به آینده دومیدانی آذربایجان شرقی امیدوارم /  مدال طلا آسیا برایم دور از دسترس نیست
به آینده دومیدانی آذربایجان شرقی امیدوارم /  مدال طلا آسیا برایم دور از دسترس نیست
سجاد هاشمی رکورددار دوی ۴۰۰ متر ایران گفت: به آینده دومیدانی آذربایجان شرقی امیدوارم و گرفتن مدال طلا آسیا برایم دور از دسترس نیست.

 اویاقلیق/ پرستو سبحانی: سجاد هاشمی رکورددار دوی ۴۰۰ متر ایران که عصر دیروز در نشست خبری با اصحاب رسانه سخن می گفت با تقدیر از تاثیر تلاشهای اهالی رسانه در ارتقای روحیه وی، خود را مدیون قلم اصحاب رسانه دانست. متن کامل سخنان این ورزشکار محبوب در ادامه می آید:

سومدیریت، انگیزه را می کشد!

برای اولین بار المپیک را در سن ۲۱ سالگی تجربه کردم. دوست داشتم بعد از المپیک و کسب نتایج و تجربه‌ای که در المپیک داشتم، المپیک ریو را خیلی بهتر بگذرانم؛ اما متاسفانه سیاست های غلط فدراسیون وقت در سال ۹۵ باعث شد که ما نتوانیم مسافر المپیک ریو بشویم. خوب این برای ما خیلی حائز اهمیت است؛ دو میدانی یک رشته‌ای است که با صدم ثانیه ها کار دارد؛ علی الخصوص رشته من که سرعت بود. مثلا یک سال را خوب تمرین کنیم و بهترین امکانات را نیز داشته باشیم، اگر روز قبل از مسابقه نتوانیم یک ساعت استراحت کنیم، تلاش کل یک سال به باد رفته است. سیاست‌های غلط باعث شد که ما یک روز از استراحت خود بمانیم و نتوانیم ریکاوری کامل را انجام دهیم و به دنبال آن از کسب سهمیه باز بمانیم. این برای من یک حادثه تلخ بود، حس میکردم این شکست برای من خیلی بد شد. از زمان ریاست آقای کیهانی بر فدراسیون دومیدانی  چندین سال هم مانده بود، احساس کردم سجاد هاشمی باید ورزش را کنار بگذارد! و این باعث شد از سال ۹۷ ورزش حرفه‌ای را کنار بگذارم. در این فرصت هم یکی از ورزشکاران خوب کشور ما، توانستند رکورد ملی دو ۴۰۰ متر را بشکنند. برای ورزشکار سخت است احساس کند می‌تواند ادامه دهد، ولی سیاست‌های غلط فدراسیون این اجازه را به او نمی دهد. این نه تنها برای من بلکه برای دوستان و خانواده من نیز سخت بود. من دوست داشتم که باز در این وادی باشم؛ ولی سیاست‌های غلط این را ایجاب می‌کرد که بیرون گود باشم.

تاثیر یک دوست در ادامه راه!

بعد از مدتی به صورت اتفاقی پیامی از آقای شهریار سیه جانی، دوست دبیرستان خودم با این مضمون که « آیا این ورزش را ادامه می‌دهی یا نه؟!» من در جواب گفتم: «نه نمی‌خواهم ادامه دهم»؛ دوستم گفت: از تو میخواهم این ورزش را به صورت حرفه ای شروع کنی! علت پیشنهاد را جویا شدم، گفت رشته من در دانشگاه «اگه» ازمیر ترکیه مرتبط به دومیدانی علی‌الخصوص ۴۰۰ متر است. گفتم که «آیا تو مربی گری من را قبول می‌کنی؟!» شرایط طوری بود که من در تبریز سخت می توانستم تمرین کنم. هوای تبریز طوری است که باید با هوای سرد طبیعت مقابله کنی. به علت سیاست غلط فدراسیون، خودروی شخصی خود را فروختم. از طرفی هم یکی، دو سال از ورزش حرفه‌ای خود دور بودم. خودم را به ازمیر رساندم. احساس کردم دوستم با دیدن من، دلسرد شد؛ چون فیزیک بدنی ام فرق کرده بود، وزنم بالا رفته بود و ذهنم از ورزش جرفه ای دور شده‌ بود.

