آمارهای شیرین ، واقعیت های تلخ !
آمارهای شیرین ، واقعیت های تلخ !
اگر این همه رسانه و مطبوعات که عموماً نشست های خبری را قرق کرده و فرصت یک گفت و شنود مفید را از معدود فعالان حرفه ای سلب می کنند، هرکدام می توانستند تنها چند سطر مطلب مفید بهر رشد آگاهی های اجتماعی تولید و منتشر نمایند، تا کنون باید یک تحول عظیم فکری و فرهنگی فراتر از "رنسانس" فرانسه در جامعه رخ می داد.

بیداری آذربایجان – ابوالفضل وصالی: نشست خبری استاندار آذربایجان شرقی و معاونان و جمعی از مدیران کل استان به مناسبت روز خبرنگار و هفته دولت درحالی برگزار شد که سالن چند صد نفری فرمانداری از فرط حضور انواع خبرنگار جایی برای سوزن انداختن نداشت و به جرئت می توان ادعا کرد که از نظر تولید کمیت رسانه های چاپی و مجازی حتی دمکراتیک ترین بلاد دنیا را مبهوت و مقهور بلبشوی خویش در این وادی کرده ایم !

و عجبا وقتی از این نشست ها بیرون می آییم نه اثری از آثار این همه رسانه در پیشخوان کیوسک های مطبوعاتی دیده می شود و نه آنانکه هم چند ده نسخه عرضه می کنند محلی از اعراب پیدا می کند ! با این حال وقتی سیاهه ی حمایت های نقدی و غیرنقدی و میزان ارسال آگهی های دولتی به مطبوعات محلی که مدیران اغلب آنها کارمندان دستگاه های دولتی یا شبه دولتی هستند مشاهده می گردد که در مواردی به مبلغی نزدیک به یک میلیارد تومان و به عبارتی ماهیانه ۷۰ ، ۸۰ میلیون تومان ناقابل یعنی دو سه برابر آنچه حقوق نجومی برخی مدیران سازمان ها ی دولتی شهرت یافته ، بالغ می گردد ، دود از سر آدم بلند می شود !

بی هیچ اغراقی اگر این همه رسانه و مطبوعات که عموماً نشست های خبری را قرق کرده و فرصت یک گفت و شنود مفید را از معدود فعالان حرفه ای سلب می کنند ، هرکدام می توانستند تنها چند سطر مطلب مفید بهر رشد آگاهی های اجتماعی تولید و منتشر نمایند تا کنون باید یک تحول عظیم فکری و فرهنگی فراتر از ” رنسانس ” اروپا در جامعه رخ می داد، همانگونه که اگر یک در هزار وعده ی افتتاح و راه اندازی پروژه ها در مناسبت های مختلفی چون دهه ی فجر و هفته ی دولت و روز جمهوری اسلامی و قس علی هذا عمل می شد باید اکنون هر خانواده ی ایرانی صاحب یک کارخانه ی درسته می شد !

فلذا در حالیکه نقش آفرینی شهروند روزنامه نگاران بدون اجر و مواجب در فضای مجازی که به تعبیر نگارنده از مرز ” انفجار اطلاعات ” عبور کرده و بدون تاثیرگذاری و دروازه بانی کنشگران رسانه ها عصر ” سیطره ی اخبار ” را با ارسال مستقیم خبر به گیرنده های همراه شهروندان تحقق بخشیده است، تحقیقاً بیش از مطبوعات از نوع ذکر شده به چشم می آید !

مع الوصف آنچه در نشست استاندار که به مناسبت گرامی داشت روز خبرنگار و هفته دولت از زبان مدیران ارشد استان بیان شد به مصداق تیتر ” هفته دولت ؛ آمارهای زیبا ، واقعیت های تلخ ” که حدود ۱۸سال پیش به مناسبت هفته دولت در روزنامه ی زنده یاد ” ندای آذرآبادگان ” درج کرده بودم ، عموماً اغراق گویی های امید بخش مغایر با واقعیت های جامعه بود که البته ” فعل ” بسیاری از این ادعاها بر خلاف تاکید رئیس جمهور بر لزوم قید زمان ” ماضی ” ، بر فعل مستقبل و حواله به ” آینده ” مبتنی بود ، همانگونه که استانداران و مدیران دولت های قبلی نیز کم و بیش به آن تمسک می جستند و البته عموماً بعد از رفتنشان آنچه باقی مانده است تلنباری از وعده های انجام نشده است !

