تنها زمین استاندارد اسکیت خاورمیانه در تبریز چرا تعطیل شده است ؟!
تنها زمین استاندارد اسکیت خاورمیانه در تبریز چرا تعطیل شده است ؟!

بیداری آذربایجان: چند روزی است که خبر تعطیلی تنها زمین استاندارد و منحصر به فرد اسکیت خاورمیانه در تبریز در فضای شهر، فضاهای واقعی و مجازی پیچیده است و دغدغه ای دیگر برای ورزشکاران رشته اسکیت و هاکی، آذربایجان و شهر اولین ها و جامعه ورزشی اسکیت کشور رقم زده و در بعضی از رسانه […]

بیداری آذربایجان: چند روزی است که خبر تعطیلی تنها زمین استاندارد و منحصر به فرد اسکیت خاورمیانه در تبریز در فضای شهر، فضاهای واقعی و مجازی پیچیده است و دغدغه ای دیگر برای ورزشکاران رشته اسکیت و هاکی، آذربایجان و شهر اولین ها و جامعه ورزشی اسکیت کشور رقم زده و در بعضی از رسانه های مردمی و ورزش دوست طنین انداز شده است. در همین راستا برای مطلع شدن از جزئیات این خبر بر آن شدیم تا مصاحبه ای با یکی از سرمایه گذاران مجتمع ورزشی سایمان در ائل گلی تبریز که خود از مدال آوران و افتخار آفرینان این خطّه در تیم ملی و آسیاست، انجام دهیم:

ارسلان علی جانی منفرد، متولد ۱۳۵۹ هستم و زادگاهم تبریز است، از کودکی اسکیت را شروع کرده ام و از ۱۳۸۴ وارد تیم ملی اسکیت هاکی ایران شده ام و ۱۴ سال افتخار همراهی با این تیم ملی را دارم و مقام های دوم و سوم آسیا را کسب کرده ام. اما در خصوص این مجتمع که مورد بی مهری مدیران شهرداری و فضای سبز و سیمای منظر شهری قرار گرفته است، جا دارد یاد آور شوم که این زمین اسکیت از لحاظ امکانات، حرف اول در خاورمیانه را می زند و ایده و فکر راه اندازی چنین مجموعه فاخر ورزشی را از ۱۳۸۴ در ذهن خود پروراندم و با حضور در مسابقات آسیایی کره جنوبی، مشتاق شدم تا چنین کاری را برای اولین بار در ایران، به ویژه در تبریز انجام دهم. از این رو، تقریباً از سال ۹۲ ساخت این مجتمع چهار هزار مترمربعی با زیربنای پنج هزار و ۵۰۰ متر مربعی که مکان آن متعلق به شهرداری است و از نظر استاندارد، ابعاد و امکانات اولین سالن در خاورمیانه است و از لحاظ امکانات نیز، منحصر به فرد در خاورمیانه است و هم اکنون در شش بخش در اختیار شهروندان است، با هفت میلیارد تومان سرمایه گذاری در این شهر ایجاد شده است و تنها زمین اسکیت با این ابعاد و استاندارد است که با احداث آن الزاماً مسابقات بین المللی اسکیت در سطح خاورمیانه در این سالن برگزار می شود. همیشه آرزوی ایجاد چنین مجموعه ای را در دل داشتم و دوست داشتم به عنوان یک یادگار، مجموعه ورزشی در رشته ورزشی خودم در این شهر احداث نمایم، از لحاظ کیفیت و کمیت مرتبط با مجموعه بهتر است خود شهروندان، قضاوت کنند. اما از لحاظ فنی می‌توانم ذکر کنم که این مجموعه استاندارد در داخل ائل گؤلی به عنوان یکی از مراکز مهم گردشگری تبریز قرار گرفته است و این مجموعه بی نظیر در خاورمیانه، قابلیت تبدیل شدن به زمین یخ اسکیت روی یخ را دارد. هر چند یک نمونه کوچک آن در تهران، وجود دارد. ولی، ما جزو اولین های این رشته هستیم و اگر قرار باشد مسابقاتی در سطح خاورمیانه در این رشته برگزار شود، تنها زمین استاندارد دارای کل استاندارد های لازم، همین زمین اسکیت هاکی مجتمع سایمان است که در حال حاضر به طور مستقیم ۹۴ پرسنل به شکل مستمر در آن فعالیت دارند.

