عروسی که «عجوزه» شد!
عروسی که «عجوزه» شد!
از آن چیزی که می ترسیدیم سرش آمد، نه هشدارها و نه ابراز نگرانی های عمومی و رسانه ای و نه وعده های توخالی این و آن به داد احتضار و مرگ تدریجی اش نرسید تا «عروس طبیعت آذربایجان»، چهره عجوزه ای را بگیرد، که نابودی و فراموشی را تعبیر عینی می کند.

اویاقلیق/ پرستو سبحانی:از آن چیزی که می ترسیدیم سرش آمد، نه هشدارها و نه ابراز نگرانی های عمومی و رسانه ای و نه وعده های توخالی این و آن به داد احتضار و مرگ تدریجی اش نرسید تا «عروس طبیعت آذربایجان» یا همان قوری گل، چهره عجوزه ای را بگیرد، که نابودی و فراموشی را تعبیر عینی می کند.

مرگ تدریجی و «استحاله کویری» تالاب بین المللی و منحصر به فرد «قوری گول» که از اردیبهشت ماه امسال آغاز و در نهایت به خشک شدن کامل آن رسید، محصول بی کفایتی مدیرانی است که نه اعتراف به ناکارآمدی و بی تدبیری را یاد گرفته اند، نه این فاجعه را گردن می گیرند و نه از هنر پاسخگویی علمی و مسوولانه برخوردارند، مدیرانی که رسانه ها را هم به تشویش اذهان عمومی متهم می کنند.

مرگ سریع این جاذبه طبیعی و گردشگری آذربایجان، سه ماه طول کشید، تا سرطانی ترین عصر قوری گول روایت عینی شود، حالا دیگر نه اثری از پرندگان مهاجر و دیگر گونه های جانوری کمیاب و نادر این تالاب وجود دارد و نه آبی هرچند اندک برای دلخوشی گردشگران و بازدیدکنندگان برای ثبت خاطره ها و یادها در حاشیه این تالاب قدیمی باقی مانده است.

نابودی و مرگ قوری گول که از آن باید به عنوان قصور مدیریتی یاد کرد، درحالی به وقوع پیوسته است که علی رغم وجود و تامین منابع آبی مورد نیاز در نزدیک به نیمی از سال، هیچ اقدامی از سوی دستگاه های مسوول، اعم از اداره کل حفاظت محیط زیست و سازمان آب استان صورت نگرفت تا همگان، شاهد سرنوشتی محتوم به نام خشک شدن این تالاب مهم باشند!

بیداری آذربایجان، پیش تر و طی سلسله گزارش ها و یادداشت های متعدد، به ویژه در یک سال گذشته، بارها نسبت به احتمال خشک شدن این تالاب هشدار داده و موضوع را از مسوولان مرتبط به ویژه سازمان حفاظت محیط زیست استان مطالبه کرده بود؛ با این حال، نتیجه همانی شد که می شد پیش بینی کرد!

این فاجعه در حالی اتفاق افتاده است که بنا به نظر کارشناسان ، هیچگونه مشکلی در تامین منابع آبی مورد نیاز این تالاب وجود ندارد و صرفا یک مدیر جهادی و متخصص نیاز دارد تا برای انتقال آب مورد نیاز تالاب در مدت مقرر، وقت و تلاش کافی صرف نماید.

این تالاب که یکی منابع ارزشمند آبی استان به شمار می رود، سهم بسیار مهمی در توان اکولوژیکی منطقه ایفا می نماید و با توجه به خشکسالی های اخیر کشور و کاهش منابع آبی در استان، حفظ و حراست از آن، نیاز به یک برنامه و توجه ویژه ای ازسوی اداره کل حفاظت محیط زیست استان دارد؛ به طوریکه بقاء و موجودیت این تالاب، بستگی به مدیریت زمان در انتقال متناسب و به موقع آب از کانال موجود در منطقه «نوجه مهر» و «هراب» که منشاء آن از «چهل چشمه» (قیخ بلاغ دامنه سهند تامین می گردد )، در فصول غیر کشاورزی دارد، موضوع مهمی که به هیچ روی طی این مدت مورد توجه قرار نگرفته است.

کف نیاز اکولوژیکی تالاب، با انتقال حداقل ۵/۱ میلیون مترمکعب در ۶ ماهه منتهی به آخر هرسال، یعنی از اول آذرماه تا پایان فروردین ماه که جزء فصول کشاورزی نمی باشد و آب این کانال به هدر می رود، تامین می شود، بازه زمانی که طی آن، می شد با هدایت آب به «قوری گول»، نیاز آبی این تالاب را تامین و مانع از خشک شدن تدریجی آن در فصل تابستان شد!

در این میان، «ترک فعل» صورت گرفته در مدیریت و صیانت از تالاب قوری گول، که توسط نهادهای متولی اصلی صورت گرفته است، مساله ای نیست که با لطایف الحیلی همچون عدم پاسخگویی و متهم کردن رسانه ها فراموش شود. در این میان توپ قصور و تقصیر سازمانی همواره میان دستگاه های متولی درحال گردش بوده است، محیط زیست استان متهم و مسوول تشنگی و خشک شدن تالاب را سازمان آب منطقه ای می داند و درمقابل، سازمان آب، بر کاهش نزولات آسمانی دست می گذارد و در همه این سال ها، همه این مسوولان علاوه بر عدم پاسخگویی شفاف و صریح، از مسوولیت سازمانی خود طفره رفته اند.

