رو که نیست، سنگ پای قزوینه!
رو که نیست، سنگ پای قزوینه!
در روزهای اخیر خبری از سوی شیدایی یکی از اعضای هیات مدیره سایپا در خروجی رسانه ها قرار گرفت که کلی دلمان برای عزیزان سوخت و البته بیاد ضرب المثل معروف سنگ پای قزوین و روی برخی از مسوولان افتادیم و انصافا که برخی بعضا مردم را ... فرض کرده اند که البته این تلقی برازنده خود این عزیزان است.

بیداری آذربایجان: جنابشان مدعی است که در حال حاضر تولید هر خودرو به‌طور متوسط ۷۰ میلیون تومان برای سایپا زیان دارد! داستان مردم ما با دو کارتل خودروسازی که در یک بازار بدون رقابت در طول همه این سال ها طاعت از دست بیاد گنهی کردند، خود از آن دست داستان های هزارویک شبی است که پایانی برای آن متصور نیستیم. سال های سال است که این دو شرکت خودروسازی به انحا مختلف در مقام چپاول این مردم شوربخت برآمده اند و قوطی حلبی به نام پراید را چند ده برابر قیمت واقعی و تمام شده اش به مردم بینوا قالب کرده اند و حال مدعی زیان دهی هستند! هر چند که این زیان هم قطعا به طرق مختلف از جیب همین مردم جبران میشود و حتی به فرض اگر از بیت المال هم باشد، توجیح شرعی و قانونی ندارد.

این روزها که داستان حذف ارز ترجیحی سخن روز است و دولتمردان و تیم اقتصادی دولت به اصطلاح در حال انجام یک جراحی اقتصادی است، شاید بهترین فرصت است تا تیغ جراحی از دست دوستان نیافتاده فکری هم به حال این بنده خداها بکنند و مانع این زیان دهی شوند. در این چند روز بعد از انتشار خبر، واکنش های کاربران فضای مجازی در کل موید این خواسته است که راضی به چنین زیان هنگفتی نیستند و لطفا در این دو شرکت را تخته کنید تا هم زیان دهی متوقف شود و هم مردم از شر این دو امپراطوری اختاپوسی راحت شوند.

بازار خودروسازی ایران نیازمند تحولات جدی و تغییرات ریشه ای است از آن رو که در طول همه این سال ها میزان تلفات انسانی حاصل از خودروهای بنجل این دو شرکت در مجموع بسیار بیشتر از تلفات حملات مغولان بوده است و وجهه تاریخی مرحوم چنگیزخان را در این فقره سفید کرده اند.

نمی‌خواهیم هیچ‌کس ضرر کند، نه سایپا و نه هیچ‌کس دیگر. تا حالا هرچه ضرر کردند بس است. انحصار‌ها را بشکنید، راه را باز کنید و فرصت یک رقابت سالم را مهیا کنید تا مشخص شود که محصولات این دو شرکت چقدر مشتری دارند. قطعا اگر بلایی که این دو شرکت هم در بحث کیفیت محصولات و هم نحوه فروش آن بر سر مردم آورده اند را کتابت کنید، برای گرفتن تابعیت کشور دیگر کافی خواهد بود! جالب اینجاست که به همین هم قانع نیستند و مدعی زیان دهی هستند! عجبا که مرزهای وقاهت را کیلومترها طی کرده اند و معلوم نیست چنین اعتماد به سقف و وقاهتی را به مدد کدامین نیروهای پشت پرده ای به دست آورده اند. داستان پیش فروش خودروهای این دو شرکت خصوصا از اوایل دولت دوم حسن روحانی چیزی شبیه روش های برده داری در گذشته است. باشد که در آینده شاهد تغییرات امیدوارکننده ای باشیم و به اصطلاح شرشان کنده شود.

  • نویسنده : وحید خدادادی