بحران اصلاح طلبان در آستانه ی انتخابات مجلس !
بحران اصلاح طلبان در آستانه ی انتخابات مجلس !

بیداری آذربایجان-ابوالفضل وصالی: صدور اطلاعیه ی شورای اصلاح طلبان تبریز بعد از مشاجره ی رسانه ای شده ی دو چهره ی شاخص آن ( جعفر تقوی رئیس فعلی ) و ( ظهیرنیا رئیس قبلی ) آن هم با ادبیات کنایه آمیز و معنی دار که در فحوای آن می توان اعتراف به اشتباه در تعیین […]

بیداری آذربایجان-ابوالفضل وصالی: صدور اطلاعیه ی شورای اصلاح طلبان تبریز بعد از مشاجره ی رسانه ای شده ی دو چهره ی شاخص آن ( جعفر تقوی رئیس فعلی ) و ( ظهیرنیا رئیس قبلی ) آن هم با ادبیات کنایه آمیز و معنی دار که در فحوای آن می توان اعتراف به اشتباه در تعیین برخی افراد برای لیست موسوم به تدبیر و امید را خصوصاً برای انتخابات شورای شهر به روشنی دریافت کرد و به پشت پرده های بعضی تداخلات و تعاملات و تعارضات نیز در جریان مدیریت این نهاد و مشخصاً تعیین ریاست سال سوم شورای شهر پی برد که منجر به علنی شدن اختلافات عناصر تشکیلاتی این جریان سیاسی شده است ، در بطن خود حایز نکاتی می باشد که نشان دهنده ی بحران و سردرگمی سران این جریان سیاسی استان است !

صرفنظر از اینکه این اختلافات چالش برانگیز در آستانه ی انتخابات دوره ی یازدهم مجلس شورای اسلامی در سطح کشوری هم برای این جناح سیاسی بروز جدی پیدا کرده است، بطوریکه «کواکبیان» عضو هیئت رئیسه مجلس با بیان اینکه شورای عالی سیاستگزاری اصلاح طلبان دمکراتیک نیست، تصریح می کند: « در سال ۹۴ افرادی را در لیست خود قرار دادیم که بعداً پشیمان شدیم » و ادامه می دهد « اگر بگوییم هرکسی در حزب اتحاد ملت است خیلی اصلاح طلب است ؛ حرف بی ربطی است » ؛ و هم چنین « عبدالله ناصری » که از وی به عنوان تحلیل گر سیاسی اصلاح طلبان نام برده شده است ، با ادبیات موهن تر و تندتر ضمن اعلام خطر حضور « جریان سومی » به مدیریت « احمدی نژاد » برای هردو جناح اصولگرا و اصلاح طلب در انتخابات پیش روی مجلس اظهار داشته است « اصلاح‌طلبان باید بپذیرند اگر شرکت در انتخابات را مشروط نکنند، نزد جامعه مدنی و مردم به عنوان « نامردان و پفیوز‌های سیاسی » قلمداد خواهند شد.» ، معذالک به نظر می رسد شورای اصلاح طلبان استان در متن و تحلیل اطلاعیه ی اخیر خود نیز دچار تناقض گویی شده است و دلیل بر این مدعا تقبیح عملکرد شورا ی شهر تبریز با عبارت : « شورای شهر تا رسیدن به شان تبریز فاصله ی بسیاری دارد » و هم چنین نکوهش لیست اکثریت شورای شهر تبریز موسوم به تدبیر و امید ، تلویحاً به جهت عدم راهبرد تفکرات اصلاح طلبی و عدم اجماع و انسجام در تعیین ریاست شورا و پیشتر از آن انتخاب شهردار » و به رغم آن بلافاصله تایید تعجب بر انگیز و نقض غرضانه ی عملکرد شورا و شهرداری به جهت ادعای مواردی چون پاک دستی ، عدم بروز فساد مشابه شورای چهارم ، شفافیت و عدم جذب نیرو و غیره می باشد !