شروع تمرینات با علم جدید و روحیه ای مضاعف

با توکل به خدا، تمرینات خود را از مرداد سال ۹۸ بر طبق یک علم جدید و روز دنیا زیر نظر این مربی شروع کردم. در دوران ورزشی خود، انگار من دو بار، یکی در سال ۸۴ و یک‌بار هم در سال ۹۸ متولد شده بودم. از سال ۸۴ تا سال ۹۵ یک دوره ورزشی و نیز از سال ۹۸ به بعد یک دوره ورزشی جدید بود. تمرینات سختی را پشت سر می‌گذاشتم. هیچ‌کس نمی‌دانست سجاد هاشمی چه کار می‌کند. البته از هیچ کس هم انتظار کمک نداشتم. گفتم اگر بروم و درِ هرکسی را بزنم، می‌گویند تو روزی ورزشکار بودی، الان چه کاره هستی؟! به همین دلیل با هزینه‌های شخصی خود جلو رفتم تا حرف کسی من را اذیت نکند. در مسابقات قهرمانی کشور که در بهمن ماه سال ۹۸ که به نوعی انتخابی قهرمانی آسیا هم بود، من برگشتم. خیلی از افراد متعجب بودند کسی که سال‌ها از ورزش حرفه ای دور بود، آمده و می خواهد در انتخابی آسیایی شرکت کند. دیگر آن سجاد هاشمی گذشت که فقط اسمش مانده بود. ما در کنار هم مقتدرانه هم سهمیه آسیا و نیز بهترین نتیجه آن مسابقه را کسب کردیم . سجاد هاشمی از سال ۹۸، همان سجاد قبلی و عضو دوو میدانی تیم ملی شد! این برای بنده یک پیروزی بزرگ بود. قهرمان آسیا شدن، زیاد برایم جالب نبود؛ ولی همین که برگشته بودم و تغییرات رفتاری اطرافیان را می دیدم، برایم ارزشمند بود.

کرونا هم مانع راهم نشد!

متاسفانه درگیر کرونا شدیم و تمامی مسابقات ما لغو و کار ما خیلی سخت شد. ما خودمان را آماده برای اتفاقات بزرگ و کسب سهمیه المپیک سال ۲۰۲۰ کرده بودیم که به خاطر همین ویروس کرونا به تعویق افتاد. خیلی اذیت شدیم. مسابقات داخلی ما کلا لغو شد. به تبع آن مسابقات آسیایی و جهانی، همه و همه لغو شدند و دیگر ما تسلیم این ویروس بودیم؛ تسلیم تصمیمات چه در سطح ملی و چه در سطح جهانی! تنها مسابقاتی که در تابستان سال ۹۹ توانستیم شرکت کنیم، مسابقات باشگاه‌ی بود. من از طرف باشگاه سپاهان در مسابقات شرکت کردم، البته قرار بود عضو تیم پلیمر خلیج فارس بشوم که بنا به دلایلی این اتفاق نیفتاد. علی‌رغم میل باطنیم عضو تیم باشگاهی سپاهان شدم؛ اما اقتضای حرفه‌ای گری به من یاد داده بود که بیایم و به صورت حرفه‌ای در این تیم باشم؛ تمام توان خود را گذاشتیم و  با تیم سپاهان قهرمان باشگاه‌های کشور در سال ۹۹ شدیم.

مشکلاتی که پشت سر گذاشته شد!

