چالش رهایی از چنگال هیولای ترافیک تبریز !
چالش رهایی از چنگال هیولای ترافیک تبریز !
اهتمام همه جانبه و پیگیری احداث رینگ سوم کنارگذر تبریز با در نظر گرفتن اینکه کمربندی های فعلی عملاً در داخل توسعه ی بی رویه ی شهر قرار گرفته اند و ترافیک موجود در آنها در اکثر اوقات از خیابان ها و اتوبان های شهری بیشتر است یک امر حیاتی می باشد و می تواند از ورود خودروها خصوصاً از نوع سنگین و ترانزیتی و ترافیکی مقاصد دیگر به این گذرگاهها جلوگیری کند .

 اویاقلیق – ابوالفضل وصالی: ترافیک سردرگم و طاقت شکن کلان شهر تبریز که بی هیچ تردیدی یکی از مهم ترین بحران ها و چالش های کنونی مدیریت شهری و شهروندان به شمار می رود ضرورت بازنگری در طرح های ترافیکی را نه تنها صرفاً برای شهرداری و سازمان های ذیربط زیر مجموعه ی آن بلکه حتی به طریق اولی متوجه مدیریت کلان استان می کند تا با نهایت هم افزائی جهت برون رفت از این معضل بزرگ چاره اندیشی شود.

اگرچه در این خصوص نگارنده چند سال پیش با درج یادداشتی تحت عنوان ” تبریز گرفتار هیولای ترافیک ” بطور تیتر وار به علت های بروز این بحران اشاره کرده ام که یکی از موارد مهم آن تراکم فروشی های غیر اصولی و لجام گسیخته ی مستمر مدیرت های شهرداری در کوچه و خیابان های سطح شهر و مهم تر از آن کسر پارکینگ فروشی های فاحش سودجویانه در خیابان های اصلی برای مجتمع های تجاری و خدماتی و مراکز پزشکی و نیز عدم خیابان کشی های عریض آینده نگرانه به مراتب کم هزینه تر در بدو شهرک سازی های اقماری می باشد و مصادیق بارز آن بی نیاز از ذکر و تکرار است و چه بسی بتوان پیاده راه سازی های بی حساب و کتاب را نیز در ایجاد ترافیک مناطق مجاور به این دلایل افزود !

و جالب اینکه بخش عمده ی اینگونه کسب در آمدها ی بحران زا توسط مدیریت های شهری که متاسفانه روند خسارت بار آن کم و بیش ادامه دارد و ثمره ی آن برای شهر همین ترافیک نابسامان و طاقت شکن می باشد ، صَرف تامین هزینه های تحمیلی ناشی از حقوق و مزایای حجم چند برابری نیروی انسانی مازاد و گاهاً ناکارآمد می گردد، بطوریکه شهردار شورای پنجم تبریز پرداخت حقوق پرسنل چند هزار نفری این دستگاه خدماتی و اجرائی را فراتر از انجام پروژه های عمرانی و در حد ” جهاد ” عنوان کرده بود !

مع الوصف آنچه در کنار اهتمام جدی تمام نهادهای مدیریتی برای اجرای طرح های زیربنائی برای مهار سنگینی ترافیک شهر به مثابه یک تهدید عمومی عجالتاً در این شرایط بحرانی می توان از مدیریت شهری انتظار داشت، انجام برخی اقدامات فوری از قبیل اصلاح مهندسی میادین، تغییر سمت حرکت برخی خیابان ها، حذف پارک حاشیه ای از خیابان های مرکزی و نقاط بحرانی ، تقویت حمل و نقل عمومی، کشیدن دندان طمع از در آمدهای وسوسه انگیز حاصل از ” تراکم فروشی ” و ” کسر پارکینگ فروشی ” خصوصاً برای مجتمع های بزرگ و لزوم افزایش دوربین های کنترل ترافیک و تخلفات رانندگی و قس علی هذا می باشد.