وی در پاسخ به مشکلات بر سر راه موفقیت های این مجموعه ورزشی، ادامه می دهد: از اوانِ کار، در اجرای این سرمایه گذاری مشارکتی با شهرداری، مشکل داشتیم و برای عقد قرارداد طرح، چهار سال دوندگی کردیم. منتهی چون با عشق و علاقه دنبال کار بودم، دلسردی و ناامیدی در حین اجرای این پروژه را به دل خود راه ندادم. چون این کار یک رویا برایم محسوب می شد. بالأخره و به هر حال، این مجتمع، نه تنها برای من، بلکه برای تبریز و به عنوان یک یادگاری برای شهر اولین ها ایجاد شد. هدف من ایجاد محلی استاندارد و امن در عرصه این رشته ورزشی و فراهم سازی یک بستر مناسب برای تمرین راحت، سالم و بی دغدغه برای علاقه مندان این رشته بود. چون همان گونه که واقف هستید من و امثال من، قبل از احداث این مجتمع، در استخر و خیابان‌ها تمرین می‌کردیم که بسیار خطرناک و حادثه ساز بود. اما هم اکنون، کودکان، نوجوانان و جوانان ورزش دوست و علاقه مندان این رشته ورزشی می توانند در یک محیط امن، استاندارد با نور و حرارت مناسب تحت تعلیم مربیان مجرب و خبره این رشته ورزشی آموزش ببینند و تمرین های خود را در کنار خانواده های خود انجام دهند و تداوم بخشند و بی دغدغه در مسیر تحقق اهداف خود گام بردارند و مدارج ترقی خود را خیلی راحت تر از نسل ما، سپری کنند. ناگفته نماند که باشگاه سایمان در این عرصه، به عنوان لیدر، رهبر و پیشرو در این رشته مطرح است و سایر شهرها از ما الگو برداری می کنند.

منفرد در پاسخ به علل تعطیلی فعلی مجتمع و دلایل شهرداری برای تعطیلی و سوق دهی این مجموعه به سوی ورشکستگی، علت امر را وجود ابهامات متعدد در قرارداد منعقده مشارکتی می داند و متذکر می شود: همان گونه که اشاره کردم، قرارداد ما از نوع « بی او تی» با شرایط بهره‌برداری اجاره‌ای ۱۵ ساله و واگذاری پس از اتمام قرارداد به شهرداری است و ما باید طبق قرارداد منعقده با شهرداری مرکز، ۲۰ درصد از سود حاصله از درآمد رشته های ورزشی و ۳۰ درصد از سود حاصله از درآمد سایر قسمت‌های مجتمع را به شهرداری پرداخت کنیم. اما پس از بهره برداری، وجود بعضی از ابهامات موجود در قرارداد، باعث شده است تا بعضی ها، درخواست های خارج از عرف داشته باشند و به علت مخالفت ما با چنین درخواست هایی، بهانه گیری ها و اشکال تراشی های متعدد از جمله این که احداث بعضی از قسمت‌های مجتمع، خارج از قرارداد انجام شده و اضافه‌کاری های مازاد بر قرارداد هستند، شروع شده و به اوج رسیده و در هر بار مخالفت از سوی ما، آب و برق مجتمع از سوی مدیران و مسؤولان سازمان سیما منظر و فضای سبز شهری قطع شده و بنرهای متعدد بر جلوی درب مجتمع نصب شده، بلوک های بتنی بر جلوی درب مجتمع گذاشته شده و مجموعه را پلمپ کرده اند. یا در مواردی نیز، بعضی ها محاسبات مبالغ را خیلی بیش تر از واقع، محاسبه کرده اند و موجب عدم توافق ما در بعضی از موضوعات شده اند. تا این که در نهایت مصمم شدیم با ارجاع موضوع به مراجع قضایی، این مسائل، مشکلات و ابهامات موجود را برطرف سازیم و با احقاق حق خود فارغ از چنین دغدغه هایی، گام های مثبت در عرصه ورزشی استان برداریم. البته به عنوان یک سرمایه گذار حوزه ورزشی جا دارد یادآور شوم که رفتار مدیر فعلی سازمان پارک ها، سیما منظر و فضای سبز شهری هنوز برایم تأمل برانگیز است. چون پس از انتصاب برزگر جلالی به عنوان مدیرعامل این سازمان، بنده به قصد دیدار ایشان با شیرینی به