” اوکراین ” نماد تمام عیار” تحقیر غرب ” و ملاک ارزیابی “مدعیان ” ضد زورگویی !
” اوکراین ” نماد تمام عیار” تحقیر غرب ” و ملاک ارزیابی “مدعیان ” ضد زورگویی !
صرفنظر از قلدرمآبی "روسیه " در تجاوز به کشور " اوکراین " آنچه بیشتر در این واقعه ی تلخ جهانی به چشم می آید " تحقیر تمام عیار " قدرت های غربی و نهادهای تو خالی "بین المللی " و ملاک ارزیابی "مدعیان و منادیان" ضد زورگویی است !

بیداری آذربایجان – ابوالفضل وصالی: صرفنظر از قلدرمآبی “روسیه ” در تجاوز به کشور ” اوکراین ” هرچند با انگیزه ی مقابله با سیاست های غرب گرایانه ی زمامداران این کشور و نیز حمایت از استقلال طلبی دو ایالت “روس تبار” که با واکنش نظامی اکراینی ها مواجه شده بود و فارغ از مواضع جمهوری اسلامی ایران در قبال این رویداد به رغم اولویت دفاع از مظلوم در دکترین سیاست خارجی ، آنچه بیشتر در این واقعه ی تلخ جهانی به چشم می آید ” تحقیر تمام عیار ” قدرت های غربی و نهادهای تو خالی “بین المللی ” و ملاک ارزیابی “مدعیان و منادیان” ضد زورگویی است !

وقتی که روسیه بدون اعتناء و بی هیچ واهمه ای از تهدیدهای جهان غرب و پیمان نظامی ” ناتو ” و نقض آشکار کنوانسیون های بین المللی و در نهایت گستاخی یک کشور عضو رسمی سازمان ملل را مورد تهاجم همه جانبه ی نظامی قرار می دهد و با اقتدار تمام بخش اعظمی از آن کشور را طی چند ساعت به سلطه خود درمی آورد عملاً قدرت و اعتبار قدرتهای غربی و در راس آن آمریکا نزد افکار عمومی جهان با چالش جدی مواجه می گردد !

با این حال پیش بینی می شود تا چند روز آینده تمام خاک اوکراین به تصرف ارتش سرخ در آمده و دولت غرب گرای این کشور که با فریب از کشورهای اروپایی و آمریکا و نیز وعده ی نهادهای بین المللی سلاح های هسته ای و ماشین نظامی قدرتمند خود را به خیال حمایت نظامی آنان در مواجهه با تهاجم بیگانه امحاء کرده بود ، بدون امکانات موثر دفاعی جای خود را به عناصر سیاسی تحت کنترل روس بدهد !

هرچند کشورهای غربی و آمریکا و پیمان نظامی پرادعای ” ناتو ” عملاً و علیرغم پیش بینی تهاجم نظامی گسترده ی روس ها هیچ گونه نقش بازدارنده ای حتی جهت حفظ اعتبار بین المللی خود به لحاظ سیاسی و نظامی نتوانستند ایفا بکنند و تمام اقدامات آنها در حالیکه تانک های روسی تا ” کیف ” قلب پایتخت اوکراین در حال پیشروی هستند تنها به تهدیدهایی چون تحریم اقتصادی و سیاسی محدود بوده است که در کوتاه مدت تاثیری بر روند موضوع ندارد و در آینده نیز با توجه به گزینه های مقابله ی روسیه با غرب احتمال اعمال تحریم های فلج کننده کاهش می یابد .

اما در این میان گسترش اعتراض های خیابانی مردم خود روسیه علیه تهاجم نظامی این کشور در شهرهای مختلف از جمله در” مسکو ” و ” سن پترزبرگ ” ، چالش مهم داخلی دولت ” ولادیمیر پوتین ” به شمار می رود که شاید بیش از فشارهای خارجی در رویکردهای آتی رئیس جمهور بلند پرواز روسیه اثرگذار باشد . به ویژه سابقه ی لشکرکشی اخیر این کشور در ماجرای اعتراض های داخلی مردم ” قزاقستان ” و پیش از آن ماجراهای ” آبخازیا ” و ” اوستیای جنوبی ” در گرجستان ( دوران ایفای نقش محلل قانونی “مدودف ” برای “پوتین ” در نقش رئیس جمهور سایه ) و هم چنین الحاق شبه جزیره ی ” کریمه ” به خاک روسیه هر کدام نشان دهنده ی خوی تجاوزگری” ولادیمیر پوتین ” است که عدم تکرار آن در کشورهای دیگر هیچ تضمینی ندارد !

معذالک پیش بینی می شود طی روزهای آینده دولت ” زلنسکی ” رئیس جمهور” اوکراین ” با تمکین و رفتن به پای میز مذاکره و به عبارت بهتر ” معامله ” و یا کناره گیری از قدرت و واگذاری اداره امور به نهادهای “بین المللی “و در نهایت روی کار آمدن یک دولت اعتدالی که حساسیت های امنیتی روسیه را در گرایشات” بین المللی ” درک کند و نیز مساله ی ایالت های “روس تبار” شرق کشور را به طبع مطلوب “پوتین “حل و فصل نماید ، زندگی در شهرهای این کشور از شرایط بحرانی خارج گردد .

به هرحال غرب بعد از این وقایع باید بهتر دانسته باشد وقتی عملاً نمی تواند از عهده ی جاه طلبی های یک کشور کوچک مسلح به سلاح اتمی مانند ” کره شمالی ” برآید و لابد از آن منظر نیز به فعالیت های هسته ای ایران حساس و مشکوک می باشد ، به طریق اولی با روسیه ی برخوردار از قدرت به مراتب قوی تر هسته ای و تجهیزات مخوف موشکی و جنگنده ها ی هوایی و ناوگان و زیر دریایی های پیشرفته ی نظامی و کشوری که پهنه ی بزرگی از آسیا و اروپا را تحت حاکمیت خود دارد توان مقابله نخواهد داشت !

البته از کشوری مثل روسیه که نزدیک۱۵۰ میلیون جمعیت را در خود جای داده است و علیرغم اقتدار نظامی و فضایی به لحاظ اقتصادی و تولیدی سهم آنچنانی در بازارهای جهانی ندارد، دور از انتظار نیست که با قلدری در معادلات منطقه ای و حتی در صورت ضرورت عدول از قوانین بین المللی اقتصاد داخلی خود را بچرخاند همانگونه که غرب و خصوصاً آمریکا ضمن برخورداری از قدرت نظامی این سیاست را بصورت نرم و با ارائه ی فن آوری های صنعتی و در مواردی با ایجاد اختلافات داخلی و گسیل تروریست های دست پرورده که موضوع ” داعش ” مصداق روشن و اعتراف شده ی آن است ، پیش می برند !

با این حال کشورهای غربی و مردم منطقه چاره ای جز تحمل دوران حاکمیت ” ولادیمیر پوتین ” سیاست پیشه ی کهنه کار بازمانده از دستگاه مخوف امنیتی نظام سوسیالیستی اتحاد جماهیر شوروی ندارند که با ابتلاء به بیماری سرطان دهه ی هفتاد سن خود را سپری می کند تا مگر دولتی قانون گرا و دمکراتیک و پای بند به قوانین بین المللی بعد از وی در این کشور پهناور جهان روی کار آید ، هرچند اقتدارگرایی و قلدری در اشکال مختلف خصیصه ی تمام قدرت های جهانی در نوع” شرقی ” و “غربی “خصوصاً روس های بد سابقه است !