فضولی وقیحانه بر ظهور پدیده ی ” خانم زاده ” در دولت انقلابی !
فضولی وقیحانه بر ظهور پدیده ی ” خانم زاده ” در دولت انقلابی !
بنده ی حقیر در صحت و سقم این خبر نه تنها تا خرخره دچار شک و تردید بودم و آن را دسیسه ی ساخته و پرداخته ی عوامل " موساد و سیا و منافقین و سلطنت طلبان و ایادی داخلی آنان و پایش می افتاد حتی میر حسین موسوی " می پنداشتم و چنین فرض می کردم این آمریکای جنایتکار که با تحریم های ناجوانمردانه نتوانسته است کمر دولت انقلابی سازش ناپذیر را بشکند - ولو اینکه پدر یک مشت مردم در فرآیند آن درآمده باشد - مذبوحانه در صدد است با برجسته کردن مطالب پیش پا افتاده ای مانند داستان مهاجرت خانم زاده های انقلابی اذهان مردم همیشه در صحنه ی ایران را علاوه بر دولت فساد ستیز بلکه به ساحت روحانیت در حال ممات و حیات و شجره ی آنان مشوش سازد !

اویاقلیق – ابوالفضل وصالی: بعد از اینکه بروز جریان فساد ساز ” آقازاده ها ” که رد پای مافیایی آنها در چپاول بیت المال در اشکال مختلف به پشتیبانی اسلاف ظاهرالصلاح متصل به حاکمیت اسلامی در ادوار انواع دولت ها ی ماضی اعم از اصلاح طلب و اصولگرا و کارگزار و غیره دمار از روزگار خلایق در آورد ، اینک در فضای حاکمیت دولت “یک دست ” انقلابی ، پدیده ی جدیدی بنام ” خانم زاده ها ” پا به عرصه ی وجود می گذارد و آتش بر جیگر هر آنکه دل در گرو این ملک و‌ملت دارد که هیچ بلکه بر هرکه از عنصر شرف ذره ای بو برده است می زند ! و نکته ی حزین داستان اینجاست که بعد از افشاء ماجرای هجرت اخیر آقا پسرِ الحاجیه خانم ” انیسه خزعلی ” معاون امور زنان ریاست جمهوری به کشور متخاصم ” کانادا ” که خبرهای منتشر شده حکایت از فعالیت وی در تاسیس شرکت تولید V.P,N یا همان ” فیلتر شکن ” در آن کشور می کند که مصرف آن لزوماً در کشورهای دارای ” فیلترینگ ” مانند ایران کاربرد دارد و البته والده خانوم ایشان این هجرت را بهر تحقق منویات شعار ” دانش بنیان ” قلمداد می فرمایند ، کاشف به عمل آمد که ” آقا پسر و صبیه خانم ” همشیره ی دیگر ایشان ( الحاجیه کبری خزعلی ) که این یکی نیز ریاست شورای فرهنگی و اجتماعی زنان و خانواده شورای عالی انقلاب فرهنگی را به کوری دشمنان شرق و غرب ( به غیر از روس و چین ) ، برعهده دارد، در سرزمین شیطان بزرگ آمریکای جنایتکار که دشمن اصلی جمهوری اسلامی قلمداد می شود، مدت هاست بدون سرو صدا رحل اقامت گزیده اند و به خیال خود مشت محکمی بر دهان یاوه سرایان شعار مرگ بر آمریکا کوبیده اند ! و البته در مملکتی که مقاماتش بنا به فرموده ی وزیر انقلابی تحصیل کرده در سرزمین شیطان بزرگ ” جناب خاندوزی “حتی آمار خریدن تعداد نان شهروندان از نانوایی ها را دارد ، بعید است جزئیات مسائل بزرگ اینچنینی که مشتی از خروار است از چشمان تیز بین متولیان امور پنهان مانده باشد !