این درحالی است که وظیفه اصلی اداره کل حفاظت از محیط زیست استان، براساس اصل پنجاهم قانون اساسی، تضمین بهره مندی صحیح و مستمر از حیات تالاب به نحوی که ضمن حفظ تعادل مناسبات زیستی موجبات توسعه پایدار و بهبود، رشد و اعتلای کیفی را فراهم نماید بوده و می بایست اهدافی همچون: مدیریت جامع منابع آب در حوضه آبریز تالاب قوری گول و پایدار سازی تامین منابع آب خارج از حوضه، افزایش آگاهی ها در مورد ارزش های تالاب، مدیریت گردشگری و پایدار سازی معیشت جوامع محلی پیرامون تالاب، احیاء، ارتقا و حفاظت از ارزش های تنوع زیستی تالاب قوری گول، ارتقاء شرایط بهره برداری وکاربری اراضی در پیرامون تالاب قوری گول و ارتقاء ضریب حفاظتی مناطق تالابی و مصب رودخانه های منتهی به تالاب ها با استفاده از فناوری های نوین و تجهیزات حفاظتی و نهایتا» انتقال آب به تالاب را به عنوان وظایف و ماموریت های ذاتی خود مورد توجه قرار دهد.

همچنین، با استناد به قانون احیاء و مدیریت تالاب های کشور (مصوب ۴/۲/۱۳۹۶ مجلس شورای اسلامی ) و بر اساس ماده ۱ قانون مذکور، هرگونه بهره برداری و اقدامی که منجر به تخریب و آلودگی غیر قابل جبران منابع آبی از جمله تالاب ها گردد، ممنوع است و در این میان با توجه به شرایط به وجود آمده در تالاب، ثابت می شود که محیط زیست استان، قوانین، مقررات، ضوابط و استانداردهای مرتبط با وضعیت تالاب های در معرض خطر را رعایت نکرده و مرتکب ترک فعل شده است.

از دیگر سو و با وجود تخصیص اعتبارات لازم برای احداث و راه اندازی ایستگاه ثابت هیدرومتری و دبی سنجی در تالاب و ایستگاه هواشناسی، احداث یک باب پاسگاه محیط بانی و جذب نیروی انسانی جدید توسط اداره کل محیط زیست برای تالاب و نصب دوربین های مداربسته، ایجاد سایت پرنده نگری در تالاب، جذب این اعتبارات در تالاب قوری گول، نه تنها باعث کاهش سطح حفاظتی شده، بلکه سطح آبی تالاب قوری گول نیز از شرایط خشکسالی های اخیر هم پائین تر آمده است.

این درحالی است که با عنایت به وجود منابع آبی کافی در منطقه در صورتی که اقدام به موقع و مناسب جهت انتقال این منابع انجام می شد، شاهد بهبود وضعیت آبگیری تالاب و نهایتا افزایش سطح آب درتالاب می بودیم که نشان می دهد در این خصوص قصور صورت گرفته است.

از دیگر موضوعاتی که به عنوان دلایل اصلی خشک شدن تدریجی تالاب قوری گول، به ویژه در منطقه حفاظت شده که جزء مناطق مدیریتی چهارگانه محیط زیست بوده و مدیریت و حفاظت تالاب از سوی محیط زیست استان مورد غفلت قرار گرفته است، می توان به افزایش تدریجی ساخت و سازهای ویلایی در اطراف تالاب، استفاده از آب چاه ها در ویلاهای اطراف تالاب، برداشت غیر مجاز از آب تالاب جهت کشاورزی در اطراف تالاب، قطع درختان و نی زارهای اطراف تالاب، شکارهای غیر مجاز، انباشت و دور ریز زباله توسط گردشگران و مسافران در حوزه تالاب، چراهای غیرمجاز دام های روستایان، هدایت پساب و فاضلاب خام انسانی از تفرجگاه به تالاب، تخریب تالاب توسط سیلاب ها، شخم زدن زمین ها و شیب های مجاور تالاب که باعث ورود رسوبات و سموم به تالاب و تغییر در ماهیت فیزیکی و شیمیایی آب تالاب می شود، اشاره کرد که متاسفانه اقدام موثری از سوی مدیریت اداره کل محیط زیست دیده نمی شود و اقدامات انجام شده نیز موقتی و تاثیرگذارنبوده است .

در این میان و باتوجه به موارد مذکورباید دید مقصر اصلی خشک شدن قوری گول کدام سازمان یا اداره کل است وآیا سازمانی یا نهادی مسئولیت این فاجعه را گردن خواهد گرفت یا همچون گذشته، با فرافکنی، خشک شدن این تالاب را به گردن «ابر و باد و مه و خورشید و فلک» و شرایط اقلیمی و خشکسالی و این قبیل مسایل خواهند انداخت!

باید دید آیا عدم اجرای وظایف سازمانی در موضوع این تالاب، ترک فعل محسوب می شود؟! آیا نسبت به این ترک فعل ها که باعث از بین رفتن سرمایه های طبیعی می شود از سوی مراجع قضایی یا سیاسی توجه و رسیدگی خواهد شد؟!