دفتر ایشان مراجعه کردم. اما با عدم پذیرش از سوی وی مواجه شدم و پیام خود را از طریق همکاران به ایشان رساندم. جالب است پس از آن، طی ارسال نامه‌ای، از من خواستند تا نسبت به پرداخت بدهی خود اقدام کنم. بنده نیز به دنبال چنین نامه ای، خواستار ارائه صورتحساب، نحوه محاسبه، میزان و مبلغ بدهی خود شدم تا آن را پرداخت نمایم. اما متأسفانه جوابی دریافت نکردم. خلاصه که این نامه نگاری ها؛ سه، چهار بار تکرار شد و درست زمانی که بنده به خاطر مسابقات در ایران نبودم، از طرف سازمان پارک ها، بنری جلوی درب مجتمع با این مضمون که به علت بدهی مجتمع، آب و برق آن قطع می گردد، نصب شد و بنده به محض اطلاع از چنین موضوعی، مجدداً خواهان اعلام میزان و نحوه محاسبه بدهی خود شدم، منتهی باز هم پاسخی دریافت نکردم. چون آن موقع، در ایران نبودم، به طریقی با رئیس شورای شهر تماس گرفتم و موضوع را با وی در میان گذاشتم و کسب اجازه کردم تا پس از بازگشت به ایران، موضوع را بررسی کنم و پیگیر برطرف سازی مشکلات باشم. البته ناگفته نماند که موضوع اختلاف از طرف کارشناس رسمی دادگستری در حال رسیدگی بود. اما با این حال، به من اعلام کرد که در حال حاضر شهرداری پای بند به درصد بندی های قرارداد منعقده نیست و جهت حل اختلاف موضوع مجبور به تغییر و اصلاح درصد بندی ها هستیم. به این ترتیب با موافقت اجباری ما به منظور حل موضوع و پایان دادن به اختلافات مزبور در نهایت تا پایان ۱۳۹۸ بدهی‌های ما به شهرداری را مبلغ یک میلیارد تومان محاسبه کرد و ما نیز این مبلغ را به حساب شهرداری پرداخت کردیم. هر چند که به علت عدم اعتماد به شخصی که علی رغم ۵۶ بار نامه‌نگاری به وی، حتی یک بار هم حاضر به پذیرفتن و پاسخگویی به ما نشده‌ بود و نشده است، قصد پرداخت این مبلغ را نداشتم. ولی طی تماس با رئیس شورای شهر و کسب تکلیف از وی بر اساس نظر ایشان مبلغ مذکور را پرداختم تا در ارتباط با توافق بر سر این موضوع، با وساطت آقای دبیری اقدام گردد. اما با این حال، با وجود واریز این مبلغ، سه روز بعد؛ مجموعه به دستور آقای برزگر جلالی پلمپ شد و باز جلوی درب ورودی بتن گذاشته شد و بنر نصب گردید و با وجود این که داخل مجموعه‌ پرسنل و غیر پرسنل حضور داشتند، بدون دستورقضایی، درهای مجمتع را جوشکاری کردند و بستند و باز با وجود طی موضوع در مراجع قضایی به من گفته شد که مدیرعامل سازمان سیما، منظر و فضای سبز شهری تبریز قبول نمی کنند و شما باید به طور علی الحساب ۵۰۰ میلیون تومان به شهرداری پرداخت کنید، من هم که با توجه به شرایط اقتصادی جامعه و وضعیت مجموعه، همان یک میلیارد تومان را به زور تهیه کرده بودم، اعلام کردم که امکان پرداخت مبلغ اضافی به عنوان علی‌الحساب را ندارم. چون همان گونه که واقف هستید که در شرایط کرونا، پارک ائل گؤلی از اسفند تا خرداد کلاً تعطیل بود و حتی در این ایام بابت چند چکی که در شهرداری داشتم، نامه نوشتم و درخواست کردم که به علت این شرایط ناخواسته پیش آمده، چک ها را نگه دارند و اندکی مهلت دهند. اما حتی این چک‌ها را بانک فرستادند و برگشت زدند و به تبع آن دوباره، تراژدی قطعی آب و برق بتن گذاری جلوی درب و نصب بنر را از سر گرفتند. البته ناگفته نماند که به هر نحو به جهت فصل کاری، راحتی ارباب رجوع و مشتریان خود مجبور شدیم چک ها را وصول دهیم و مبلغ علی الحساب را نیز پرداخت کنیم تا بتوانیم به یک توافق نهایی برسیم.

