شرکت صنایع دستی شهرام و شرکاء !
شرکت صنایع دستی شهرام و شرکاء !

اویاقلیق: اخیرا نامه رئیس کمیسیون فرهنگی شورای شهر تبریز به معاونت فرهنگی شهرداری تبریز جهت مساعدت با شخصی به نام میرزائی در پایگاه خبری بیداری آذربایجان منتشر شده است. فهوای دستور شهرام دبیری ظاهرا برای یک امر فرهنگی است اما بررسی های دقیق تر نشان می دهد که اهداف ناپیدا چندان با تیتر فرهنگی همخوانی […]

اویاقلیق: اخیرا نامه رئیس کمیسیون فرهنگی شورای شهر تبریز به معاونت فرهنگی شهرداری تبریز جهت مساعدت با شخصی به نام میرزائی در پایگاه خبری بیداری آذربایجان منتشر شده است.
فهوای دستور شهرام دبیری ظاهرا برای یک امر فرهنگی است اما بررسی های دقیق تر نشان می دهد که اهداف ناپیدا چندان با تیتر فرهنگی همخوانی ندارد.
این نامه از ۳ جهت قابل بررسی است:

۱٫ ارتباط پلاستیک و صنایع دستی و مقوله فرهنگ
۲٫ ارتباط مجری پروژه و دهتور بساواد و اسنودن
۳٫ ارتباط فقدان رزومه فرهنگی و نابلدی با سیاست های فرهنگی

اول: ارتباط پلاستیک و صنایع دستی و مقوله فرهنگ

این طرح به اصطلاح فرهنگی با محور مواد پلاستیکی است. شاید صورت قضیه فانتزی نشان می دهد و برای برخی جالب باشد که چگونه می توان از پلاستیک صنایع دستی تولید کرد و یا از آن اثر هنری خلق نمود اما خیالبافی برخی، ابعاد ناپیدا و نامعلومی دارد.
اولا این پلاستیک ها برای صنایع دستی از کجا تهیه خواهد شد؟! اگر از ضایعات پلاستیک ها تامین خواهد شد مسئول این ضایعات کمیسون فرهنگی شورا و معاونت فرهنگی شهرداری است؟! بر فرض همکاری مسئولین مربوطه با دبیری و حمیدی، چند نفر مربی صنایع دستی که متخصص تولید آثار با پلاستیک باشند در شهر موجود است؟! هزینه تامین مواد اولیه و مربی و داور و جشنواره و … از کجا و چگونه تامین خواهد شد؟!
از طرفی دیگر این آثار هنری کجای خلاء فرهنگی ما را پر خواهند کرد و یا حداقلا می تواند سرمنشاء اتفاقات بعدی و توسعه صنایع دستی باشد؟!
مشخصا در طرح میرزائی استفاده از پلاستیک بطری ها آمده است. سوال اینجاست که چرا فقط این نوع پلاستیک مورد تاکید است؟! در دوره ای که قیمت انواع بطری ها نوشیدنی بخاطر تحریم و عدم واردات درب بطری هر روز در حال افزایش است، این طرح ظاهرا فرهنگی دقیقا کجای اقتصاد شهر و استان را هدف قرار داده است؟!
در طول روز شاید هزاران ساعت در کل رسانه های دنیا جهت کم کردن میزان استفاده از پلاستیک برنامه و کلیپ و انیمیشن و …. تولید و پخش می شود. حال چرا شهرام دبیری بر خلاف همه تلاش های فرهنگی و زیست محیطی دستور مساعدتی داده است که در حاشیه آن استفاده از پلاستیک بیشتر شود؟!
وقتی که منبع تهیه مواد اولیه طرح و نحوه اجرای آن مشخص نیست و صرفا فقط در جهت دستور گرفتن اقدام شده است و از همه مهم تر کسی این پیشنهاد را داده است که سابقه فرهنگی مشخص و یا روزمه قابل توجه در امر صنایع دستی ندارد باید به امر دبیری و مامور شدن حمیدی و مجری شدن میرزای تردید کرد و در مقابل این دستور علامت سوال قرمز گذاشت.

