“نسخه پیچی” مشکوک برای فرهنگ و هنر آذربایجان!
“نسخه پیچی” مشکوک برای فرهنگ و هنر آذربایجان!
"میرقاسم ناظمی"، نام و کلید واژه ای پرتکرار که طی یک سال گذشته، به دو دلیل، مورد بحث، تحلیل و نقد محافل فرهنگی، هنری و رسانه ای استان قرار داشته و البته این روزها به واسطه جدی تر شدن موضوع خروجش از اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی آذربایجان شرقی، بیش از گذشته بر سر زبان هاست.

اویاقلیق: “میرقاسم ناظمی”، نام و کلید واژه ای پرتکرار که طی یک سال گذشته، به دو دلیل، مورد بحث، تحلیل و نقد محافل فرهنگی، هنری و رسانه ای استان قرار داشته و البته این روزها به واسطه جدی تر شدن موضوع خروجش از اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی آذربایجان شرقی، بیش از گذشته بر سر زبان هاست.

نام میرقاسم ناظمی، هم از نظر ضعف های مدیریتی و برآورده نشدن انتظارات و مطالبات انباشته شده جامعه فرهنگی، هنری و رسانه ای استان و هم از بعد الزامات همخوانی و تناسب مدیران استانی با رویکردها و برنامه های دولت جدید، به ویژه دلیل انتساب ماموریتی وی به دولت روحانی، همواره روی کاکل تغییر در جریان بوده و امروز با تاخیر یک ساله، پس از استقرار دولت ابراهیم رئیسی و تغییر رویکردها و راهبردهای فرهنگی، هنری و رسانه ای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، به در خروجی اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان نزدیک تر شده است.

در این میان اما او، همفکران و لابی های فرهنگی، سیاسی و مدیریتی اش، با وجود قطعی بودن موضوع تغییر مدیرکل، به هیچ روی قصد و نیتی برای واگذاری مسوولیت به گزینه جدید ندارند یا لااقل، به دنبال تداوم مدیرکلی با محوریت یکی از چهره ها و مهره ه های نزدیک به خود و جریان فکری شان هستند.

موفقیت نسبی ناظمی در گماردن، “حسن گلی”، یکی از پرورش یافتگان موسسه نزدیک به خود و البته موسسه “آران” در معاونت فرهنگی، رسانه ای ارشاد استان و تلاش های دو ماه اخیر وی برای مهیاسازی کرسی مدیرکل برای این فرد، تنها یکی از فکت های روشن در پروسه تحرکات ناظمی است، تلاشی که سرسختانه به دنبال جایگزینی معاون تازه از راه رسیده، در راس این اداره کل است!

از دیگر سو، نقش و تاثیر محوری برخی چهره های سیاسی، فرهنگی سابق و فعلی تبریز و استان، به عنوان آبشخور فکری و عملکردی معیوب این جریان، برای تداوم تفکر و اندیشه مدیریت فرهنگی امتحان پس داده و عمدتا واپسگرا، در پروسه تغییر مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان نیز غیر قابل کتمان است.

این جریان که در دل خود، راهبرانی نظیر، “رسول بشیری”، مدیرکل اسبق فرهنگ و ارشاد آذربایجان شرقی و رییس هیات مدیره کانون فرهنگ و ادب تبریز، “محمدرضا پورمحمدی”، استاندار سابق آذربایجان شرقی، “روح الله متفکر آزاد”، نماینده فعلی تبریز در مجلس، “بنیاد فرهنگی طوبی” و رسانه های آن، به عنوان موسسه شخصی ناظمی، برخی فعالان و چهره های فرهنگی، هنری ریز و درشت و در نهایت، بازماندگان فرهنگی، هنری، رسانه ای و مدیریتی منتسب به جریان اصلاح طلبی استان دارد، اگرچه به لحاظ گرایش ها و دغدغه های سیاسی و فرهنگی، زاویه ها و اختلافات فکری با هم دارند، اما در وحدتی ناگزیر، حول محور منافع و اهداف مشترک، که پیش از این نیز در پروژه ها و برنامه های به ظاهر فرهنگی آنان دیده شده است، جمع شده اند تا سناریوی تداوم حضور در قدرت و پیشبرد اهداف مورد نظرشان، محقق گردد.