یک سال گذشته خیلی اتفاقات افتاد. ریاست فدراسیون عوض شد. انتخابات برگزار شد. فدراسیون در این انتخابات حواشی زیادی داشت. بالاخره یکی آمد و سکان فدراسیون را به دست گرفت. طبق تعریفی که از رییس فدراسیون قبلی کردم، انگار یک کشتی به گل نشسته را تحویل رییس جدید داده بودند. در زمان آقای کیهانی، ورزشکاران زیادی خداحافظی کردند و از طرفی هم کشور ما درگیر یک‌سری مشکلات اقتصادی است که این هم اظهر من‌الشمس است. چیزی نیست که بشود کتمان کرد. ما باید حمایت می‌شدیم. فدراسیون دو و میدانی خیلی صادقانه در کنار ما بود و به من گفتند: سجاد هاشمی، اگر می‌خواهی بروی و کارت را در اردوی ترکیه شروع کنی، ما در این حد در توان داریم. هیئت رییسه ما در این حد توانایی دارد که در کنار تو باشد. در این حد هم برای من کافی بود! صادقانه این حرف را می‌زدند و واقعا صددرصد توان آن‌ها بود.

سرازیری مشکلات و موفقیت !

فدراسیون دو و میدانی آمد و گفت که ما تو را حمایت می‌کنیم؛ ولی این حمایت در حدی است که ما در بین هشت نفر برتر آسیا قرار بگیریم و نیز مدال‌های خوبی را کسب کنیم. آن‌جا بود که جناب آقای حمیدیه آمدند و کار را تمام کردند. اگر ما به سطح رسیدیم که در بین هشت نفر برتر آسیا هستیم یا میتوانیم نیم نگاهی به مدال در قهرمانی آسیا داشته باشیم، مرهون توجه های ایشان است. دو و میدانی مانند دیگر رشته های ورزشی از جمله کشتی، کاراته، ووشو و تکواندو نیست که در کشور ما جا بیفتد. دو و میدانی در واقع ورزش کشور ما نیست. دومیدانی در کشورهای دیگر ورزش اول است اما فکر کنم در کشور ما جز ورزش‌های آخر هست. کار ما خیلی سخت است. ما با صدم ثانیه‌ها جنگ می‌کنیم.

آن زمان ما با قهرمان آسیا پنجاه صدم ثانیه تفاوت داشتیم. هافمن این اختلاف زمان را برای من جبران کرد! به نظر من وقتی ورزشکاری افتخاری می‌آفریند، دیگر خود آن ورزشکار نیست. این افتخار به نام یک کشور بزرگ و به نام یک ملت پرافتخار ثبت می‌شود. هافمن کاری کرد که اگر افتخاری توسط من حقیر در این یک سال گذشته کسب شده، همه‌اش به نام مردم ایران عزیز، آذربایجان و در نهایت تبریز ما ثبت شده است.

خوشحالی از رکوردزنی در آسیا

ما در سال گذشته در چندین مسابقات بین‌المللی شرکت کردیم و توانستم در ماده ۲۰۰ متر بعد از ۱۷ سال رکورد داخل سالن کشور را بشکنیم و در ادامه رکورد ملی ۴۰۰ متر را شکستیم. خوشحال هستم که بار دیگر رکورددار کشور شدم. این رکورد پیش از این در اختیار من بود که در سال‌های گذشته توسط آقای علی خدیور شکسته شد. روزی که رکورد ملی را دوباره به نام خودم ثبت کردم، به او پیامی با این مضمون فرستادم که «رکورد را دو دستی به تو تحویل داده بودم و الان پس گرفتم»؛ ما در کنار رقابت، رفاقت داریم. او شخصیت بزرگوارانه خود را نشان داد. بر این باور هستم که وادی رکورد ورزشی خیلی بی رحم است و دست کسی نمی ماند.

خبرهای خوبی در راه است

امسال سالی بود که مسابقات خوبی برگزار کردیم. برای اولین بار توانستم به رنکینگ دوم آسیا برسم که مقدمه ای برای مدال آسیایی است. مسابقات خوبی در پیش داریم. مسابقات آسیایی قزاقستان که اولین مسابقه رسمی‌ بعد از کرونا در آسیا است. مسابقات قهرمانی جهان، کشورهای همبستگی اسلامی ‌و بازی‌های آسیایی ۲۰۲۲ چین برگزار خواهد شد که برای تمامی‌ کشورهای قاره آسیا خیلی مهم است. امیدوارم که با دعای خیر مردم و تلاشی که انجام می‌دهیم، بتوانیم نشان طلای این مسابقات را کسب کنیم. این مدال دور از دسترس نیست و امیدوارم که این اتفاق خوب رخ بدهد.

