فقدان عبرت مدیریتی از حوادث خسارت بار طبیعی !
فقدان عبرت مدیریتی از حوادث خسارت بار طبیعی !

بیداری آذربایجان – ابوالفضل وصالی: زلزله ی ۵/۹ ریشتری نیمه شب گذشته ی آذربایجان که موجب ویرانی چند روستا و تخریب بیش از ۴۰۰ واحد مسکونی شد و تلف شدن صدها راس دام در اثر ریزش آوار آغل های روستائیان و البته مرگ ۵ نفر انسان – اگرچه از نظر آماری نسبت به شدت و […]

بیداری آذربایجان – ابوالفضل وصالی: زلزله ی ۵/۹ ریشتری نیمه شب گذشته ی آذربایجان که موجب ویرانی چند روستا و تخریب بیش از ۴۰۰ واحد مسکونی شد و تلف شدن صدها راس دام در اثر ریزش آوار آغل های روستائیان و البته مرگ ۵ نفر انسان – اگرچه از نظر آماری نسبت به شدت و زمان استراحت شبانه ی مردم بسیار کم می باشد- بار دیگر خسارات هنگفت مادی و معنوی را تحمیل جمع کثیری از مردم مظلوم و قشر محروم کرد .

این زلزله در حالی روی داد که در چند سال نه چندان دور گذشته خسارات مادی و معنوی هنگفتی ناشی از عوامل طبیعی در مناطق مختلف کشور رخ داده است که هنوز آلام و آثار دلخراش سیل خانمان برانداز اوایل سالجاری در شمال و جنوب و زلزله ی مهیب ۷/۳ ریشتری دو سال پیش درمنطقه ی کرمانشاه زدوده نشده است و تاسف بارتر اینکه به نظر می رسد دولتمردان و متصدیان امور مملکت هر بار فقط در هنگام وقوع چنین حوادث تلخی از خواب غفلت بیدار می شوند و بعداز چندی بدون تجربه اندوزی و تدبیر و تعقل برای کاهش خسارات چنین حوادثی دوباره در خواب خرگوشی فرو می روند تا مگر حادثه ای دیگر آنان را وحشت زده از خواب بپراند!

اکنون نیز به نظر می رسد ماحصل واکنش مدیریتی مسوولان برای جبران خسارات مادی این حادثه فراتر از تدابیری چون اسکان موقت و تحویل کانکس و چادر و پرداخت وام و تخصیص اعتبار برای بازسازی مناطق حادثه دیده و توزیع کمک های مردمی و احیاناً بین المللی و اقدامات تسکینی این چنینی نخواهد رفت و در پس آن باز هم غنودن در بستر نرم و گرم خواب غفلت تا وقوع حادثه ای دیگر !

آیا دولتمردان پر ادعای کشور ما که در حرف و سخن و شعار خود را علامه دهر و همه فن حریف می پندارند و برای جهانیان حتی ملت های مرفه و مملکت های پیشرفته نسخه ی رستگاری می پیچند ، نمی توانند درک کنند که صرف هزینه های پیشگیری از جمله تخصیص اعتبار برای ایمن سازی اماکن روستایی که بیشترین خسارات حوادث طبیعی در این مناطق اتفاق می افتد ، به مراتب معقول تر از آن است که بودجه های هنگفتی بعد از وقوع ماوقع برای جبران خسارات هزینه شود ؟!
آیا مسوولان ما نمی دانند که بخش مهمی از جغرافیای کشور در بستر خط گسل زلزله قرار گرفته و هر لحظه خطر وقوع غیرقابل پیش بینی آن در اقصی نقاط شهری و روستایی وجود دارد و البته فاجعه ی بالقوه ی بس وحشتناک تر در زیستگاه های مناطق حاشیه ی شهرها در کمین است؟!

آیا مقصران حوادث قبلی که با بی مبالاتی در تصرف سوداگرانه و انسداد مسیل ها موجب مرگ دلخراش ده ها نفر از هم وطنان در سیل خانمان برانداز اوایل سال از جمله زیر دروازه ی قرآن شیراز شدند شناسایی و مجازات شده اند ؟! و آیا مسوولینی که در گذشته مجوز احداث شهرک ها و مناطق مسکونی را در مناطق بحرانی و زلزله خیز صادر کرده اند و شهرک های شمالی کلان شهر تبریز مانند باعمیشه و رشدیه و نصر و مرزداران و امیدیه و مصلی و شهریار مصادیق در حال توسعه ی آن است مورد مواخذه قرار گرفته اند ؟!

و ختم کلام اینکه عیار صلاحیت و توانمندی حاکمان یک جامعه در مدیریت شرایط بحران در حوزه های مختلف محک می خورد و اگر خسارات دیگر حوزه های اجتماعی ناشی از مدیریت دولتمردان کشور ما اعم از اقتصادی ، اجتماعی ، فرهنگی ، سیاسی مانند حوادث طبیعی عینیت آنی پیدا می کرد و در پی هر سوء مدیریت و خیانت و ندانم کاری یک سقف فرو می ریخت ، عمق فاجعه بیشتر قابل درک می شد !