بیداری آذربایجان – ابوالفضل وصالی: علیرغم اینکه موضوع نظارت استصوابی شورای نگهبان برای احراز صلاحیت نامزدهای انتخابات در مورد کاندیداهای مراکز تصمیم گیری یکی از چالش های قابل بحث در بین سیاسیون بوده است اما به نظر می رسد لزوم بررسی صلاحیت های پنهان از نظر مراجع چهارگانه که در استعلام ها قابل اکتشاف نیست، […]
بیداری آذربایجان – ابوالفضل وصالی: علیرغم اینکه موضوع نظارت استصوابی شورای نگهبان برای احراز صلاحیت نامزدهای انتخابات در مورد کاندیداهای مراکز تصمیم گیری یکی از چالش های قابل بحث در بین سیاسیون بوده است اما به نظر می رسد لزوم بررسی صلاحیت های پنهان از نظر مراجع چهارگانه که در استعلام ها قابل اکتشاف نیست، غیر قابل انکار است، چرا که موارد بسیاری از شیادی ها و سوء شهرت ها می توان سراغ گرفت که گرفتار قانون نشده اند و یا به هر دلیلی پرونده هایی علیه آنان در نزد مراجع فوق الذکر وجود ندارد ، همانگونه که چه بسیار افراد تبهکارتر از محبوسین که آزادانه زندگی می کنند و مجازات آنان در صورت اثبات جرایم پنهان شان بسیار سنگین تر از محکومین باشد اما با ترفندهایی عجالتاً از چنگال قانون و مجازات قسر در رفته اند !
فلذا اصل نظارت بر شخصیت حقیقی افراد خصوصاً آنانکه قصد تصدی امور مدیریتی و وکالتی مردم را دارند موضوعی قابل توجیه و دفاع می باشد و نمی توان در مورد ضرورت آن تشکیک کرد و لیکن آنچه مساله ی نظارت استصوابی شورای نگهبان را زیر سوال می برد ، گاهاً انحراف از ماهیت ماموریت و احیاناً رویکردهای تبعیض آمیز و جناحی و غیرمنطقی و به قول معروف « بنی اسرائیلی » است که موجب حذف نیروهای کارآمد و نخبه از چرخه ی تصمیم گیری برای مقدرات مردم و جامعه می گردد !
با این وصف هرچند که خروجی و عملکرد برخی افراد تایید صلاحیت شده در شورای نگهبان مملو از موارد و مصادیق کجروی ها و خیانت ها و مفاسد و کج فکری هاست ، اما یک مساله ی مهم در این روند به غایت اعجاب انگیز می باشد و آن اینکه مثلاً نمایندگان مجلس که اعضاء ۲۹۰ نفره ی حاضر آن با تایید مو شکافانه ی صلاحیت شورای نگهبان ۱۲ نفره و اخذ آراء مردم به مرکز قانون گذاری راه یافته اند و در ترکیب این نمایندگان افرادی با تخصص ها و تجربیات و تحصیلات مختلف حضوردارند ، موظف اند مصوبات خود را برای تایید و تطبیق با شرع و قانون اساسی به همان مرجع شورای نگهبانی باز گردانند که بر صلاحیت یکا یک همین نمایندگان بطور سختگیرانه صحه گذاشته است !
و به عبارتی واضح تر بلوغ فکری و سیاسی ۲۹۰ نماینده که چه بسی پیش از ورود به مجلس در حوزه های مختلف و حساس سوابق انقلابی و مدیریتی داشته اند ، به زعم شورای ۱۲ نفره نگهبان علیرغم تایید صلاحیت آنان ، قابل اعتماد و اطمینان نیست و لاجرم نمایندگان مجلس باید هم در بدو نامزدی برای حضور در انتخابات از زیر تیغ تیز نظارت استصوابی این شورا رد بشوند و هم بعد از اخذ رای مردم و ورود به مجلس، مصوبات خود را علیرغم طی مراحل مطالعاتی و کارشناسی در کمیسیون های تخصصی و پشتوانه ی اجماع کلی و خرد جمعی، جهت تصویب لوایح و طرح ها ، برای تایید به همان شورای نگهبانی باز گردانند که برخی اعضاء آن بدون رای مردم و بصورت انتصابی چندین دوره ی مجلس را آزگاری با روش های مزبور مدیریت کرده اند و چه بسی صلاحیت هرکدام از آن ها در نزد مردم در قبال مسوولیتی که دارند بسی مورد تردید باشد !
هرچند از عجایب مدیریت های کشور ما یکی هم این باشد که چرا برای حضور در انتخابات تمام مراکز تصمیم گیری از جمله مجلس شورای اسلامی ، خبرگان و ریاست جمهوری، نظارت استصوابی شورای نگهبان ۱۲ نفره لازم است اما برای تایید صلاحیت نامزدهای شوراهای شهر و روستاها که در جای خود مهم و تاثیرگذار می باشد ، صرفاً به پاسخ مراجع چهارگانه اکتفا می شود ؟! و چرا مصوبات و تصمیم گیری های ریاست جمهوری و مجلس خبرگان مستلزم ارجاع به شورای نگهبان نیست ؟! و چرا رای اعتماد و یا عدم اعتماد و استیضاح وزراء در مجلس بر خلاف سایر موضوعات تصمیم گیری نیاز به تایید شورای نگهبان ندارد ؟! و چرا شورای نگهبان در قبال برخی تایید صلاحیت های شبهه دار خود که منجر به سو ء عملکردهای ما بعد می گردد و نتیجه ی آن در پایان دوره گاها به رد صلاحیت همان نماینده می شود، نظارت مسوولانه و مستمری ندارد؟!
و سوالات بی پاسخ ریز و درشت دیگری از این دست که در افکار عمومی و خصوصی در خصوص عملکرد شورای نگهبان مطرح است و از جمله اینکه چگونه می شود صلاحیت نماینده ای در مجلس برای انتخابات آتی رد می شود ولی او هم چنان در فرصت چند ماهه ی باقی مانده تا آغاز به کار مجلس جدید با علم بر عدم صلاحیت خود مشغول رای دادن و تصمیم گرفتن بر مقدرات مردم و مملکت است و احیاناً تشدید فرصت طلبی مغتنم و سوء استفاده از این بازه ی زمانی برای مقاصدی که شاید موارد آن منجر بر اسقاط صلاحیت وی شده باشد !
