تکلیف ما مشخص است، تکلیف شما چطور؟!
تکلیف ما مشخص است، تکلیف شما چطور؟!

اویاقلیق: یکی از رفقا تعریف میکرد که استادشان در یکی از کشورهای عربی، میهمان یک تاجر ایرانی تبار بوده که خاطره تلخی از دوران جنگ برایش نقل میکند: در اوایل جنگ و پیشروی نیروهای صدام و محاصره خرمشهر، برخی از ساکنان با این تصور که سربازان صدام به خاطر اشتراک زبانی و فرهنگی با آنها […]

اویاقلیق: یکی از رفقا تعریف میکرد که استادشان در یکی از کشورهای عربی، میهمان یک تاجر ایرانی تبار بوده که خاطره تلخی از دوران جنگ برایش نقل میکند:

در اوایل جنگ و پیشروی نیروهای صدام و محاصره خرمشهر، برخی از ساکنان با این تصور که سربازان صدام به خاطر اشتراک زبانی و فرهنگی با آنها مدارا خواهند کرد حاضر به ترک خانه خود نمیشوند.

تعریف میکند وقتی صدامی ها وارد خرمشهر شدند و به نزدیکی خانه ما رسیدند به استقبالشان رفته و آنها را میهمان کباب بره و… نمودم.

بعد از خوردن کباب هوس شراب کردند و بی درنگ همان را نیز برایشان مهیا نمودم. صدامی ها مست می کنند و گویا هوس های دیگری در سر داشتند… آن فرد تعریف میکند که میهمانانش علاوه بر تجاوز به عروس باردارش، به زن ۵۰ساله اش هم رحم نمیکنند.

بسیار ناراحت شده و به قصد سیگار کشیدن به سمت بیرون قدم میگذارد. به یکباره اسلحه یکی از فرماندهان را روی شقیقه اش حس می کند. فرمانده احتمال میداده که او بقصد انتقام قصد کاری دارد!
میزبان، با اشاره میفهماند که قصد روشن کردن سیگار دارد. اما فرمانده حرفی میزند که همه هستی آن مرد را به آتش می کشد: ما از امثال شما نمیترسیم. اما از جهان آراها واهمه داریم (نقل به مضمون)

این ماجرای واقعی به دفعات تکرار شده و صد افسوس که عبرت ها فراوان و عبرت گیرنده ها کم اند و برخی با وجود همه این تجربیات تلخ باز هم حاضر به بوسیدن پوتین های دشمنان اند.

نمونه نزدیک دیگر به زمان ما؛
اهالی موصل به هوای اینکه داعش سنی مذهب است در مقابل یورش آنها مقاومت نمیکنند اما داعش در ضرب الاجلی اعلام می کند که مردم باید با دست خودشان دختران جوان شان را جهت جهاد نکاح تحویل دهند…

اما هیهات ‌که فرزندان خمینی و خامنه ای به دشمن اعتماد کنند و دست های چدنی زیر دستکش مخملی را نبینند…

تکلیف ما مشخص است….
کشور ما دچار مشکلات کمی نیست. دزدی و غارت گری به انحای گوناگون وجود دارد.
سوء استفاده از مقام و لباس و جایگاه و ثروت و قدرت برخا بسیار آزار دهنده جلوه میکند.

هزینه عدالت خواهی و انتقاد در کشور بسیار بالاست. بخاطر سوء استفاده ضد انقلاب، در مقابل فریادهای عدالتخواهانه برخا مقاومت های نابجا رخ داده است. گاهی کشور در گرداب سیاسی دو جناح بی کیفیت و پر مدعا هزینه های گزافی پرداخت کرده و سالها تاوان اشتباه کسانی را پرداخته است که متعصبان دیروز بودند و امروز به نرخ روز روشنفکر مآبی میکنند.

رفتار متکبرانه برخی افراد با مردم و بالاخص با مستضعفین از مسئولین درجه چندم گرفته تا وزیر و امام جمعه و مداح و خواننده بسیار مشمئز کننده است.

بسیار زشت است که برخی رای مردم را تزئینی قلمداد میکنند. مگر مردم این مُلک الهی در بزنگاه های سیاسی و اجتماعی شرافت شان را نشان نداده اند؟!
عهد خمینی با مردم بر سر استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی بود.
ما بر عهد انقلاب ۵۷ پایبندیم.
ریشه این جمهوریت در خاک بهشتی اسلام ریشه دوانده.
سنگرهای مقاومت پیچیده تر شده اند؛ گاهی دشمن را در دل مردم و یا در قاب های رنگارنگ رسانه ها می‌بینیم. تشخیص خبیثان بسیار سخت شده. اما ما آنچه داریم که دیگران ندارند؛

ما خمینی کبیری داریم که دم قدسی اش صدها هزار لاله بهشتی را در هویزه، دهلاویه، شلمچه رویاند.

ما خامنه ای حکیم را داریم که گذر از فتنه های هزار تو را با راهنمایی های او تجربه کردیم.

ما مردمی داریم که جوانمردانه حامی انقلاب و وطن اند. ما کسانی داریم که از تهدیدها فرصت میسازند. براستی بهانه ای برای ناامید بودن هست؟!

اگر روزی دشمن با سلاح های گرم بار دیگر علیه مان قداره بکشد نمی ایستیم تا هتک حرمت نوامیس مان را در خانه خود شاهد باشیم.

جهان آرا، همت، باکری، باقری و…. فقط اسم های خالی نیستند، بلکه فرهنگ اصطلاحات انسانی و مقاومتند که هیچگاه در زمان و مکان خاصی دفن نشده اند و هر دم خاک این وطن را با آنچه رزق الهی بر ایشان است متبرک می کنند.

تکلیف ما مشخص است.

اما تکلیف مستکبرین داخلی و خارجی چطور؟!
۲۲ بهمن روز تعیین تکلیف دشمنان انقلاب اسلامی است. انحراف از آرمان های امام و فراموش کردن حقیقت الهی ۲۲بهمن و متفرق کردن مردم از مطالبه عدالت و آزادی، همان نقطه کوری است که دشمن را امیدوار کرده است.

گره زدن آبروی انقلاب به اشخاص بزرگترین خطای راهبردی برخی ها بوده است. رهبر انقلاب برای شکستن این روال غلط حتی در جلوی دوربین ها و مردم نسبت به برخی اشکالات در نظام علنا عذرخواهی کرده اند. اما دریغا از جمعی که در هر دوجناح سیاسی فقط به قاتوق خود می اندیشند و به صنعت پرسود بت تراشی مشغولند.
آری، تکلیف ما مشخص است…
مبارزه با استبداد و استکبار داخلی و خارجی و مقاومت درمقابل زیاده خواهی های دشمنان عدالت و آزادی در داخل و خارج…