جالب است بدانید که در این ارتباط، کارشناسان سه و پنج نفره دادگاه؛ به نفع بنده رأی داده اند و اعلام داشته اند که از اجرای قرارداد خود عدول نکرده ام و الان هم پرونده در دست بررسی در دادگاه و هیئت کارشناسی هفت نفره است و حتی طبق مذاکرات و پیگیری های انجام شده مرتبط با این موضوع با رئیس شورای شهر و شهردار نیز، مقرر شده است که پرونده طبق ماده ۳۸ مورد رسیدگی قرار گیرد. منتهی، در این ارتباط باز هم برزگر جلالی؛ مدیرعامل سازمان سیما، منظر و فضای سبز شهری تبریز، فراتر از قانون حرکت می‌کند و با وجود عدم اعلام نظر از سوی مراجع قانونی و قضایی، ایشان مجدداً جلوی مجتمع بتن گذاشته اند و برق و آب مجموعه را قطع، و بنر معروف خود را نصب کرده اند. این در حالی است که برق، حق ذاتی مجتمع است اما با وجود شبکه برق در خیابان جلوی مجتمع، شهرداری به منظور ایجاد فشار بر ما، از صدور مجوز حفاری خودداری می کند و با وجود ۱۵ تا ۲۰ بار نامه‌نگاری تا به امروز، جوابی به ما نداده است.

این سرمایه گذار داخلی و کارآفرین جوان در تبیین بیش از پیش دلایل شهرداری بر چنین فشارهایی، با بیان این که قصدشان فقط گرفتن ماهی از آب گل آلود است، ادامه می دهد: یکی از بهانه های اعمال فشار بر مجموعه و انجام چنین کارهایی را عدم پرداخت حق السهم شهرداری اعلام می کنند. این در حالی که طبق اسناد و مدارک موجود و اعلام نظر کارشناسان اعلام می کنم که تا ریال آخر، حق السهم شهرداری پرداخت شده است و ریالی بدهکار نیستم و حتی سهم سال جاری نیز پرداخت شده است. هر چند تا به امروز، با وجود مکاتبات متعدد با آن‌ها، هنوز هیچ گونه ریز بدهی به ما اعلام نکرده‌اند. موضوع دوم نیز، اعلام احداثی های مازاد بر قرارداد است. این نیز در حالی است که قرارداد من « بی او تی» است و هر چه ساخته شده، در نهایت پس از مدت قرارداد، تمام و کمال به شهرداری واگذار خواهد شد و همان گونه که عرض کردم، در این مدت، سالانه ۲۰ درصد از سود درآمد زمین اسکیت و ۳۰ درصد از سود درآمد سایر قسمت های تجاری به حساب شهرداری پرداخت شده، و پرداخت نیز، خواهد شد و در غیر این صورت، اگر چنانچه اختلافاتی حادث گردد، مرجع رسیدگی به موضوع اختلاف، دادگاه تعیین شده است و باید طبق آن عمل کنیم و ما هم در هر حال، مطیع قانون هستیم.

