دستمزد یک ساله ی فوتبالیست معادل حقوق ۲۰۰ ساله ی کارگر !
دستمزد یک ساله ی فوتبالیست معادل حقوق ۲۰۰ ساله ی کارگر !
هیچ تردیدی نیست که خسارات معنوی و مادی پدیده ی ورزش که قرار بود وسیله ای برای ترویج ارزش های اخلاقی و فرهنگی و پهلوانی باشد در اثر بی مبالاتی های مدیریت کلان دستگاه های متولی به مراتب چندین برابر بیش از افتخارات آن است و گرنه کدام دستاوردهای چشمگیرتری از دوران فوتبال آماتوری قبل از انقلاب نصیب جامعه شده است که این همه مسامحه و نقض غرض های فاحش در فضای افسار گسیخته سال های بعد از انقلاب و برخی عملکردهای مفسده انگیز پنهان در بطن آن تحمل شود ؟!

بیداری آذربایجان – ابوالفضل وصالی: علیرغم اینکه هنوز سقف قراردادهای بازیکنان لیگ برتر بطور رسمی اعلام نشده است اما خبرهای منتشر شده در برخی سایت ها حکایت دارد که حداقل این سقف از سوی سازمان لیگ برای بازیکنان غیر ملی پوش ۷ میلیارد تومان و حداکثر آن که شامل بازیکنان ملی پوش با سابقه ی بیش از ۱۰ بازی می شود ۱۴ میلیارد و برای کمتر از ۱۰ بازی ملی ۱۲ میلیارد تومان برای یک فصل در نظر گرفته شده است تا لابد از ریخت و پاش های بیشتر جلوگیری شود !

این رقم های نجومی یک ساله برای دستمزد بازیکنان فوتبال که در کنار آن پاداش های مضاعفی طبق روال رایج در شرایط خاصی از قبیل کسب عنوان قهرمانی یا کسب سهمیه مسابقات آسیایی و قس علی هذا به آن فزوده می شود ، برای بازیکنان ملی پوش تخمیناً معادل ۲۰۰ سال حقوق کارگران حداقلی بگیری می شود که چرخ های تولید جامعه با عرق جبین آنان به گردش در می آید و لاجرم هیچگونه سنخیتی با واقعیت های اقتصاد عمومی مملکت ندارد !

هر چند در مقایسه ای مع الفارق گفته می شود در باشگاه های اروپائی و حتی کشورهای عربی حاشیه ی خلیج فارس که شرایط اقتصادی متفاوتی با ایران دارند ، چند برابر این ارقام برای بازیکنان فوتبال پرداخت می شود اما باید در نظر گرفت که قریب به اتفاق تیم های حرفه ای اروپائی نه تنها وابسته به دولت نیستند بلکه بر اساس ساختارهای حرفه ای و ساز و کارهای مدیریتی دارای درآمدهای هنگفت حاصل از محل حق پخش تلویزیونی کلان در سطح جهانی ، بلیط فروشی مسابقات که گاهاً نرخ آن به چند صد دلار می رسد ، تاسیس بنگاه های شرط بندی ، تبلیغات دور زمین و روی پیراهن بازیکنان نامدار خود از توجیه اقتصادی به غایت قوی بهره مند هستند .

بطور مثال گفته می شود باشگاهی مانند رئال مادرید در اسپانیا به واسطه ی شرایطی که ذکر شد از چنان پشتوانه ی اقتصادی برخوردار می باشد که حتی به شهرداری آن شهر وام پرداخت می کند ، در حالیکه اکثر باشگاه های ایران به نوعی ماهیت دولتی دارند و یا مانند شهرداری ها از منابع مالی عمومی برای تیم داری هزینه می کنند و یا اینکه در صورت عدم ورود به تیم داری، تحت عناوینی و به دلایلی ازجمله بهره برداری های تبلیغاتی و سیاسی مبادرت به پرداخت کمک های مالی به باشگاه های دیگر می نمایند !

نباید از نظر دور داشت که تعداد بازیکنان مستعد حضور در باشگاه های مطرح خارجی با دستمزدهای چندین میلیاردی در بین جمعیت کثیر بازیکنان فوتبال شاغل در لیگ فوتبال برتر ایران که حدوداً شامل ۵۰۰ فوتبالیست می شود در خوشبینانه ترین حالت نمی تواند از ۱۰ درصد فراتر برود و بنابراین تعیین دستمزدهای سرسام آور بر مبنای آن که با احتساب سقف حداکثری بدون در نظر گرفتن بده بستان های پنهانی رقمی بالغ بر یک میلیارد تومان در ماه را شامل می گردد ، هرگز معقول نیست و ناگزیر موجب رقابت های غیر منطقی و نابرابر تیم های داخلی می شود که به غیر از چند تیم معدود بقیه فاقد تماشاگر قابل ذکر هم هستند!

مع الوصف به نظر می رسد فضای لجام گسیخته ی حاکم بر ورزش قهرمانی خصوصاً فوتبال صرفنظر از پرداخت های سرسام آور از منابع بیت المال آنچنان از کنترل حاکمیت خارج شده است که با وجود مدیریت های غالباً مدعی انقلابی بودن در صدر و ترکیب هیئت مدیره باشگاهها موجب ترویج الگوهای ناهنجار و ساختارشکن اخلاقی مانند خالکوبی کردن مشمئز کننده بدن ، آرایش های نامتعارف موی سر و چه بسی پوشش ها و رفتارها و مراودات آنچنانی تعداد قابل توجه این بازیکنان در جامعه می شود که متاسفانه میزان بدآموزی های ناشی از آن برای گروه های سنی پایین جامعه خصوصاً در پخش های تلویزیونی به غایت افزایش پیدا می کند !

هیچ تردیدی نیست که خسارات معنوی و مادی پدیده ی ورزش که قرار بود وسیله ای برای ترویج ارزش های اخلاقی و فرهنگی و پهلوانی باشد در اثر بی مبالاتی های مدیریت کلان دستگاه های متولی به مراتب چندین برابر بیش از افتخارات آن است و گرنه کدام دستاوردهای چشمگیرتری از دوران فوتبال آماتوری قبل از انقلاب نصیب جامعه شده است که این همه مسامحه و نقض غرض های فاحش در فضای افسار گسیخته سال های بعد از انقلاب و برخی عملکردهای مفسده انگیز پنهان در بطن آن تحمل شود ؟!

آیا طرح بازگشت به فوتبال غیر حرفه ای ( آماتور) مشابه سال های قبل از انقلاب که اتفاقاً فضای مترتب به آن به لحاظ تعصب و خصوصیات پهلوانی ورزشکاران تحقیقاً بیش از دوران حرفه ای از نوع جاری است و افتخاراتی مانند صعود به جام جهانی به رغم محدود بودن سهمیه ی آسیا ، انتخاب بازیکنانی مانند آندرانیک اسکندریان و ایرج دانائی فرد به تیم برگزیده ی جهان ، دستیابی تیم ملی فوتبال به مقام قهرمانی مسابقات آسیایی ، کسب عنوان قهرمانی باشگاه های آسیا توسط تیم تاج سابق و نیز ظهور بازیکنانی مانند پرویز قلیچ خانی ، علی پروین ، حسن روشن ، ناصر حجازی ، منصور پور حیدری ، حسین کلانی ، صدقیانی و دهها بازیکن مطرح از دل آن لیگ غیر حرفه ای کم هزینه به صلاح فوتبال فسادزده ی فعلی نیست ؟!