اویاقلیق – ابوالفضل وصالی : یعقوب هوشیار بطور کتمان ناپذیر توانسته است در دوره ی چند ماه حضور در مسند شهردار کلان شهر تبریز تعدادی پروژه ی مهم ترافیکی راکد مانده از دوره ی مدیریت قبلی تبریز را فعال و در سرعت قابل قبولی به سرانجام رسانده و از قِبَل آن مورد تقدیر خاص و عام قرار بگیرد ، اگر چه عقب ماندگی های شهر تبریز از دیر باز نسبت به شهرهای همتراز قابل اغماض نیست !
با این حال رکودی که در چند سال اخیر خصوصا از عملکرد انفعالی شورای ” فشل ” پنجم و شهردار” اضطراری ” منتخب آن نهاد بر فعالیت های عمرانی حاکم بود و متعاقبا در دوره مستعجل شهردار برگزیده ی اول شورای ششم ادامه یافت ، فرصتی بود که “یعقوب هوشیار ” شهردار جوان جانشین وی بتواند با تمرکز عمرانی بر روی چند پروژه ی ترافیکی مهم و به سرانجام رساندن آنها که در معرض برخورد روز مره ی عموم قرار داشته و موجب ایجاد مشکلات ترافیکی سردرگم شهر شده بودند، نمره قبولی از ارزیابی های افکار عمومی بگیرد.
البته فعال کردن چند مسیر گشایی دیگر و یا اقدام به آن در مناطق محروم مزید بر علت شد تا برخی پروژه های راکد ازجمله پارک بزرگ تبریز ، اتوبان دو کمال، مسیر اصلی اتوبان ولایت ، تاخیر چندساله در تکمیل باند کندرو ضلع جنوبی بلوار کرکج ، وضعیت دهشتناک و نفس گیر ترافیک شهر و هکذا دهها پروژه ی عمرانی دیگر که برخی موارد آن بازمانده از دوران مدیریت خود وی در شهرداری منطقه ۵ بوده است و به عنوان مطالبات مهم عمرانی باید در اولویت اجرا قرار می گرفت عجالتا به بوته ی فراموشی سپرده شود!
اگرچه باید توانایی واقعی وی را در سال کاری آتی که بودجه ی آن برخلاف بودجه ی جاری با مدیریت خود وی تنظیم و اولویت بندی خواهد شد مورد ارزیابی قرار بگیرد که پیگیری پروژه ها ی مذبور در کنار طرح های ریز و درشت ضروری شهر مانند ایجاد دو پل غیر همسطح در تقاطع های “خیام ” و ” گلشهر ” بلوار ” ائل گلی ” و ” تقاطع شهرک خاوران ” و “نیز تقاطع کوی بهشتی ” در جاده ی سنتو ، تکمیل مسیر گشایی قطعه ی ناقص خیابان “قربانی ” در انتهای منبع ( تقه الاسلام شمالی ) و ایجاد محور هایی برای هدایت خودروها قبل از تقاطع ” ایده لو ” از ” اتوبان پاسداران ” در این مسیر که اغلب نقش ترافیکی و انسان محور داشته و از نیازهای حیاتی شهر محسوب می شوند، بخشی از مطالبات آن است .
با این حال عملکرد مطلوب چندماهه ی یعقوب هوشیار در مقام شهردار شهر تاریخی ، فرهنگی تبریز که حمایت اکثر روزنامه نگاران و رسانه ها حتی بالذات منتقد را حداقل در حدی که ذکر شد در پی داشته و این امیدواری را بوجود آورده است که وی با ادامه روند آن نام خود را نامزد ثبت در جمع معدود شهرداران محبوب و مقبول تاریخ این شهر قرار دهد و البته در قبال آن محق است چشم به اهداف بلند پروازانه ای هم داشته باشد که احیاناً از کرسی صدارت بلدیه ی تبریز فراتر می پندارد ؛ فرصت به غایت گرانبهائی است که به آسانی ارزانی هرکسی نمی شود اگر چه تضمینی نیز برای پایدار ماندن همیشگی این اعتبار در هر شرایطی نبوده و چه بسی در معرض تهدید برخی تصمیمات مدیریتی دچار خدشه شود !
فلذا امید می رود شهردار تبریز با “هوشیاری ” این دستاورد را با تمام ظرفیت هایی که بر آن متصور است و با مرور شرایط “نا پلئونی ” دستیابی به این جایگاه و احصاء تهدیدهای بالقوه ای که بر آن مترتب است ، فدای برخی تصمیم گیری های فاقد ارزش دراز مدت مدیریتی در مصداق فرصت سازی برای بعضی عناصر فرصت طلبِ “عاری ” از عقبه ی روشن نسازد که احیاناً دهها مورد ابهام قابل تامل در سوابق مدیریتی آنان قابل طرح و مستلزم پیگیری های قضائی باشد ( آنهم با عناوین عجیب و غریب و بی سابقه در تاریخ تاسیس شهرداری ها ی جهان و قابل ثبت در کتاب رکورد های” گینس ” ) ، بطوریکه مبادرت به آن ، برای هیچ کس ولو حامیان وی غیر قابل دفاع و چه بسی سرنوشت مدیریتی ایشان از این ” پاشنه آشیل ” آسیب جبران ناپذیر ببیند !