وی در پاسخ به چیستی نقش سازمان پارک ها، فضای سبز و سیما منظر تبریز در قرارداد اصلی فی‌مابین مجتمع سایمان با شهرداری مرکز، متذکر می شود: در قرارداد منعقده، این سازمان به عنوان ناظر پروژه تعیین شده است و جای یادآوری دارد که تمامی نقشه ها و مجوزهای مرتبط با ساخت و اجرا نیز با تأیید این سازمان، زیر نظر و کنترل دائمی و روزانه کارشناسان خودشان اجرا شده است و حتی پس از عقد قرارداد با شهرداری مرکز، نیز تمامی مکاتبات با این سازمان انجام شده است. منتهی الان مدیر عامل فعلی این سازمان می گوید که هر چه ما گفته‌ایم و انجام داده‌ایم و برای انجام اش مجوز و تأییدیه داده‌ایم، صحیح نبوده است و شما باید با تمامی امور را با شهرداری مرکز انجام می دادید. سازمان پارک ها به شهرداری مرکز پاس می دهد و شهرداری مرکز نیز به این سازمان. البته بهتر است یاد آوری کنم که طبق قرارداد، تعهد ۲ میلیارد تومان بوده است و من با وجود چنین تعهد مالی، ۷ میلیارد تومان سرمایه‌گذاری کرده ام. چون سعی داشتم کارم را به بهترین نحو و خیلی بهتر از موضوع قرارداد انجام دهم. اگر غیر از این بود، دست به چنین سرمایه گذاری نمی زدم. چون همان گونه که مستحضرید اگر من همان زمان، ۷ میلیارد تومان را برای کارهای دیگر هزینه می کردم، هم اکنون حداقل معادل اش، ۷۰ میلیارد تومان می شد. باور بفرمایید برای سرمایه‌گذاری این مجموعه، یک واحد مسکونی در خیابان مرزداران تهران به قیمت متری چهار و نیم میلیون تومان فروختم و الان همان واحد را متری ۵۴ و نیم میلیون هم نمی دهند.

🔹این قهرمان ملی و آسیایی سرمایه گذار در بخش ورزشی، با تأکید بر این که اصلاً هیچ گونه توجیه اقتصادی برای این پروژه وجود ندارد، در پاسخ به بود یا نبود احساس پشیمانی نسبت به انجام چنین سرمایه گذاری در استان و تبریز، اندکی مکث می کند و با بغضی نهفته در گلو، متذکر می شود: احساس پشیمانی… به نکته خوبی اشاره کردید. باور بفرمایید آن موقع که پیگیر مراحل اجرایی این مجتمع بودم، برادرم به آمریکا رفت و به من نیز پیشنهاد کرد و گفت که با او بروم. اما چون اخلاق، من با برادرم متفاوت بود و همیشه سعی داشتم در کارها، اهداف و انجام و اجرای شان، بهترین عملکرد را داشته باشم. همین جا ماندم و در رشته ورزشی خودم نیز تا جایی پیشرفت کردم که به عنوان تنها نفر ایرانی جهت مربیگری تیم ملی ترکیه انتخاب شدم و به همراه دوست و همکارم، اصغری که از نام آوران این رشته ورزشی است، سکّانداری تیم ملی این کشور را عهده دار شدیم. اگر عشق، علاقه و عِرق به وطن و زادگاهم نبود، همان موقع این هزینه سرمایه‌گذاری را جای دیگر انجام می دادم، با دلالی یا خرید و فروش ساختمان، یا خودرو و امثال آن ها، سرمایه خود را افزایش می دادم. اما با همه این فراز و نشیب های سر راه این سرمایه گذاری، هنوز هم خوشحالم که با ایجاد این مجتمع، توانستم از خودم یک یادگاری در این شهر بر جای بگذارم. هر چند با نظر به شرایط پیش آمده در این مسیر، به قدری دلسرد و پشیمانم که گفتنی نیست و در این راستا، بر من حق دهید، این روزها برای مسابقات دهه فجر برنامه ریزی کرده ام، اما در مجتمع آب و برق ندارم و شرمنده ورزشکاران و خانواده‌های ۹۴ نفر پرسنل اینجا شده ام که ذاتاً به خاطر کرونا، تأثیر و تبعات آن با مشکل مواجه شده اند، احساس می کنم دغدغه ای دیگر افزوده ام. همان گونه که مستحضرید کل دنیا درگیر مشکلات کرونا هستند و در چنین شرایطی مسؤولان، شهرداران و متولیان امور، کمک رسان و یاور مؤسساتی همچون ما که در شُرف ورشکستگی مالی ناشی از کرونا می باشند، می شتابند تا باری از مشکلات مالی آن ها بکاهند. اما متأسفانه در چنین استانی که زبانزد عام و خاص است، مسؤولان مجموعه شهرداری و مخصوصاً برزگر جلالی، با نیت های شخصی و حتی بنا به گفته صریح شان، قصد تصاحب این مجتمع را دارند و می خواهند آن را از دست مان در بیاورند و به مزایده بگذارند، و مسائلی از این قبیل، از دلایل پشیمانی بنده برای ادامه راهی است که رفته ام.

