آتش به جان تولید، این داستان، سوزاندن مزارع
آتش به جان تولید، این داستان، سوزاندن مزارع
هر وقت موج تورمی در کشور راه می افتد دولت به جای رفع علت تورم که همانا بی انظباطی مالی خود او و تولید بی قاعده نقدینگی است، سعی می کند با سرکوب افزایش قیمت‌ها خود را دلسوز مردم نشان دهد.
اویاقلیق- مهدی مستفید: هر وقت موج تورمی در کشور راه می افتد دولت به جای رفع علت تورم که همانا بی انظباطی مالی خود او و تولید بی قاعده نقدینگی است، سعی می کند با سرکوب افزایش قیمت‌ها خود را دلسوز مردم نشان دهد.
دخالت در بازار، محدودیت صادرات و اعطای تسهیلات ویارانه برای واردات راهکارهایی است که دولت برای سرپوش گذاشتن بر تورم انجام می دهد. هر چند در این صحنه نمایش چند نفر به نام دلال هم قربانی می شوند ولی اصلی ترین قربانی این فرافکنی دولت، همیشه تولید کننده بوده است.
بخصوص تولیدات خرد، مثل دامداری و کشاورزی که نه نفوذی در قدرت دارند و نه سندیکایی مدافع حقوقشان. چند سال پیش با رشد ناگهانی تورم و سرایت دومینو وار آن به قیمتها و حذف یارانه نهاده های دامی، قیمت تمام شده دام در کوتاه زمانی چند برابر شد.
با این که دام و گوشت تولیدی با آن قیمت بالا مزیت صادراتی داشت دولت برای این که مانع سرایت قیمت بالای دام به بازار گوشت و لبنیات شود،  سیاست ممنوعیت صادرات و پایین نگه داشتن دستوری قیمت دام و گوشت  را در پیش گرفت.
ثمره این سیاست که در ظاهر جهت رضایت مصرف کننده صورت می گرفت به قیمت نابودی دامداران تمام شد. چند ماه بعد دامداران مستاصل دامهای مولد خود را هم به کشتار دادند، ولی این زنگ خطر هم نه تنها مسئولین ذیربط را از خواب غفلت بیدار نکرد و دولت به داد تولید نرسید بلکه حمایت‌های تسهیلاتی از دامداران نیز  به دلیل‌ زیان ده بودن این صنعت تقریبا حذف شد.
و دولت برای جلوگیری از کشتار دامهای مولد به جای تامین نهاده های لازم به سونوگرافی در کشتارگاه و ممنوع ساختن کشتار  دام آبستن مبادرت کرد! رفتاری که هر صاحب شعوری را به حیرت وا می داشت.
بارها درقالب تشکل‌های کشاورزی و دامداری به عاقبت این سیاست ویرانگر دولت هشدار دادیم ولی کسی اعتنایی نکرد.
آخرینش ارائه آمارهای غلط جمعیت دامی پارسال مسئولین استانی بود که از رشد ۲۰ درصدی جمعیت دامی حکایت داشت در حالی که بنا بر پایش تشکل ها جمعیت دامی استان به کمتر از نصف کاهش یافته بود. امروز در میانه تابستان ۱۴۰۲ قیمت جو، علوفه، ذرت علوفه ای، کاه  و… به دلیل تقلیل بی سابقه جمعیت دامی نسبت به دو سال گذشته افت شدید یافته به طوری که بسیاری از کشاورزان علاوه بر زیان فاحش  بدلیل نبود مشتری مجبور به آتش زدن کُلش مزارع شده اند.
به دلیل زیان ده بودن علوفه بسیاری از مزارع یونجه نیز پاییز گذشته شخم زده شد و به زیر کشت سیب زمینی رفت که تاثیر تغییر الگوی کشت بر افت قیمت سیب زمینی و زیان کشاورزان آن بخش را نیز هم اکنون شاهدیم. اقتصاد یک چرخه است و مداخله دولت به نفع بخشی از چرخه بر علیه بخش دیگر، نابودی کل چرخه را در پی خواهد داشت.
هم اکنون قیمت دام به دلیل کاهش بی سابقه جمعیت آن بالا رفته است. توان مصرف کننده تنها به مشاهده گوشت ۵۰۰ هزار تومانی از پشت ویترین می رسد. دامدار به دلیل قیمت بالای دام و، نبود نقدینگی، عدم تخصیص تسهیلات لازم و ترس از مداخله آتی دولت و تجدید زیانش تمایلی به برگشت به تولید ندارد. کشاورز به خاک سیاه نشسته و بخشی از نهاده های دامی که ثروت‌های ملی این کشورند بالاجبار آتش زده می شوند.
و دولت در صدد تامین یارانه جهت واردات گوشت! از همه اینها که دور می شوی اخبار دریاچه اورمیه و هشدار طوفانهای نمکی را می شنوی که خشم طبیعت است به اتلاف منابعی که شرحش در بالا رفت. سوال اینجاست  چه چیز سبب تبدیل سرزمینی سرشار از ثروت به ویرانه ای با مردمانی فقیر و مملو از بحران است؟