مردم خواب زده، شورای زخم خورده، شهردار تاول زده!
مردم خواب زده، شورای زخم خورده، شهردار تاول زده!
وقتی مهم ترین رکن مشارکت اجتماعی (انتخابات) بازیچه حب و بغض برخی افراد و طیف های خاص سیاست زده میشود و با انواع ترفندهای رد صلاحیت و نفوذ و سپس تایید صلاحیت و ... شلم شوربایی شکل میگیرد و نخبگان سیاسی و اجتماعی حیرت زده از این همه تناقض، سکوت را به جای مشارکت انتخاب میکنند، مردم هم به خواب سیاسی دچار میشوند!

✍ یادداشت مهمان: وقتی مهم ترین رکن مشارکت اجتماعی (انتخابات) بازیچه حب و بغض برخی افراد و طیف های خاص سیاست زده میشود و با انواع ترفندهای رد صلاحیت و نفوذ و سپس تایید صلاحیت و … شلم شوربایی شکل میگیرد و نخبگان سیاسی و اجتماعی حیرت زده از این همه تناقض، سکوت را به جای مشارکت انتخاب میکنند، مردم هم به خواب سیاسی دچار میشوند!

 

در خواب‌شناسی سیاسی و اجتماعی، پرسش از درستی یا نادرستی خواب‌ها نیست.

بلکه صحبت از عوارض جامعه خواب زده هست که نمونه بارز آن در انتخابات اخیر شورای شهر تبریز رقم خورد!

 

نتیجه این انتخابات منجر به حضور دن کیشوت هایی شد که ادبیات سیاسی پارلمان محلی را به شیوه آزمون و خطا در حال یاد گرفتن هستند!! و از بد حادثه، در حالی که سرمست از پیروزی خود در انتخاب شهردار بودند، ناخواسته وارد بازی دو سر باخت دبیری – بابایی شدند!

 

جنگ نابرابر دبیری با بابایی اقدم، فضای حماسی – هیجانی کاذبی ایجاد کرد تا ضمن اینکه افرادی چون غفوری و بجانی و دهقان نژاد و حتی خود بابایی اقدم، چندین بار به حلقه  دبیری نزدیک و پس از ایفای نقش دلخواه دبیری، دوباره به نقطه مقابل بازگشته و در صدد جبران زخم کاری باشند!!

 

نتیجه این کشمکش ها شد یک شورای زخمی و بحرانی که کارنامه آن پس از مدت بسیار کوتاهی از انتخاب بد تا برکناری بدتر و سپس رویکردی خطرناک در معرفی شهردار این کلانشهر را در دل خود ثبت کرد!

 

اکنون این گروه زخمی، در یک اقدام هیجانی و احساسی و البته غلط، ناخواسته دوباره در میدانی بازی میکنند که کارگردان و سناریو نویس و طراح صحنه و… همه چیز آن توسط کسی رقم میخورد که این دن کیشوت ها تصوری جز یک آسیاب هسته ای از آن در ذهن کوچک خود ندارند!! در حالی که خود در خوش بینانه ترین حالت، سیاهی لشگری بیش نیستند…!!

 

اما از دیگر سو هستند افرادی که ماهرانه در پی گرفتن ماهی دلخواه خود از این برکه گل آلود هستند تا با حضور فردی مثل شریف زاده ، آینده سیاسی اقتصادی اجتماعی و انتخاباتی خودشان را بیمه کنند.

اما آنچه مسلم است این که تبریز نه توان تجربه تلخ پلاسکو را دارد نه میزبان خوبی برای تفکرات قالیبافی است و نه پادگان مطلوب چهره های تقریبا بازنشسته و تاریخ مصرف گذشته که با دستورهای کد دار ، دوران نجفی را با اسم شبی جدید، از نو بنویسند….