فلذا آقا که شما باشید به جان عزیزتان دو قبضه قسم می خورم تا این جناب دکتر مهدی خان خزعلی دائی جان دگر اندیش آن سفرکرده ها ی پرورش یافته در دامان خانواده های انقلابی – مذهبی ، با زبان مادری خود مهر تایید بر هجرت خواهرزاده اولی ( الحاجیه انیسه خانم ) به کانادا نزده بود و بالاتر از آن راز مکتوم مهاجرت دو خواهرزاده دیگر ( الحاجیه کبری خانم خزعلی ) را به منصه ی افشاء نرسانده بود ، بنده ی حقیر در صحت و سقم این خبر نه تنها تا خرخره دچار شک و تردید بودم و آن را دسیسه ی ساخته و پرداخته ی عوامل ” موساد و سیا و منافقین و سلطنت طلبان و ایادی داخلی آنان و اگر پایش می افتاد حتی میر حسین موسوی ” می پنداشتم و چنین فرض می کردم این آمریکای جنایتکار که با تحریم های ناجوانمردانه نتوانسته است کمر دولت انقلابی سازش ناپذیر را بشکند – ولو اینکه پدر یک مشت مردم در فرآیند آن درآمده باشد – مذبوحانه در صدد است با برجسته کردن مطالب پیش پا افتاده ای مانند داستان مهاجرت خانم زاده های انقلابی صاحب منصبِ منتسب نسبی از باب ولیدی بر مرحوم حضرت آیت الله خزعلی ، اگرچه فرزند مذکرش ” دکتر مهدی خزعلی ” تعریف چندان دلنشینی از سیره ی حضرت ابوی ندارد ! ) ، و یا ماجرای قرار رشوه گیری جناب ” قاسم مکارم شیرازی ” بازرس وزارت مسکن ( برادر زاده ی حضرت آیت الله ” حاج ناصر مکارم شیرازی ” ) ، اذهان مردم همیشه در صحنه ی ایران را علاوه بر دولت فساد ستیز بلکه به ساحت روحانیت در حال ممات و حیات و شجره ی طیبه ی آنان مشوش سازد ! و ایضاً باز نشر مغرضانه ی فجایعی چون اختلاس چندین هزار میلیاردی در شرکت ” فولاد مبارکه ی اصفهان و به نمایش گذاشتن مراتب عصیان اقشار مستاصل مردم با شعارهای آنچنانی و گاهاً بی ادبانه علیه رئیس دولت در اعتراض به وخامت معیشت و بی آبی و معضلاتِ دوا و درمان و هزار زهرمار دیگر در تلویزیون های معلوم الحال فارسی زبان خارج از کشور، فقط مشتی از خروار خباثت آمریکای جنایتکار است که بی هیچ تردیدی به قصد لطمه به اعتماد عمومی آن دسته از اقلیت مردم همیشه در صحنه صورت می گیرد که در انتخابات چهل و خورده ای درصدی مشارکت حماسی فرموده و پوزه ی معاندین را به خاک مالیده اند، و گرنه این مسائل داخلی چه ربطی می تواند به بیگانگان معاند داشته باشد ! معذالک از خدا پنهان نیست از شما بنده های سرتاپا معصیت زده اش چه پنهان ، بعد از آنیکه اخوی آن دو خواهر آیت الله زاده که حکماً بنا به ادله ی اسلامی شهادت وی به لحاظ صِرفِ ” مذکر بودن” دو برابر خواهرهایش به سبب” مونث بودن ” رجحان عقلی و اعتبار دارد – نشان به این نشان که نسبت به جنس خواهران دو برابر ارث می برد ، دوبرابر دیه دارد – ، هرچند منصب حکومتی خواهران از باب تقوا و دیانت و عبادت بالاتر بوده باشد ، دیگر حجت را بر خود تمام دانستم و از فرط این “درد عظمای وقاحت” نیابتاً از طرف مقامات بالا نشین قصد کوبیدن دو دستی بر سر خویشتن خویش نمودم که ناگهان توگویی دستانی از غیب نازل گردیده و دستانم را قبل از فرود آمدن بر کله ی مبارک گرفتند و در گوشم نجوا همی فرمودند که ای مرد عاقل مگر دیوانه شده ای ؛ همین حالا پنج هزار و خورده ای اولاد صاحب منصبان منتسب بر جناحین چپ و راست در سرزمین شیطان بزرگ می خورند و می آشامند و می آسایند و