“بنیاد برباد” آموزش در ایران!
“بنیاد برباد” آموزش در ایران!
داستان تلخ و مضمحل شده نظام آموزشی در ایران، به قدری به بیراهه رفته است که از دل چنین نظام آموزشی، چیزی جز بی سوادی و کم سوادی مطلق نصیب جامعه نمی شود.

داستان تلخ و مضمحل شده نظام آموزشی در ایران، به قدری به بیراهه رفته است که از دل چنین نظام آموزشی، چیزی جز بی سوادی و کم سوادی مطلق نصیب جامعه نمی شود. یادداشت زیر، دیدگاه جالب و تامل برانگیز یکی از دانش آموختگان حوزه آموزش است که عینا منتشر می شود.

اویاقلیق – ناصر نوری: حضور کوتاهم در وبینار آموزشی، باز متذکر نکته ای بس بنیادین و حکایتی تلخ از وضعیت نه چندان مناسب آموزش در ایران شد.

استاد دوره، چندین بار برای خوش آمد گویی به شرکت کنندگان دوره مجازی، خیر مقدم می گوید البته خیرمقدم نه به تلفظ معمول؛ بلکه به شکل kheire moghaddam به مخاطبین نوید می دهد که چه دوره و وبینار پرمغز و محتوایی خواهد داشت!”

البته نگارنده مثل خوانندگان نکته بینش، کم از این موارد ندیده و نشنیده است.

مدیری، منوط را monavvat می خواند. وزیر سابق مخابرات مملکت و رئیس دفتر رئیس جمهورش، “بیت کوین” را “بیت کورن” می داند. مخابرات را از سخت ترین رشته های دانشگاهی می دانند که شاید مراجعه به متون انگلیسی نسبت به سایر حوزه ها در آن بیشتر باشد. شک باید کرد که او چطور معانی بیت و کوین را نمی داند و آیا حداقل، واژه پاپ کورن را نشنیده است که حداقل شک بکند که بیت کورن اصطلاح مناسبی در باره رمزارز نباشد.

تحصیل کرده حقوقش در فلان کشور انگلیسی زبان در تقابل و رودرویی با همتایش برای خوش و بش، جز لبخندی تلخ چیزی برای ارائه ندارد.

مسئول روابط عمومی فلان سازمان عریض و طویلش جهت رساندن صدای نارسایش به چهار گوشه جهان، ولایت فقیه را به مدد سرویس ترجمه گوگل، Faghih Province می نویسد و خود و یک کشوری را مضحکه خاص و عام می کند.

شرکت تولید کننده محصولات گیاهی، باز به مدد گوگل، اسم شهرستان سراب را به اشتباه mirage می نویسد و با آن سراب اشتباه می گیرد و قص علی هذا …

عمر یاری کند، می شود در این باره پژوهشی یا تالیفی قطور انجام داد.

واژگان و تلفظش را بنیاد زبان می نامند که بدون آنها عملا انتقال معنا ناممکن است. آموزش ناصحیح این اجزا زبان به خوبی خودش را در مراحل بعدی نشان می دهد و با نبود این اجزا در کلام کسی، به راحتی می شود به بی اساس بودن آموزش و تحصیلات وی پی برد.

این مساله در مقوله دستور زبان هم صدق می کند. می بینید فردی ادعای تحصیلات دانشگاهی در حوزه حقوق می کند؛ ولی نه تنها نمی تواند یک متن پیوسته کوتاه در حد یک پارگراف بدون خطا بنویسد، حتی در انتقال مفهوم در یک جمله نیز عاجز است.

“دیالکتیک” و “پالمیک” یعنی جدل و بحث و رودرویی به اقتضای شغلی رشته حقوق لازم است. چند کلمه سنگین از حوزه به اصطلاح تخصصی خود قاطی می کند و هم خود و هم مخاطب بینوا را معلق و آواره می کند. در مکاتبات سازمانی هم که وضعیت فاجعه بار است، به راستی چرا چنین شده است؟

مقایسه آمار و تعداد دانشگاه های چین و ایران برای اهل نظر روشنگر است. به نسبت جمعیت، تعداد دانشگاه های ایران به مراتب بالاتر از چین است. چین ابرقدرت اقتصادی جهان و یکه تاز عرصه فناوری است و ما؟…

سیاست رشد قارچ وار دانشگاه و تاسیس دانشگاه در هر قصبه و شهری که فاقد حتی یک فروشگاه لوازم التحریری است و پذیرش بی بند و بار و اعطای مدرک آبکی و… آب زدن به سازه لرزان آموزش است که از سال ها قبل، در نظام آموزشی ایران نهادینه شده است.

علم باوری در حکومت، دولت و ساختار و فرهنگ سازمانی این کشور، هیچ گونه جایگاهی ندارد و این داستان تلخ همچنان ادامه دارد …