ناظمی که به هیچ روی راضی به تحویل و واگذاری صندلی مدیرکلی به فردی خارج از دایره دوستان و همفکران خود نیست، این روزها تلاشی عجیب و عجولانه برای تحمیل گزینه مورد نظر خود و دوستانش به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به خرج می دهد تا به اصطلاح، مدیریت موروثی و طیفی خود، یا طیف های هم سو با خویش را با حمایت و همراهی برخی چهره های مذکور، عملیاتی و محقق سازد.

درست از همین روست که برخلاف انتظار، مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان برای تقویت و تحکیم پروژه شبکه سازی خود، به موازات تلاش برای جانشین پروری در این اداره کل، دست به کار نفوذ در بدنه هیات مدیره و مدیرعامل آتی “بنیاد فرهنگ، هنر و ادب آذربایجان” که دوره مدیریت و فعالیت قانونی ایشان در مهر ماه امسال خاتمه یافته و مدیرعاملی آن را رئیس پیشین ناظمی در شهرداری، یعنی “جواد شریف نژاد” برعهده دارد شده است!

ناظمی برای تحقق پروژه جدید فرهنگی خود و تداوم حیات در مجموعه های فرهنگی، هنری استان، در اقدامی سوال برانگیز، همین چند روز قبل، با تشکیل جلسه ای شبانه و محفلی در ساختمان اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان و با حضور برخی افراد خاص که در راس آنان، مدیرکل اسبق ارشاد استان در دولت اصلاحات، یکی دو فعال فرهنگی، هنری و رسانه ای نزدیک به خود و فردی که گفته می شود، برای جایگزینی جواد شریف نژاد در نظر گرفته شده است، مقدمات نفوذ و تاثیرگذاری برای چینش ترکیب آینده این بنیاد را آغاز کرده، موضوعی که البته، برابر اطلاعات دریافتی، به دلیل دخالت تلقی شدن این تحرکات در وظایف و اختیارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، حساسیت و پیگیری های بازرسی و حراست این وزارتخانه را نیز به دنبال داشته است.

این بخش از تحرکات سیاسی، فرهنگی مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی آذربایجان شرقی و همفکران وی، در حالی دنبال می شود که اساسا، روند انتخاب، تعیین، معرفی و ابلاغ احکام اعضای هیات مدیره بنیاد فرهنگ، هنر و ادب آذربایجان، به دلیل حضور و نقش آفرینی استانداران ۴ استان شمالغرب، اعضای هیات علمی، اعضای هیات مدیره و در نهایت مدیرعامل به عنوان ارکان و سیاست گذاران این بنیاد، مستقیما و راسا، از طریق وزارت ارشاد صورت می گیرد و استانداران آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی، زنجان و اردبیل، به عنوان اعضای هیات امناء، نقش و تاثیر مستقیم در معرفی اعضای هیات مدیره جدید به این وزارتخانه دارند و تحرکات اخیر شخص ناظمی، مصداق بارز دخالت و رفتارهای خارج از وظیفه سازمانی تلقی شده است، مگر آن که این کنشگری های محفلی، ماموریتی تفویضی از سوی برخی بزرگان به وی بوده باشد.

با تمام این احوال، به نظر می رسد، مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی آذربایجان شرقی، این روزها با ورود و میدان داری در دو جبهه کاملا متفاوت، اما موازی به لحاظ منافع و اهداف مورد نظر خود و دوستان نزدیکش، یعنی تلاش برای جانشین پروری در اداره کل تحت مدیریتش و نیز، گزینه تراشی برای بنیاد فرهنگ، هنر و ادب آذربایجان، وارد بازی دو سر باختی شده است که شاید، حتی چسبیدن به برخی سیاسیون، از وزیر ارشاد گرفته تا نماینده جوان تبریز در مجلس و دیگر بزرگان و زعمای استان، نتواند به بقا و دوام حیات سیاسی، فرهنگی او کمک کند.