سخنی بر انتصاب های بحث برانگیز شهردار تبریز !
سخنی بر انتصاب های بحث برانگیز شهردار تبریز !
آقای رنجبر بهتر می داند همانگونه که عزل و نصب معاونان و مدیران زیر مجموعه بدون توجه به دغدغه های اعضاء شورا حق مسلم وی می باشد به طریق اولی، حق نظارت و سوال و استیضاح شهردار نیز از حقوق مسلم اعضاء شورا است.

بیداری آذربایجان – ابوالفضل وصالی : عباس رنجبر شهردار منتخب شورای شهرِ تبریز در مورد انتصاب هایی که در مواردی با اعتراض های مستقیم و غیر مستقیم برخی اعضا هم که برای انتخاب وی رای داده اند مواجه می باشد؛ مضموناً فرموده است : «برای من گرایشات سیاسی و جناحی اهمیتی ندارد و ملاک، کارایی و شایستگی افراد است» !

البته این رویکرد و ادعا اگر صادقانه بیان شده باشد و انتصابات وی دربخش های مختلف حقیقتا از این معیار نیکو تبعیت بکند، بسیار امر مبارکی است که باید به عنوان حلقه ی مفقوده و راهگشای مدیریتی، حتی در سطوح کلان کشور الگو تبدیل به شده و مورد تحسین، حمایت و تاکید همگان قرار بگیرد؛ اما در صورتی که در ذیل این شعار زیبا، آدم هایی اعم از وابستگان جناح های سیاسی و فکری مختلف و با رزومه و عملکردهای پر بحث و مبهم و در عین وجود نیروهای به مراتب ارجح تر مد نظر قرار گرفته باشند، ناگزیر جز فرصت جویی و شائبه ی اغتنام از موقعیت جهت ارزانی کردن مدیریت های پر مسوولیت، احیاناً برای دوستان، به مصداق مَثَل « مسوولیت ها می گذرند و دوستی ها می مانند»، استنباط دیگری ایجاد نخواهد کرد !

اگرچه انتخاب مدیران زیر مجموعه حق مدیریتی در هر سازمانی است و هرچند انتصاب ها عموماً با استعلام مثبت به جهت احراز عدم سوء سابقه انجام می گیرد؛ اما باید توجه داشت، صِرف پاک دستی و فقدان پیشینه ی منفی و حتی فراتر از آن، موفقیت در حوزه های مدیریتی دیگر، شرط کافی برای واگذاری مسوولیت های مدیریتی در پست های تخصصی نیست و چه بسی چالش های مترتب بر اینگونه انتصاب های نا هماهنگ با نهاد بالا دستی، موجب «مانع زایی ها» به جای «مانع زدایی ها» و لاجرم فرصت سوزی در انجام بهینه ی ماموریت ها شود.

آنچه مساله ی انتصاب مدیریت های زیر مجموعه را برای شهردار تبریز به چالشی جدی تبدیل می کند و احیاناً در صورت بروز خطای راهبردی در ادامه این روند که البته مطرح شدن برخی نام ها در گمانه زنی ها ی رسانه ای احتمال وقوع آن را شدت می بخشد، فدا کردن مصالح مدیریتی خودِ شهردار و نهاد شورا در پای انتصاب افراد حساسیت برانگیزِ نه چندان قابل ریسک است، بطوریکه در صورت ادامه آن و خصوصاً موضع گیری های تقابلی قابل احساس شهردار در مقابل منتقدان، بدون آنکه تحرک و پویایی متفاوت نسبت به مدیریت های قبل در انجام وظایف سازمانی مشاهده شود و لاجرم اعتبار اعضاء شورا در نزد شهروندان مخدوش شود ، چه بسی سرنوشت مدیریتی عباس رنجبر در بزرگترین مسوولیتی که تاکنون به آن دست پیدا کرده است اگر هم به سرانجام برسد قطعاً با چالش ها و تنش های جدی همراه باشد !

نا گفته پیداست انتشار متون و تصاویر تبلیغاتی اغراق آمیز از دید و بازدیدها و حرکات و سکنات و نظریه پردازی های نه چندان مرتبط جناب شهردار در مناسبت های مختلف، عمدتاً توسط خبرگزاری متعلق به خود شهرداری، نباید جناب شهردار را از موج انتقاداتی که در رسانه های غیر وابسته و نیز در کلام اعضاء شورا و شهروندان بصورت استدلالی در حال افزایش است غافل ساخته و حامیان ایشان را در قبال نارضایتی های عمومی از عملکرد وی پشیمان سازد !

خود آقای رنجبر بهتر می داند همانگونه که عزل و نصب معاونان و مدیران زیر مجموعه بدون توجه به دغدغه های اعضاء شورا حق مسلم وی می باشد به طریق اولی، حق نظارت و سوال و استیضاح شهردار نیز از حقوق مسلم اعضاء شوراست و بنا بر این بدون تعامل منطقی و درک متقابل و توجه به حساسیت های فیمابین امکان موفقیت حتی با تیم کارآمد مدیریتی نیز کاهش می یابد ! در این ارتباط توجه ظریف به نکته ی دورشدن اعضایی مثل خانم غفوری و یاسین بجانی به عنوان حامیان اولیه ی شهردار موضوع بحث و در عوض نزدیک شدن شهرام دبیری به جای آنان علیرغم عدم دادن رای موافق برای انتخاب ایشان به سمت شهردار، می تواند در نوع خود قابل تفسیر و تحلیل باشد !

نباید فراموش شود در حال حاضر به غیر از فعالیت های نیم بند برای تکمیل چند پروژه ی معدود باز مانده از دوران شهردار قبلی که روند اجرایی آنها هم فاقد سرعت لازم می باشدو علیرغم اینکه شهردار اقرار می کند بیش از ۷۰ درصد بودجه سالجاری در بازه ی زمانی سه، چهار ماه مانده به پایان سال محقق شده است، فعالیت عمرانی ملموسی در مجموعه ی شهرداری کلان شهر تبریز حداقل به نسبت بودجه محقق مشاهده نمی شود و با این اوضاع شهردار نمی تواند برای تقابل با اعضاء شورا دست بالایی داشته باشد !