ضرورت نظام مند سازی فعالیت های لجام گسیخته ی فضای مجازی !
ضرورت نظام مند سازی فعالیت های لجام گسیخته ی فضای مجازی !
فضای مجازی که امروزه تقریباً تمامیت جهان تحت سیطره ی قدرت بلا منازع  آن قرار دارد به مانند بسیاری دیگر  از دستاوردهای علمی و فن آوری های بشری علیرغم مزایای پر شمار به ویژه محقق شدن نظریه ی معروف " دهکده ی جهانی مک لوهان  " اندیشمند قرن نوزده کانادایی در اثر نقش آفرینی این پدیده ی شگرف برای ایجاد پیوستگی رسانه ای بین آحاد مردم در اقصی نقاط گیتی ، از جهت ابتلاء و  آلودگی به غایت خطرناک بر "بحران اخلاق " یکی از چالش های بزرگ جوامع جهانی به شمار می رود بطوریکه حتی خود طراحان و مالکان " پلتفرم " ها علیرغم ادعای آزادی اندیشه و بیان ، برای کنترل عملکرد کاربران خود مجبور به اعمال محدودیت و ضوابط خاصی شده اند !
اویاقلیق- ابوالفضل وصالی: فضای مجازی که امروزه تقریباً تمامیت جهان تحت سیطره ی قدرت بلا منازع  آن قرار دارد به مانند بسیاری دیگر  از دستاوردهای علمی و فن آوری های بشری علیرغم مزایای پر شمار به ویژه محقق شدن نظریه ی معروف ” دهکده ی جهانی مک لوهان  ” اندیشمند قرن نوزده کانادایی در اثر نقش آفرینی این پدیده ی شگرف برای ایجاد پیوستگی رسانه ای بین آحاد مردم در اقصی نقاط گیتی ، از جهت ابتلاء و  آلودگی به غایت خطرناک بر “بحران اخلاق ” یکی از چالش های بزرگ جوامع جهانی به شمار می رود بطوریکه حتی خود طراحان و مالکان ” پلتفرم ” ها علیرغم ادعای آزادی اندیشه و بیان ، برای کنترل عملکرد کاربران خود مجبور به اعمال محدودیت و ضوابط خاصی شده اند !
سوء استغاده های گسترده ی غیر اخلاقی از دستاوردهای علمی و فنی موجب شده است جامعه ی بشری به تدریج در چنگال  بی رحم یافته های شگفتی ساز خود گرفتار آید و لقب اشرف مخلوقات که اساس آن برخورداری از عقل و فهم و شعور و اخلاق می باشد و البته تنها  تعداد اندکی از جمعیت متجاوز بر هغت میلیارد نفر انسانی و شاید عمدتاً همان نخبگان و مبتکران و محققان تولید فن آوری های اعجاب انگیز  جهان را شامل بشود که نتیجه ی تلاش انسان گرایانه ی آنها در صنع و اکتشاف توسط بخشی از بشریت بهر دستیابی به مطامع  جنون آمیز و خوی سیری ناپذیر، به انحراف کشیده شده و فضای مجازی نیز به طریق اولی به جهت سهولت دسترسی های عمومی از این رویکرد مستثنی نیست ، و گرنه تاریخ جهان نباید مملو از مرارت های تلخ و جانگدازی می شد که حتی مطالعه ی فجایع آن مو بر اندام سیخ می کند !
اگرچه مقابله با فن آوری و دستاوردهای علمی بصورت سلبی عملاً  غیر ممکن بوده و نمونه ی شکست خورده ی برخوردهای غیر معقول با ویدیو و گیرنده های ماهواره ای و روش فیلترکردن ” پلتفرم ها ” در فضای مجازی موید آن است و یقیناً کنترل مطلق این عرصه ی گسترده بدون اخلاق مندی کنشگران آن امر بسیار بعید به نظر می رسد اما با این حال نظامند ساختن فعالیت های ایجابی این چنینی با تمرکز بر توانمندی های تخصصی جهت صیانت از حریم اخلاقی و به منظور پاسخگو کردن فعالان فضای آن نسبت به تولید و نشر محتوا ولو با تشکیل سازمان ویژه ی صلاحیت دار جهت بررسی های محتوایی سایت ها مطالبه ای است که مطمئناً حمایت معقول همگانی را نیز در پی خواهد داشت !
این ضرورت از آنجا اهمیت پیدا می کند که ایجاد برخی سایت های بی هویت یا مجعول و چه بسی به عنوان ” اسکواد ” یا به عبارتی واضح تر در نقش” اراذل و اوباش” فضای مجازی لجام گسیخته احیاناً با حمایت محسوس مالی و سیاسی بعضی جریان ها ی مساله دار و مافیایی مبادرت به لجن پراکنی و ایراد اتهامات و شبهات غیر مستند و واهی برای تخریب و از میدان به در کردن مطالبه گری های مسوولانه به قصد  ایجاد اخلال در حراست و صیانت از مصالح و حقوق اجتماعی جهت استمرار عملکردهای مفسده آمیز خود می کنند بطوریکه ورود هدفند و مهندسی شده ی کاربران مجعول در فضای سکوهای مجازی برای فعالیت های تخریبی و مرعوب کردن جریان های مطالبه گری در حال مبدل شدن به یک فاجعه بزرگ است !
معذالک یکی از روش های موثر و تا حدودی باز دارنده برای سالم سازی فضای مجازی که البته در فضای واقعی هم برای جلوگیری از فساد و پیشگیری از جرم به غایت  کاربرد دارد و صد البته مفاد آن متفاوت با مفهوم ممیزی متعارف و یا طرح مناقشه دار موسوم به  ” صیانت از فضای مجازی ” جهت محدود کردن گردش آزاد اطلاعات است ؛ شناسایی سایت های بی هویت و پیگیری جدی مراتب صحت و سقم فحاوی و هم چنین ابلاغ قانونی تلقی مطالب” غیر مستند” به عنوان “جرم مشهود ” و پیگیری آن حداقل بصورت انتخاب تصادفی موارد حتی با بهره گیری از ظرفیت خود کاربران به عنوان یک ماموریت مهم حکمرانی در حوزه قضائی و از طریق ورود مدعی العموم است .
 هر چند به لحاظ حقوقی هیچ محتوای واجد تهمت و تخریب و افشاگری های” فاقد استناد ” و یا” استدلال اقناعی ” علیرغم اینکه تبعات اجتماعی و خسارات معنوی آن کمتر از جرایم خطرناک جنایی نیست اهمیتی ندارد و لاجرم مورد پذیرش افکار عمومی هم قرار نمی گیرد ، لکن بطور ناخواسته تاثیرات منفی روحی و روانی ناشی از انتشار چنین محتواهای کثیف و غیر اخلاقی که به قصد  تخطئه ی ناروای حیثیت و شخصیت افراد انجام می گیرد و ارتکاب به آن از اعمال بارز مجرمانه محسوب می شود  ، مستلزم چاره جویی جدی قضایی برای رفع عمومی این آفت  از فضای مجازی بی توجه به هیاهوها و هوچیگری های کاذب و غیر منطقی به مثابه وظایف بدیهی حکمرانی است !