تعارض منافع قومیتی مدیران چالش مهم در توسعه منطقه ای؛ از آذربایجان تا اصفهان
تعارض منافع قومیتی مدیران چالش مهم در توسعه منطقه ای؛ از آذربایجان تا اصفهان
در سالهای اخیر مبحث تعارض منافع مدیران در شئون مختلف مورد بحث قرار گرفته است و در خصوص عدم بکارگیری مدیرانی که بین ماموریت های سازمانی و منافع شخصی، قومیتی یا هر منفعت دیگری تعارض منافع دارند بین صاحب نظران مختلف تبدیل به چالشی مهم در توسعه نواحی محلی و حکمرانی های منطقه ای شده است.

بیداری آذربایجان – سجاد صفری: در سالهای اخیر مبحث تعارض منافع مدیران در شئون مختلف مورد بحث قرار گرفته است و در خصوص عدم بکارگیری مدیرانی که بین ماموریت های سازمانی و منافع شخصی، قومیتی یا هر منفعت دیگری تعارض منافع دارند بین صاحب نظران مختلف بویژه اندیشمندان حوزه توسعه و حکمرانی، اتفاق نظر هست و تبدیل به چالشی مهم در توسعه نواحی محلی و حکمرانی های منطقه ای شده است.
در این نوشتار به اجمال به بحث مدیریت کلان و تعارض منافع بین منطقه ای اشاره می شود تا ضمن تفهیم بهتر این‌موضوع، اصحاب نظر و مسئولان ارشد تصمیم گیر را به تأمل ویژه و بازنگری در روابط مدیریتی این چنینی در مناطق رقابتی و دارای تعارض منافع محلی جلب نماییم.

از آذربایجان تا اصفهان

یکی از چالش برانگیزترین مباحث بین منطقه ای در سالهای اخیر، بحث انتقال آب و مدیریت حوضه های آبخیز مورد مناقشه بین استان های مرکزی است(مناقشه استان های خوزستان و چهار محال و بختیاری با اصفهان و یزد) حال شما فرض کنید استانداران، فرماندهان نظامی و انتظامی و ائمه جمعه استان های خوزستان و چهار محال و بختیاری از متولدین استان های اصفهان و یزد باشند که یقینا این مساله بعنوان تعارض منافع بین منطقه ای و تعصب محلی-قومیتی در مدیریت کلان این استان ها قابل بحث و بررسی است.

تعارض منافع در آذربایجان شرقی

بحث تعارض منافع منطقه ای در آذربایجان شرقی نیز محل توجه است. که با ذکر چند مثال اشاره می شود.

۱- آب شرب تبریز
تامین آب شرب تبریز از جمله مواردی است که دارای تعارف منافع با استان های همجوار خود و محل دقت نظر ویژه است. تأمین آب شرب تبریز از دو طرح انتقال آب رود ارس و خط دوم انتقال آب زرینه رود به تبریز از سالها پیش مطرح است طبعا تصمیم استاندار آذربایجان شرقی متولد اردبیل با استاندار متولد ارومیه در انتخاب خط انتقال، متفاوت خواهد بود.

۲- راه آهن میانه _ تبریز
با افتتاح خط راه آهن میانه_ تبریز، طبعا خط ریلی قبلی تبریز-تهران به حاشیه رفته و شهرهای ملکان تا مراغه به حاشیه خواهد رفت و متعاقبا شهرهای میانه و بستان آباد و… بیش از قبل بلحاظ صنعتی شکوفا خواهند
این خط ریلی جدید مدت هاست معطل و نیمه تمام مانده است. حال تصور شما از آینده این طرح با انتصاب مدیری از میانه یا مراغه در مسئولیت نهادهای ذیربط این پروژه چیست؟

۳- دریاچه ارومیه
در خصوص احیای دریاچه ارومیه، طرح های مختلفی چه در بحث نحوه و محل تأمین حوضه های آبی(از ارس یا رودهای مستقر در آذربایجان غربی) و چه در نحوه و میزان مدیریت مصارف آب اراضی کشاورزی پیرامون دریاچه ارومیه در بخش غربی و شرقی آن، بین مسئولان این دو استان بطور زیرپوستی رقابت است.

۴- کریدورهای ترانزیتی آذربایجان
در خصوص محل اتصال کریدورهای ترانزیتی بین المللی ایران در شمال به جمهوری آذربایجان و قفقاز و از آنجا به اروپا، دو مسیر تبریز _ جلفا و رشت _ آستارا مطرح بودند که با اینکه کریدور تبریز _ جلفا در اولویت بود اما چون یک نفر متولد رشت در راس منطقه آزاد ارس نشسته است، بی انگیزگی وی فرصت این شاهراه اقتصادی بسیار مهم و استراتژیک را در اختیار رشت و آستار قرار داد.

۵- این موضوع در انتصاب مدیران غیر بومی فرا قومی که تفکرات ایرانشهری دارند نیز می تواند برای تک تک استان های اقوام دیگر منجر به خمودگی و سستی در توسعه‌یافتگی آنها شود.

در همین راستا مدیریت عالی منطقه آزاد ارس که به تازگی شائبه های حضور یک غیر بومی ایرانشهری بر آن پیچیده است یکی از نگرانی های اخیر دلسوزان استان است.

با توجه به توضیحات فوق و با عنایت به بدیهی بودن چنین تعارض منافع های محلی و خصوصا برخی تجربه های منفی قبلی، نگارنده بر این باور است که سه استان همجوار آذربایجان شرقی ، غربی و اردبیل بطور محسوس تعارض منافع دارند و انتصاب پست های حساس و مهم فرماندهان نظامی، امامت جمعه و استانداری از مدیران بومی همان استان برای هریک از این استان ها ضروری است.