در این راستا اجرای برخی طرح های کوچک گره گشا که در کنار اقدامات اساسی مانند تمرکز زدایی از هسته ی مرکزی و انتقال مراکز اداری و خدماتی به اطراف شهر می توانند از تشدید و تحمیل ترافیک و به تبع آن آلودگی غیرضروری محیط زیست و حتی جلوگیری از فشارهای روحی روانی ناشی از آن برای رانندگان و شهروندان موثر باشد ضرورت مضاعفی دارد و موارد نمونه ی آن تکمیل رمپ خروجی اتوبان غربی تبریز به بلوار ملت ( تراکتورسازی ) که سال های مدیدی است نیمه تمام رها شده است و موجب تحمیل مسافت طولانی و تشدید ترافیک اتوبان شهید کسائی در مسیر رفت و برگشت تا حد فاصله ی امکان دور زدن تعداد زیادی خودرو جهت دسترسی به سمت آذرشهر می شود !

هم چنین اجرای طرح تبادل غیر همسطح در سه راهی اهر برای ورود خروج به بلوار شهاب الدین اهری و دسترسی به شهرک خاوران و باسمنج و بالعکس برای خودروهای جاده ی تهران و نیز تامین دسترسی خودروهای جاده اهر به سمت تهران بدون گردش به طرف تبریز از ضرورت های غیر قابل کتمان در کاهش محسوس ترافیک تحمیلی مسیر به نظر می آید که در خوشبینانه ترین حالت حتی بعد از احداث دوربرگردان کرکج – که وعده ی شروع عملیات آن داده شده است – موجب افزایش چند کیلومتری برای خودروهای مسیر مذکور می شود و در نوبه ی خود به ترافیک منطقه شدت و حدت می بخشد !

البته در سطح شهر هم می توان با بررسی های کارشناسانه و فنی طرح های فوری را برای کاهش ترافیک غیر ضروری به مورد اجرا گذاشت که یکی از موارد آن ایجاد خط چند متری ویژه بصورت دور برگردان در انتهای ورود خودروهای خیابان تربیت غربی از میدان نماز به خیابان جمهوری اسلامی جهت جلوگیری از تحمیل ترافیک حاصل از تردد خودروها برای دسترسی به این مقصد در خیابان های اطراف و ایضاً احداث پل غیر همسطح در مقابل ” مجتمع بزرگ لاله پارک ” در اتوبان پاسداران است .

و صد البته رویکرد تقدم هدایت ترافیک به جای فرصت درآمدزائی از جرایم افزایش تخلفات رانندگی در بستر آن که توقف های دوبله و سوبله و پارک در پیاده روها و حتی در مواردی پارک در زیر تابلوهای توقف مطلقاً ممنوع و چه بسی در لاین حرکت ( بطور مثال خیابان بارون آواک و باندهای کندرو ورودی و خروجی شرق شهر) و نیز برخورد جدی و بی مماشات با تخلفات رانندگی برای کاهش نسبی ترافیک اجتناب ناپذیر می باشد .

هرچند اهتمام همه جانبه و پیگیری احداث رینگ سوم کنارگذر تبریز با در نظر گرفتن اینکه کمربندی های فعلی عملاً در داخل توسعه ی بی رویه ی شهر قرار گرفته اند و ترافیک موجود در آنها در اکثر اوقات از خیابان ها و اتوبان های شهری بیشتر است یک امر حیاتی می باشد و می تواند از ورود خودروها خصوصاً از نوع سنگین و ترانزیتی و ترافیکی مقاصد دیگر به این گذرگاهها جلوگیری کند .

مع الوصف مطالب عنوان شده صرفاً از منظر مشاهدات و تجربیات و وظایف روزنامه نگاری در موضوع یکی از مشکلات مبتلابه مهم و اساسی شهروندان مطرح می باشد و قطع یقین بررسی های تخصصی و تدابیر کارشناسانه برای حل این بحران روزافزون بر عهده ی نهادهای مدیریتی ذیربط است و تنها آنچه را می توان بطور قطعی مورد تاکید قرار داد، توجه جدی به تبعات ترافیکی در صدور مجوز احداث مجتمع ها و پروژه ها به عنوان “خط قرمز ” مدیریت شهری است و گرنه با این روند درآینده ای نه چندان دور شهر و شهروندان مجال تنفس نخواهند داشت !