیابان های اغلب کشورهای اروپایی و آمریکا، شاهد تجمعات کور برعلیه ایران بود؛ حالا در تغییری ۱۸۰ درجه ای و به موازات حوادث غزه، به صحنه صهیونیسم ستیزی جهانی و هم صدایی با آرمان های جمهوری اسلامی ایران در دفاع از مردم و کودکان غزه تبدیل شده است.
نظام سلطه و متجاوزان غربی و عبری که تا دیروز تمام عزم و ظرفیت های سیاسی، نظامی، اطلاعاتی و رسانه ای خود، با میدان داری آمریکا و رژیم منحوس صهیونیستی را برای تقابل با ایران بسیج کرده بود، حالا پس از شکست در پروژه “خیابان”، در گرداب مبارزان جبهه مقاومت و شاخه نظامی حماس، به استیصالی تاریخی رسیده و در آستانه تجربه شکستی دیگر، این بار در “میدان” نبرد با مقاومت اسلامی است.
تلواسه تاریخی نظام سلطه، به رهبری آمریکا و غرب و صحنه گردانی رژیم صهیونیستی در گرداب غزه، بی تردید، بی مانندترین صحنه نبرد محتوم به شکست هژمونی دروغین و پوشالی قدرت هایی است که تا دیروز یکه تاز تجاوز و خونریزی بودند و امروز با سدی محکم و قدرتمندتر از خود سردرگم مانده اند.
امروز کافی است تنها نگاهی گذرا بر آنچه که در خیابان های جهان تحت لوای خیزش مردمی حمایت از مردم مظلوم غزه و فلسطین به راه افتاده است بکنیم تا نشانه های عینی تغییر قواعد بازی را به عینه نظاره گر باشیم.
از خیابان های اغلب کشورهای اسلامی گرفته، تا آمریکا و انگلیس و فرانسه و آلمان و ژاپن، سیل تظاهرات مردمی در حمایت از ملت فلسطین در حال برگزاری است؛ حتی اگر در برخی کشورها، این تظاهرات سرکوب شود.
در مقابل، یک نمونه قابل توجه و چشمگیر، حتی در یکی از پایتخت های غربی حامی جنایات رژیم صهیونیستی، پیدا نمی کنید که مردم در حمایت از اسرائیل، تجمع و راهپیمایی کنند.
این صحنه ها، همان شکست اصلی برای رژیم اشغالگر و کودک کش صهیونیست است که می خواست سرشکستگی میدان نبرد را با جنایت و تحریف همزمان واقعیات جبران کند، اما شکست دوم را سخت تر از شکست نخست متحمل شد.
از سوی دیگر، تظاهرات و تجمع های ضد صهیونیستی کم سابقه در مقابل شبکه دولتی انگلیس، شاهدی بر شکست رسانه ای اسرائیل و حامیان غربی آنهاست که چراغ سبز هر نوع جنایت بی حد و مرز را به سران تل آویو داده اند.
شاید، نتانیاهو قاتل، که همین چند هفته قبل، مشغول رجزخوانی برای ایران، خاورمیانه و جبهه مقاومت در نشست سالانه سازمان ملل بود، فکرش را هم نمی کرد که اینگونه، هم رویای عادی سازی روابط دیپلماتیک با کشورهای عربی، به رهبری عربستان را بر باد رفته ببیند، هم اسیر حملات بی سابقه حماس شود و هم آماج نفرت جهانی، از قلب اروپا و آمریکا تا جهان عرب قرار گیرد.
بحران امروز رژیم صهیونیستی و استیصال کم سابقه آن، حتی اگر با اتحاد ناگزیر نتانیاهو با احزاب مخالف خود در داخل حاکمیت این رژیم جعلی برای فرار از نابودی محتوم و لنگش کن گفتن های آمریکا و غرب همراه شده باشد، نه دوای درد اوست و نه مفری نجات بخش برای نمایش قدرت این رژیم در جنگ زمینی با حماس و فلسطین می تواند باشد.
نتانیاهو و حامیانش که تا دیروز سودای براندازی ایران و سقوط جمهوری اسلامی را در سر می پروراندند، حالا با شکست توامان در خیابان و میدان، پایان ۸۰ سال حکومت قتل، ترور، غارت، تجاوز و اشغال را روزشماری می کنند …