این بازیکن و مربی افتخار آفرین جوان در پاسخ به این که اگر فرصت دیگر برای سرمایه گذاری مجدد در این شهر و استان داشته باشد، باز حاضر به سرمایه گذاری می شود، یا نه، با اذعان بر این که در این شهر، هنوز بعضی ها فرق بین پیمانکار با سرمایه‌گذار را درک نکرده اند؛ می گوید: با این که خیلی اذیت شده ام اما گفتنی است که همه چیز خود را با سخت‌کوشی به دست آورده ام و با سخت کوشی نیز، به دست خواهم آورد. منتهی ببینید برای امثال من سرمایه‌گذار، زمینه مناسب در حوزه سرمایه‌گذاری و ورزشی مرتبط با تخصص ام باید فراهم باشد. منتهی فراهم نیست. برای نمونه، به جرئت می‌توانم بگویم که بنده در رشته ورزشی خودم، یک متخصص هستم، ولی متأسفانه کسی که به عنوان مسؤول پیگیری بر کرسی مدیریت نشسته، و باید جوابگوی من و امثال من باشد، از نظر تحصیلی و تخصص اش، هم خوانی ندارد و با رشته من نیز کاملاً متفاوت است و گویا دکترای ادبیات دارد و مدیر عامل سازمان پارک ها، فضای سبز و سیمای منظر شهر شده است و متأسفانه با چنین کارها، اعمال فشارها و عدم پاسخ به چندین نامه، حتی تا حالا نتوانسته است در حوزه ادبیات نیز، موفق عمل نماید و ادبیات کار و رشته مرتبط با رشته مرا درک کند و تا حالا وظیفه خود را به عنوان مدیر عامل این سازمان، درست انجام نداده، و حسن کار خود را نتوانسته به من سرمایه‌گذار و امثال من، به اثبات رساند و نشان دهد و با تعامل و پاسخگویی به چیستی و چگونگی این مشکلات حادث شده، و برطرف سازی شان، مشکلات را هموار سازد. مطمئن ام تا زمانی که چنین افرادی در رأس امور، قرار داشته باشند، هیچ سرمایه‌گذاری حاضر به انجام یا سرمایه‌گذاری در این بخش ها نخواهد بود و در شهر نیز، نمی‌توان انتظار به وجود آمدن چنین طرح های فاخری را داشت. راحت تر بگویم مجتمع های این چنینی که یک بستر مناسب در مسیر پیشرفت جوانان شهر، قدرت جسمی، توان و هدایت روحی، فکری، فرهنگی و ورزشی آن‌ها فراهم می سازند و به عنوان آبروی یک شهر محسوب می شوند، حیف است که به خاطر ندانم کاری های بعضی از افراد، با مسائل و موضوعاتی از نوع مشکلات مجتمع سایمان مواجه گردند. به خصوص، در شرایط فعلی که متأسفانه به خاطر شرایط حاکم بر جامعه؛ جوانان و نوجوانان در حال پیشروی به سمت تنبلی و کم تحرکی هستند.