جالب اینکه به رغم قرار قرعه کشی جهت طرح سوالات خبرنگاران از سوی مسوول جوان روابط عمومی استانداری ، مشخص بود روش ” گزینشی ” ملاک عمل قرار گرفته است تا لابد اوقات مقامات استان با سوالات چالشی روزنامه نگاران گستاخ مکدر نگردد و گرنه چه بسی جناب استاندار و معاونان وی که وضعیت را در بحبوجه ی تنگی رزق و روزی و ایام مردم ” گل و بلبل ” قلمداد می کردند و بستر سرمایه گذاری در استان را بدون تاثیر پذیری از تحریم ها ایده آل توصیف و ادعا می فرمودند کارخانجات متعدد در شهرک های صنعتی استان برای جذب کارگر به التماس افتاده اند ، پاسخ های زیادی بدهکار می شدند و چه بسی جوانان بیکار زیادی ولو با مدارک باد کرده ی دانشگاهی درب دفتر جناب والی را از برای سراغ آن کارخانه های جویای کارگر دق الباب می کردند !

از جمله ی آن سوالات بی پاسخ دو تا اینکه در انتصاب معاونان و مدیران استان و حتی خود جناب استاندار چقدر به اصل ” بنیان دانش ” مورد تاکید مقام رهبری در پیام نوروزی که با انتقاد توامان ایشان به عدم تخصص و تناسب تحصیلاتی و تجربیات مدیریتی اغلب مدیران اجرائی همراه بود ، توجه شده است و فراتر از آن توضیحی بر رفع این ابهام که حضور نظامیان در عرصه ی مدیریت های اجرائی که غالباً با موضع گیری های جناحی و سیاسی اجتناب ناپذیر همراه می باشد ، با توصیه ی لسانی و مکتوب حضرت امام خمینی بنیان گذار نظام جمهوری اسلامی ایران در صحیفه ی نور مبنی بر عدم ورود نظامیان به عرصه های سیاسی چقدر مطابقت دارد ؟!

در هر حال نشست خبری مدیران استانداری که در انتها به ضیافت شام جامعه ی خبرنگاری و رسانه ای منتهی شد و مراسم رو نمائی از کتاب جلد سوم ” تاریخچه مطبوعات آذربایجان در مشروطه ی اول ” که ظاهراً به جهت نقد چندی پیش نگارنده و ایراد جدی به عنوان و مقدمه ی جلد اول آن ناظر به برخی تناقض ها ی نوشتاری و جانبداری های فاحش غیر حرفه ای از حاکمیت جاری ، موجب تغییراتی مثل جایگزین شدن واژه ی ” تاریخچه ” به جای ” تاریخ” و حذف پسوند متباین واژه ی ” دوران ” در روی جلد مجلدهای جدید شده است ، بدون اعتناء وهن انگیز حضار حتی به پرده برداری از نماد ” صندوق قرض الحسنه ی خبرنگاران ” هم ، که جهت عزیمت به رستوران بهر تناول شام مشغول ترک سالن بودند ، انجام گرفت !

توضیح غیرضروری اینکه نگارنده ی این یادداشت مثل همیشه شرمنده ی حضور در ضیافت شام شدم و با سوالاتی در دل مانده که یک مورد کوچک آن هم مربوط به فرجام ضارب استاندار در مراسم معارفه ی ایشان بود ، استانداری را به امید بازگشتی دیگر – اگر عمری باقی باشد – بهر گزارش خبرهای رهائی مردم از معضلات متعدد دامنگیر ترک کردم ؛ در حالیکه سرگذشت عبرت انگیز آدم هایی که به اقتضای سیاست چندی با طمطراق بر صندلی این کاخ استانداری جلوس کرده و رفته اند و تنها یادی نیک و بد از حضورشان بر جای مانده است ، در ذهنم رژه می رفت !