گاهاً تصاویر مراتب عیش و نوش غیر مُجازشان هم به برکت فضای مَجازی رسانه ای می شود و چند صد میلیارد دلار در بانک ها یش سپرده دلاری بدل از ریال دارند و اولیاء انقلابی شان هم که اغلب بر مقدرات مردم سوارند ، چه بسا از نعمت ” گرین کارت ” آن دیار برخوردارند و هنگام آتش زدن های ” برجام ” و ” پرچم آمریکا ” ، سخت مراقبند که خسرانی بر آن کارت ها وارد نگردد؛ کَک حضرات بالادستی هم نمی گزد ، آنوقت تو که نه تَه پیازی و نه سر پیاز ، به خاطر هجرت این سه نفر خانم زاده ی ناقابل می خواهی بر سر مبارکت بکوبی و آن نیمچه عقل ات راهم به باد فنا دهی ؟!؛ دیگه از ماجرای آن دختر خانم یکی از مقربین درگاه که با آقا پسر یک خانواده شهید پرور در آمریکا پیمان زناشوئی بسته و دور از دنگ و فنگ وطن کانون گرم خانوادگی درست کرده است، بدتر که نیست ! و تازه مگر در این دوره و زمانه که بچه ها در اثر ماهواره نگاه کردن ها و غرق شدن در ابتذال فضای مجازی جاری در تلفن های همراه به جای توجه به برنامه های تربیتی تلویزیون داخلی خصوصاً استفاده از فیلترشکن جهت دور زدن فیلترینگ که قفل دروازه ی سایت های آنچنانی را هم به روی کودک و پیر و جوان باز کرده و کاسبان آن را به نان و نوایی رسانده است ، کلی بد آموز و بی حیا شده اند، بطوریکه یک گوششان به حرف ها و موعظه های بزرگترها “در ” است و گوش دیگرشان ” دروازه ” ، انصاف است که گناه خیره سری های فرزندان به پای والدین اعم از ” والد و والده ” نوشته شود ، دلیل دیگر بر این مدعا همان قضیه ی معروف سفر جنجالی دختر خانم و آقا داماد ” جناب سردار قالیباف ” رئیس انقلابی قوه ی مقننه ” به استانبول جهت ابتیاع “سیسمونی ” که بنده خدا سرکار علیه حاجیه خانم متعلقه ی ایشان هم مجبور شده علیرغم مخالفت اکید حاج آقا در بحبوحه تاکیدات مقامات عظما مبنی بر حمایت از تولید داخلی ، همراهشان برود و با چندین چمدان خرید به وطن پاره ی تن باز گردند و اخیراً هم خبر محکومیت ناشر و به عبارتی افشاء کننده آن اتفاق – لابد به دلیل مشمول حریم خصوصی بودن موضوع – به ۱۸ ماه آب خنک خوردن منتشر شد تا حساب کاردست تعدادی” مته در خشخاش گذار” – دور از جان حقیر – آمده باشد!

باری فارغ از این حکایت و طول تفصیل دادن های واهی به موضوعات قبح زدایی شده ی جاری به مصداق شعر ” دست بر دامن هرکس که زدم رسوا بود ” ، شما عقل و حوصله ی منِ یک لا قبا را نگاه کنید که بدون عبرت از عقوبت فضولی های نا فرجامِ یک عمر قلم به دستی که بدتر از آزگاری آب خنک خوردن و کف خوابی در جوار معتادین و متجاسرین و قاتلین ندامتگاه ، سرکوفت مدام عائله است ، با این سن و سال تا پاسی از نیمه شب نشسته و با تایپ تک انگشتی این مزخرفاتِ “صد من یه غاز “را نوشته ام !؛ حالیا به جان عزیز شما ، اگر نبود زحمت مرارت چند ساعته بی خوابی کشیدن از برای تایپ این روده درازی فضولانه و احساس خجالت از خویشتن خویش بهر بیهوده نویسی ، یک” دیلت ” جانانه، از نوع کشیدن ” ژیلت ” بر ریش ، آنگونه که مگس بر صورت ” بُکسواد ” فرماید ، روی آن حواله می کردم و می رفتم کپه ی مرگم را می گذاشتم و خرناسه ام خواب بر همسایه ی بغلی حرام می کرد ! ؛ آخه یکی نیست به من از اینجا مانده و از آنجا رانده و خود وکیل مردم خوانده ، بگه مرد حسابی تورو سنه نه !