ورزشکار باید مقید به اخلاق باشد!

ورزشکاران یک شخصیت حقیقی و یک شخصیت حقوقی دارند. وقتی یک ورزشکار ملی‌پوش می‌شود، یک بار بزرگ روی دوش او قرار می‌گیرد و باید در رفتار و کردارش مقید باشد. در هفت، هشت ماه گذشته اتفاقات تلخی در زندگی شخصی من رخ داد و نباید اجازه می‌دادم که این اتفاقات در عملکردم تاثیر بگذارد. چراکه به نام کشور و شهرم ثبت می‌شد. این اتفاقات تلخ مثل زنجیری به پایم وصل شده بود و در میادین، با این بار سنگین می‌دویدم. خدا را شکر این مشکلات تاثیری در عملکردم نداشت و درحال حاضر جسم و روحم از این زنجیر رها شده و قطعا در آینده اتفاقات خوبی رقم خواهد خورد.

قدردانی از پشتیبان ها

جا دارد از خانواده عزیزم که در این چند ماه خیلی اذیت شدند، تشکر کنم. واقعا روزهای سختی را گذراندند و من را شرمنده خود کردند. آقای دکتر دبیری و آقای مهندس حمیدیه همیشه حامی ‌من بودند. آقای دکتر بیگی در این امر به بنده کمک شایانی کردند. ایشان حق پدری بر گردن من دارند و مدیون حمایت‌هایشان هستم. خانم دکتر کیهانی و مربی عزیزم شهریار سیه‌جانی، هیات دوومیدانی و خیلی‌های دیگر در موفقیت‌هایم نقش پررنگی داشته‌اند که فراموش نمیشوند. همچنین لطف مردم که تمامی افتخاراتم به آن‌ها تعلق دارد.

به کمتر از مدال طلا راضی نمیشوم!

تلاش زیادی کردم تا تیمی‌ از شهر ما در مسابقات قهرمانی باشگاه‌های کشور حضور داشته باشد؛ اما نشد. امسال عضو باشگاه پلیمر خلیج فارس بودم و پرامتیازترین ورزشکار سال کشور شدم. امید است که با دعای خیر مردم و با کمک اصحاب رسانه در سال آینده بتوانیم بهترین عناوین را کسب کنیم. من فقط مدال طلا را دوست دارم! زمانی که در سکو میایستم ولی سرود ملی کشور دیگری شنیده میشود، شدیدا حسادت میکنم! امیدوارم در اولین مسابقه که در بهمن ماه برگزار خواهد شد، بتوانم مدال طلا را برای مملکتم به ارمغان بیاورم. رکورد کسب شده توسط من، قابل قبول خودم نیست؛ اما با همین رکورد، مدال نقره آسیا قطعی است. اگر آن را در حد صدم ثانیه ارتقا بدهم، می‌توان به طلا هم فکر کرد.

دوومیدانی آذربایجان‌شرقی پتانسیل تبدیل شدن به قطب آسیا را دارد

ما چندین سال است که قهرمان کشور می‌شویم و ورزشکارانی مثل مهدی پیرجهان داریم که المپیکی است. در یک سال گذشته از زمانی که آقای حاجی‌زاده آمده‌اند، اتفاقات خوبی در هیات دوومیدانی استان رخ داده است. خوشبختانه مدیرکل ورزش و جوانان از بدنه ورزش هستند و در صورتی که امکانات سخت‌افزاری ما بهتر شود، دوومیدانی آذربایجان‌شرقی پتانسیل تبدیل شدن به قطب آسیا را دارد.

قسمتی از مالیات را به سرمایه‌گذاری در ورزش اختصاص دهیم!

