بیداری آذربایجان: اخیرا عکسی در برخی کانال ها و شبکه های اجتماعی دست به دست می شود که در قاب آن، دو چهره شبه ورزشی و شبه رسانه ای آشنا و البته مرموز به چشم می خورد، عکسی که به لحاظ زمانی و مکانی، در بحبوحه حواشی و فجایع مدیریتی و فنی این روزهای باشگاه […]
بیداری آذربایجان: اخیرا عکسی در برخی کانال ها و شبکه های اجتماعی دست به دست می شود که در قاب آن، دو چهره شبه ورزشی و شبه رسانه ای آشنا و البته مرموز به چشم می خورد، عکسی که به لحاظ زمانی و مکانی، در بحبوحه حواشی و فجایع مدیریتی و فنی این روزهای باشگاه تراکتور، اهمیت و حساسیت صد چندان می تواند داشته باشد.
در این عکس، فرخ بهیاری ، مدیر کانال تلگرامی تراکتور کلوب و یکی از سرسخت ترین مخالفان زنوزی ، مالک فعلی تراکتور و علیرضا رحیمی ، داماد خانواده دبیری و معاون معزول و سابق ورزشی تراکتور با صمیمیت و لبخندی خاص و دوستانه در کنار هم دیده می شوند تا شائبه های مربوط به نقش و ارتباط این دوچهره در حواشی فصول گذشته و فصل اخیر تراکتور بیش از پیش تقویت شود!
از سوی دیگر، رحیمی و خاندان_دبیری، به همراه برخی سرمایه داران هم سو، از مدت ها قبل و طی ادوار و مقاطع مختلف، تلاش های بسیاری برای ورود موثرتر به حوزه مدیریتی و حتی مالکیتی تراکتور انجام داده اند و انتشار این عکس، نشان می دهد که تلاش های قبلی خاندان دبیری با محوریت داماد جاه طلب این خانواده برای تصاحب تراکتور و خارج کردن این تیم از دست زنوزی، همچنان و این بار در شکل و سطحی دیگر در حال پیگیری است.
جدای از این که برخی اخبار و شایعات موجود حکایت از نقش محوری این افراد در کسب نتایج ضعیف و ناامید کننده هفته های اخیر تراکتور دارد، انتشار و لو رفتن عکس مشترک فرخ بهیاری و علیرضا رحیمی در آلمان، کشور محل اقامت مدیر کانال تلگرامی «تراکتور کلوب» در شب ژانویه و مقابل درخت کریسمس، جدای از آن که نشان از تازگی این دیدار و عکس ثبت شده دارد، گویای تحرکات پشت پرده بسیاری حول محور باشگاه تراکتور، در روزهای نافرجامی و نگون بختی پرهوادارترین تیم فوتبال آسیاست!
جای تاسف است که این روزها، دایه های مهربان تر از مادر، جاه طلبان، فرصت طلبان، شکست خوردگان، گرگ های خزیده در پوستین بره، مدعیان مالکیت، دلالان اقتصادی، رسانه ای و ورزشی و انواع و اقسام تراکتورچی های فیک، به اندازه بی کفایتی ها و بی مسوولیتی ها، در حال ضربه زدن بر پیکر نحیف و نیمه جان تراکتور تبریز هستند، تیمی که هزار مدعی دارد؛ اما همچنان بی صاحب و مظلوم رها شده است!
