شهردار تبریز در میدان بازی دو سر باخت!
شهردار تبریز در میدان بازی دو سر باخت!
تحرکات غیر اصولی احیاناً از قبیل بسیج ناشیانه ی عوامل مزد بگیر رسانه ای از منابع شهرداری و تشکیل جلسات آنچنانی محفلی و برخی ترفندهای نخ نما شده مانند پلاکارد و تراکت نویسی های مهندسی شده ی حمایتی از مدیریت شهری برای خنثی سازی اعتراضات و انتقادات فزاینده علیه شهردار تبریز که عملکرد نامطلوب چند ماهه ی وی حتی موجب انشقاق آشکار در جمع حامیان او در شورا شده است، اگر چه بتواند احیانا جریان مطرح استیضاح را تحت الشعاع قرار داده و حتی از اجماع قانونی بیاندازد ولی بطور یقین تعامل بین شورا و شهرداری را برای ادامه کار دچار مشکلات جدی خواهد کرد !

بیداری آذربایجان: تحرکات غیر اصولی احیاناً از قبیل بسیج ناشیانه ی عوامل مزد بگیر رسانه ای از منابع شهرداری و تشکیل جلسات آنچنانی محفلی و برخی ترفندهای نخ نما شده مانند پلاکارد و تراکت نویسی های مهندسی شده ی حمایتی از مدیریت شهری برای خنثی سازی اعتراضات و انتقادات فزاینده علیه شهردار تبریز که عملکرد نامطلوب چند ماهه ی وی حتی موجب انشقاق آشکار در جمع حامیان او در شورا شده است، اگر چه بتواند احیانا جریان مطرح استیضاح را تحت الشعاع قرار داده و حتی از اجماع قانونی بیاندازد ولی بطور یقین تعامل بین شورا و شهرداری را برای ادامه کار دچار مشکلات جدی خواهد کرد !

آنچه مسلم است رکود فعالیت های عمرانی و عدم ایفای نقش مدیریتی یرای ایجاد تحرک و تمرکز در حوزه های اجرایی زیر مجموعه و مهم تر از همه نمود خبط و خطاهای غیر قابل دفاع ریز و درشت و بروز پی در پی حاشیه های چالش برانگیز در ماموریت های روزمره که مواردی از آن در روزهای اخیر به سوژه ی رسانه ها تبدیل شده است ، بیش از‌ خود مدیریت شهرداری، اعضا شورا را هم به عنوان نمایندگان شهروندان در این نهاد متولیِ نظارت و سیاست گذاری زیر سوال می برد.

به نظر می رسد ادامه کار در چنین فضا و شرایطی نه به صلاح خود شهردار و نه شورای شهر بوده باشد و بدون تردید شهروندان نیز که هزینه های سنگین مدیریت شهری از جیب آنها تامین می شود، از تنش های فیما بین بیش از همه متضرر خواهند شد و لذا مصلحت طرفین ایجاب می کند با اجتناب از رویکردهای غیر مسوولانه و پیش از فرصت سوزی های حسرت بار به این وضعیت خسارت ساز خاتمه دهند و برای این منظور فرصت به دست آمده ی استیضاح دست شورا را باز می گذارد.

با این حال اگر استقبال جسورانه شهردار از تهدید « استیضاح » که حتی می توان بوی ” تحقیر ” را از آن علیه منتقدین شورا استشمام کرد ، ناشی از اطمینان برخورداری از حداقل حمایت قانونی برای جلوگیری از “عزل ” که حد نصاب آن آراء یک سوم اعضای شورا می باشد مستظهر نباشد، بهتر است وی ارزیابی جایگاه و موقعیت خود را در این نهاد با طرح « استعفاء » صادقانه به محک بکشد تا حداقل ملاک نصف بعلاوه یک ( کف اکثریت) تعیین کننده تکلیف او باشد و گرنه اتکا به حمایت حداقلی – به مثابه ترفند قانونی نه اقناعی – برای فرار از چالش حداکثری یحتملاً در‌ ادامه با حربه ی مقابله با لوایحی مواجه خواهد شد که تصویب و اجرایی شدن آنها مستلزم رای اکثریتِ عددی همان اعضای مخالف است!

واقعیت این است که استمرار مدیریت “عباس رنجبر ” در مقام شهردار در چنین شرایطی علیرغم اینکه وی در بدو رقابت با سایر گزینه ها ی نه چندان جدی – حاصل از کج اندیشی و تسامح شورا در معرفی چهره های کارآمد – به عنوان ” خیرالموجودینِ ” مقایسه ای مورد حمایت برخی منتقدین فعلی قرار داشت – بطوریکه در شورای چهارم از جمع ۲۱ رای تنها یک رای برای تصدی این مسوولیت به دست آورده بود – ، ناگزیر جنبه ی تحمیلی بر شورا و شهر پیدا خواهد کرد و ادامه ی آن به این بهاء علاوه بر تهی شدن از عنصر اخلاق و اخلاص مورد ادعا ، با بحران اعتبار مدیریتی وی نیز همراه خواهد شد !

بدیهی است کشاندن سرنوشت مدیریتی شهر به لابی گری های سیاسی و نشست های محفلی متشکل از‌ برخی افراد برون سازمانی و جریان سازی های کاذب تبلیغاتی ولو با نیت خدمت، به جای اتخاذ رویه های تعاملی و اقناعی شفاف با نهاد شورا ، حکم بازی «رنج آور»دو سر باخت برای آقای «رنجبر» و برخی حامیان شورایی وی در پی دارد، حتی اگر‌ او بتواند با توسل بر چنین رویه های مذمومی با غلبه بر اراده اکثریت شورای ششم موصوف بر ” اصولگرا” و ” انقلابی ” مدیریت خود را به‌‌ سر رساند!