این در حالی است که شورای اصلاح طلبان اولاً نمی تواند به صرف ورود ۸ نفر از اعضاء لیست تدبیر و امید به شورا ی ۱۳ نفره و بدون توجه به عملکرد هر کدام از آنان این لیست را قطب اکثریت شورا معرفی کند و گرنه دچار تجاهل مرکب شده و اعتبار سیاسی خود را بیش از پیش در افکار عمومی خدشه دار خواهد ساخت ، چراکه در غیر این صورت با ۸ نفر اکثریت می باید «هژمونی» شورا در تمامی تصمیم گیری ها و مصوبات و رویکردها در اختیار لیست امید قرار می گرفت اما نتیجه ی انتخاب شهردار به مثابه سیطره بر امور مهم اجرایی به نفع طیف مقابل و نیز نتیجه ی انتخاب رئیس سال سوم شورای پنجم به وضوح نشان می دهد این لیست از اکثریت ساقط شده است ، دلیل بر اینکه علیرغم انصراف « شکور اکبر نژاد » فرد دیگری از لیست امید ( تقی پور ) به نمایندگی از آن لیست کاندیدا شده بود که نه تنها ۵ عضو لیست امید به او رای ندادند بلکه سه عضو این لیست به رقیب وی در طرف مخالف ملحق شدند ( دو رای ممتنع و سه رای به نفع رقیب ) !

با این حال اگر توفیقی البته به زعم شورای اصلاح طلبان در بهبود عملکرد شورا حاصل شده باشد ( که البته نشده است و اعتراضات مکرر « فرج قلی زاده » عضو موثر لیست امید در شورا مبین نقض موارد ذکر شده ی آن است ) به دلایلی که تشریح شد ، نمی تواند ناشی از نقش آفرینی لیست امیدی باشد که حتی اعتمادی به هم لیستی های خود ندارند، مضاف بر اینکه با پیوستن حداقل سه عضو این لیست به طیف رقیب دیگر نمی توان عنوان اکثریت را به نفع اصلاح طلبان مصادره کرد و گواه بر آن در وهله ی اول همان نتیجه ی آشکار انتخاب شهردار و رئیس شورا و تنزل عملی لیست امید از « اکثریت » به درجه ی « اقلیت » است !

معذالک بنا به مواردی که ذکر آن رفت و با توجه به وارد کردن شبهه انگیز و فله ای بعضی از کاندیداها به لیست اصلاح طلبان در انتخابات پیشین مجلس و شورا و فراتر از آن نارضایتی عمومی مردم از عملکرد دولت منتسب به این جریان سیاسی و همچنین با امعان نظر به تناوب سنتی سلسله ی قدرت گیری ۸ ساله در سال های ماضی دو جناح که واژه ی « سیاس » مناسبت تر از وصف « سیاسی » بر پسوند آنان به نظر می رسد و تحقیقاً عناصر شرافتمند و مسوولیت پذیر هردو جناح نیز از رویکرد های « فرصت طلبانه » و مفسده آمیز هر دو جریان تبری می جویند؛ باید کار اصلاح طلبان را با هر عنوان و شعار و ترفندی در انتخابات آتی مجلس و ریاست جمهوری و حتی شوراها تمام شده دانست و لاجرم این بار آن تعداد از مردم که در فضای محدود و غیبت احزاب مستقل و دگر اندیش و علیرغم عملکرد فاجعه بار جناحین سیاسی ، اگرهم رویگردان از انتخابات نشوند و بنا به انگیزه های قابل فرض خود و البته بدون هیچ شانس نجات از این سیکل معیوب پای صندوق های رای بروند ، دوباره مجبور به تکرار فاجعه ی گزینش بین « بد » و « بدتر » خواهند شد !

و اسفا که دو جناح نقش آفرین در مدار سیاسی و مدیریتی کشور در طول چهل سال گذشته به جای آسیب شناسی و اصلاح رویکردهای خود در جهت توسعه ی پایگاه اجتماعی برای دست یابی به قدرت، صرفاً به تسلسل انحصاری و فرصت طلبانه ی گردش دوره ای تسلط بر امور قانع و متقاعد هستند و عموماً اکتفا بر « پارادایم » کم هزینه ی تبلیغاتی ازسوء عملکرد و نقطه ضعف های مدیریتی جناح مقابل و عکس العمل منفی قاطبه ی مردم به آن در پروسه ی انتخابات را بر ارائه برنامه ی جامع و کارآمد و عملیاتی خود ترجیح داده اند !