ما در سال های گذشته، تیم‌هایی نظیر شهرداری و پتروشیمی‌ را از دست دادیم. در حالی که این دو باشگاه در ورزش قهرمانی و در رشته‌های مختلف، تیمداری می‌کردند و جزو پرافتخارترین‌ها بودند. حس من این است، قانون تیمداری در کشور اشکال دارد که بخش خصوصی ورود نمی‌کند. به نظرم اگر ما قسمتی از مالیات را به سرمایه‌گذاری در ورزش اختصاص دهیم و بخش خصوصی را ملزم کنیم تا به جای پرداخت مالیات، در ورزش هزینه کند، این مشکل برطرف خواهد شد. هیات‌های ورزشی باید ساز و کاری بیاورند تا موقعی که یک شرکت اسپانسر می‌شود، در جامعه دیده شود.

دوست دارم با نام تراکتور افتخار آفرینی کنم!

قبلا افتخار دویدن برای تراکتور را پیدا کرده بودم. آن موقع قانونی وجود داشت که ورزشکار به صورت انفرادی می‌توانست در مسابقات شرکت کند؛ اما درحال حاضر این قانون تغییر کرده است و اجازه حضور تیم‌ها در رقابت‌های باشگاهی با کمتر از ۱۵ ورزشکار داده نمی‌شود. نگاه آقای زنوزی به ورزش مثبت است ولی باشگاه تراکتور درگیر مشکلات مالی است و روزهای سختی را پشت سر می‌گذارد. تراکتور نام بزرگی دارد که این عظمت خود را از مردم و هواداران گرفته است. همیشه دوست دارم تا به عنوان عضو این باشگاه، افتخارآفرینی کنم.

رکوردداری تبریز تا مدت ها محفوظ است!

هیات دوومیدانی تا جایی که میتواند، سعی می‌کند از ورزشکار خود حمایت کند. بخش خصوصی بزرگترین کمک را در موفقیت ورزشکاران ایفا می‌کند. درحال حاضر، نفر اول و دوم ایران در دو ۴۰۰ متر تبریزی هستند و به نظرم نفر سوم هم می‌تواند از شهر ما باشد. میلاد ناصح‌جهانی آینده بسیار خوبی دارد. اگر اتفاق خاصی نیافتد، تا سالهای متمادی مدال طلای کشور در این رشته برای آذربایجان‌شرقی و تبریز خواهد بود.

مدیون مردم تبریز هستم

سجاد هاشمی در پاسخ به سوال خبرنگار بیداری آذربایجان، مبنی بر عمدی یا سهوی بودن ناهمواری های به وجود آمده و نیز نوع حمایت آقای بیگی و آقای دبیری افزود: من ردای آقای بیگی و دبیری را از تن بیرون می‌کنم. من به این عزیزان به چشم نماینده مجلس یا رییس شورای شهر نگاه نمیکنم. من ایشان را به چشم فردی می‌بینم که وقت گذاشته تا صدای من را بشنود. خدا شاهد است که از طرف خودم تا به حال حرف نزده ام و هر اتفاق و هر افتخاری که برای من به وجود آمده است، به والله متعلق به خود ندانسته‌ام. به همین دلیل این عزیزان نشستند و گوش دادند و کاری که از دستشان برمی‌آمد، انجام داده‌اند. حتی من نمی دانم مدال‌های من کجا هستند. من برای کمک گرفتن به کسی مراجعه نکردم؛ چون نیازی ندیدم. وقتی هم رفتم و در یکی را زدم، نگفتم من سجاد هاشمی هستم، بلکه گفتم اسم یک ملت در میان است. کمک کنید تا این مدال متعلق به کشور ما شود. آقای دکتر دبیری که کلا روحیه ورزشی دارند و باشگاه‌داری حرفه‌ای دارند. آقای بیگی نیز تا زمانی که در استان ما استاندار بودند، با ورزشکاران ارتباط ایجاد کرده بودند و مانند یک پدر در کنار من بود. اما من در زندگی شخصی خود یک‌سری مشکلات داشتم که اگر این مشکلات نبود، بیشتر می توانستم پیشگام باشم. الان با عنایت خداوند دیگر این مشکلات وجود ندارد و من الان بسیار قوی تر هستم و این قوت را از مدیون مردم تبریز هستم.