بیداری آذربایجان: وضعیت کرونایی در تبریز به خط قرمز رسیده است. اما چون هدف وسیله را توجیه میکند، دیگر خبری از اکیپ شهرداری تبریز با آن ماشین و بلندگو اعلان آژیر قرمز خبری نیست و بدتر اینکه شهردار تبریز پروژههای ناقص را با تجمع شهروندان به صورت ویترینی در حال افتتاح است. نمونه بارز این افتتاحهای […]
بیداری آذربایجان: وضعیت کرونایی در تبریز به خط قرمز رسیده است. اما چون هدف وسیله را توجیه میکند، دیگر خبری از اکیپ شهرداری تبریز با آن ماشین و بلندگو اعلان آژیر قرمز خبری نیست و بدتر اینکه شهردار تبریز پروژههای ناقص را با تجمع شهروندان به صورت ویترینی در حال افتتاح است.
نمونه بارز این افتتاحهای ویترینی خطرناک سنگفرش کردن بخش کوچکی از پیادهراههای پردرخت ساختمانهای پادگان ارتش است که بهنام افتتاح فاز اول پارک باغمیشه به خورد شهروندان تبریزی میدهند.
رئیس شورای کمکار شورای پنجم که در افتتاح سنگفرش کردن قسمت کوچکی از پادگان حاضر است، یادآور میشود که وی بهعنوان یک پزشک نه تنها در حال اعتراض از این تجمع خطرناک نیست بلکه لبخند به لب به خیال خودش در حال پر کردن رزومه کاری ناموفق این شورای ناکارآمد است.
کارآمدی این شورای و شهردار تبریز را از این رو باید سنجید که بالاتر از محل افتتاح ۲ پروژه زمینگیر وجود دارد که باید بنا به وعده اینان پیشتر باید افتتاح میشد ولی در مرحله ۱۰ تا ۲۰ درصد عملیات عمرانی خود پای در گل وعدههای سرخرمن مانده است.
هموار کردن و سنگ فرش کردن یک محوطه بسیار راحتتر از انجام ساخت پروژه عمرانی تقاطعهای غیر همسطح ارتش است و ویترین تماشایی آن حتی اگر به قیمت بیماری دلتا کووید ۱۹ باشد، هیچ عیبی ندارد!
شهردار تبریز نشان داده است که مرد انجام کارهای بزرگ نیست، چرا که وقتی پروژههایی مثل پارک بزرگ، میدان آذربایجان و چندین طرح سرمایهگذاری از سالهای قبل نیمهکاره مانده است، وی مشغول افتتاح سنگفرشهای مختلف میشود. نمونه بارز دیگر این افتتاح سنگی، افتتاح پیادهراه امین یا میدان کهن است در حالی که پروژه عظیم میار میار در وضعیت اسفناک خود فروخفته است.
دیگر ویترین تماشایی این افتتاح در مقبرهالشعرا اتفاق افتاد که ساختمان کوچکی را که از اسمش پیداست، بهعنوان کافه افتتاح کردند که سنگفرش کردن محوطه بیرونی آن جهت چینش صندلی مهمتر از خود محل افتتاح بود که گویا تجهیز نشده و به هیچ درد هنر میخورد!
نمونه آمارهای عجیب و غریب از مرمت و نوسازی ۱۴ خانه و بنای تاریخی که به غیر از چهار مورد آن که متعلق به شهرداری تبریز است و علاقهای به اعلام اسامی دیگر ندارد در ذهن خود داشته باشید و مقایسهای بین آمار ۷۰ کیلومتر مسیرگشایی و غیره که بیشتر فاصله تبریز تا بستانآباد را با حدود ۳۰۰ متر تملک از خانههای حاشیه شهر بهعنوان عملیات مسیرگشایی را هم بکنید تا اینکه خبری از آسفالتریز منحصر بهفرد شهرداری تبریز هم داده باشیم.
بنا به قصههای هزار و یک شب که این روزها از آن بهعنوان «حرفی از آن هزاران» یاد میشود که البته معلوم نیست آنی که گفته میشود دقیقا چه چیزی است، آورده شده است: آسفالتریزی کردهایم ۸۶۸ هزار تن! به عبارتی هر منطقه از شهر تبریز طی چهار سال ۲۱۷ هزار تن در سال مجدانه در حال آسفالت شهر بودهاند و به عبارتی دیگر با این آسفالت حدودا میشود، ۸ میلیون متر مربع را یعنی تعداد ۴۰۰ خیابان یک کیلومتری با عرض ۲۰ متر آسفالت کرد یا مثلا سه بار مسیر تبریز _ارومیه را هموار کرد و…
شهردار تبریز در جایی از آمار احداث ۲۷ کیلومتر کانال هدایت آبهای سطحی در چهار سال پرده برداشتند که متخصصان بر این باورند که حداقل ابعاد کانال آبی ۲ در ۲ متر است که برای اجرای هر متر طول کانال بهصورت سنگی حدود ۳ میلیون تومان اعتبار لازم است که به عبارتی میشود ۸۱ میلیارد و با ارقام و آمار اعلامی بودجه شهر رقم قابل توجهی است و کانالکشی میبایست به نفع تکمیل پروژههای نیمه تمام مهمتر میشد، چرا که با یک باران چند ساعته برخی از نقاط شهر همچنان شبیه به شهر توریستی ونیز در ایتالیا میشود.
افتتاحهای آبکی و سنگفرشی در شهر خط قرمز کرونایی را هم درنوردیده است و شهردار تبریز همچنان مثل قبل معتقد است، افتتاحهای ویترینی کار بدی است./ فارس