این سرمایه گذار ِجوانِ دلسرد شده از این همه بی مهری، در بخش پایانی این گفتگو و در نقد به تعطیلی این مجموعه؛ خاموش کردن چراغ این‌گونه مجتمع های ورزشی، تفریحی و فرهنگی را دامن زدن به افزایش مسائل جوانان و جامعه می داند و ادامه می دهد: یکی از وظایف متولیان شهرداری هر شهری؛ ارتقا، افزایش و ایجاد امکانات ورزشی مختلف از جمله رشته اسکیت است و در این ارتباط اگر چنانچه توان ایجاد امکانات جدید در آن‌ها نباشد، که نیست. انتظار می رود تا مدیران، مسؤولان و مدیران اجرایی شهری، استانی لااقل در اماکن و مجتمع‌های موجود، مشکلات بر سر راه سرمایه گذاران این بخش ها را دریابند و به مشکلات شان دامن نزنند و آن‌ها را به خاموشی و تعطیلی سوق ندهند. چون باور بفرمایید الان من و امثال من به نوعی در رشته‌های مختلف سرمایه‌گذاری کرده‌اند، انتظار دارند که متولیان امور، به ویژه؛ شهرداری ها اجازه تداوم بخشی به فعالیت شان را به آن ها بدهند و مشکلات شان را هموار سازند. نه اینکه خود شهرداری یا عوامل آن ها، به عنوان یک سدّ و مانعی بزرگ بر مسیر راه شان قرار گیرند و آنان را دلسرد سازند. چون واقعاً اینان با ایجاد دلسردی در وجود سرمایه گذاران این مجموعه، که با الگوبرداری از آن، مجموعه‌ای دیگر در تهران احداث شده است. حکایت شان کاملاً متفاوت با حکایت ماست و رضایت عوامل آن‌ها به مراتب بسیار بیش تر از ماست. چرا که مسؤولانه بالاسری آن‌ها، نسبت به سرمایه گذاران این حوزه و رشته ورزشی، دیدگاه مثبت، تخصصی و راه گشا دارند. برخلاف مسؤولان این شهر که هنوز متوجه فرق بین پیمانکار و سرمایه گذار نشده اند. چون در اغلب جلسات برگزار شده، بنده را به عنوان پیمانکار می‌شناسند، نه یک سرمایه‌گذار. راحت تر بگویم اینان هنوز درک نکرده اند که پیمانکار از شهرداری پول می گیرد تا کاری را انجام دهد، در حالی که من سرمایه گذار و امثال من، خودش سرمایه مالی را متقبّل می شود و خودش تأمین کننده هزینه‌های سرمایه‌گذاری خود به روش های مختلف است. همچون، منی که هزینه سرمایه‌گذاری خود را با فروش زمین یا خانه ام فراهم نمودم.

منفرد در پایان در پاسخ به انتظارات خود از مسؤولان، متولیان امور و مدیران مجموعه شهرداری و سازمان پارک ها، فضای سبز و سیمای منظر شهری، متذکر می شود: به گونه ای رفتار کنند که ما در این مجتمع‌، بیش از این شرمنده ورزشکاران، پرسنل شاغل و خانواده های شان نشویم. چون از بهمن سال قبل به خاطر کرونا، مجموعه های ورزشی و تفریحی همچون، مجموعه ما به کل مشکلات متعددی مواجه گشته اند و در شرف ورشکستگی هستند و در این راستا، انتظار داریم تا مسؤولان و مدیران با مساعدت و همراهی این مجموعه ها، باری از مشکلات چنین مجموعه هایی را کاهش دهند. راحت تر بگویم تقریباً ما نیز تفاوتی با چنین مجموعه های متضرر نداریم. منتهی با وجود چنین مسائل و مشکلات اقتصادی گریبان گیرمان، مدیر عامل سازمان پارک ها، فضای سبز و سیمای منظر شهری، خود عامل و مانعی بزرگ بر سر راه مان گشته، و حتی بدون حکم قضایی اقدام به تعطیلی سایمان نموده است و ما همچنان منتظر جواب آن‌ها هستیم. فراموش نکنیم که ماه هاست که برای مسابقات دهه فجر امسال برنامه ریزی کرده بودیم و الان با این اوصاف و اوضاع، واقعاً مانده ایم که چه کنیم⁦!