دوم:  ارتباط مجری پروزه و دهتور بساواد و اسنودن

مجری پروژه که با سماجت خاصی در طول یک سال و نیم اخیر توانست بالاخره امضای کمیسون جهت طرح خود را بدست آورد شخصی به نام میرزائی است.
گویا میرزائی با دهتور بساواد پر مدعا و اسنودن جاسوس هم ارتباطاتی دارد. شخصیت سیاسی، اجتماعی و فرهنگی میرزائی چندان پیچیده نیست و کسانی که ایشان را می شناسند بخوبی از قدرت ماهی گیری ایشان مطمئن هستند.
دهتور بساواد در طول سالهای اخیر توانسته است به مدد فضای مجازی صنعت اصلی دستان خود را پنهان کند و در قالب مطالب به ظاهر مردمی بر علیه برخی مسئولین جوسازی کند. اما هنر اخیر ایشان در تغییر جهت ۱۸۰ درجه ای در کمتر از ۲۴ ساعت واقعا مشمئز کننده بود.
اسنودن در خبری می گوید فلان عضو شورا برای بیکار نماندن یک فروند «زن داداش» در حال مشت زنی با فلان مدیر سازمان شهرداری است. شاید به ۲۴ ساعت هم نمی رسد که اسنودن خبر قبلی را تکذیب و مطلب جدیدی را منتشر می کند.
گویا منبع تائید و یا تکذیب خبر اسنودن است!
شخصیت فردی که عادت کرده است با ادبیات ترول گرد و خاک به پا کند و سپس با گرفتن امتیاز تغیر جهت و برخا تغییر ماهیت بدهد، به نظر نمی رسد برای فرهنگ و صنایع دستی چندان ممطمئن باشد.
استفاده از اسم «اسنودن» خود گواه منِ واقعی اوست. اسنودن یک جاسوس روسی بود که با نفوذ به سیا توانست رسوائی بزرگی علیه امریکا ایجاد کند.
حال اگر کسی با انتخاب نام جاسوس روسی در فضای مجازی فعالیت می کند قرار است چه اطلاعاتی را به نفع چه کسی بدزدد؟! اسنودن اطلاعات کمی از برخی مسائل در شورا و شهرداری ندارد. باید مسئولین نظارتی و امنیتی شهر در این مورد روشنگری کنند که چگونه یک شهروند عادی می تواند به داخل سازمان شهرداری نفوذ کند تا از اسناد بدست آمده جهت بهره برداری های شخصی و یا گروهی سوء استفاده کند؟! چه کسانی پشت پرده حمایت از این تیپ افراد هستند؟! چرا در قبال فحاشی ها و توهین و تهمت های مستمر امثال اسنودن، قیم های شهردار تبریز بی تفاوت نشان می دهند؟!

سوم:  ارتباط فقدان رزومه فرهنگی و نابلدی با سیاست های فرهنگی

رزومه فرهنگی داشتن به معنای بریدن روبان افتتاح و یا حضور در اختتامیه جشنواره های فرهنگی و یا هر امر فرهنگی دیگر نیست.

رزومه فرهنگی یعنی اینکه مدعی ریاست کمیسیون فرهنگی شورا حداقلا بتواند تشخیص دهد که تابلو سنگ سردار ملی با وجود رضایت بقال اصغری جایش در مطب داماد برادرشان نیست.
باید مدعی ریاست کمیسیون فرهنگی تفاوت مدیر فرهنگی با «مدیر سوار بر فرهنگ» را تشخیص می داد نه اینکه برای ریاست نابلدترین فرد به امر فرهنگ، همه قواعد اخلاقی و حرفه ای را زیرپا گذاشته و شهردار تبریز را در تگنا برای ابلاغ حکم ناصواب دلخواهش قرار دهد.
مدعی ریاست کمیسیون فرهنگی وقتی هنوز با سیاست گذاری فرهنگی بیگانه است و وقت و فرصت کافی برای اهالی هنر و فرهنگ نداشته و صرفا به امور تزئینی دلخوش کرده است تا فلاش بک های رنگی افتتاحیه و اختتامیه ها مانع دیده شدن فاجعه مدیریت فرهنگی امثال حمیدی و رحیمی و … گردد؛ طبیعی است که رزومه سازی صرف را هدف مدیریت فرهنگ و هنر و ورزش سازمان شهرداری قرار دهد.
اگر شهرام دبیری رزومه فرهنگی به معنای واقعی کلمه داشت، شاید براحتی برای خلق آثار با پلاستیک امضای ریاست کمیسون فرهنگی را تحقیر نمی کرد.
نابلدی تعمدی نسبت به سیاست گذاری فرهنگی، به هزینه کردن برخی جهت بهره برداری سیاسی و انتخاباتی از ظرفیت های فرهنگی و هنری و ورزشی شهر تبریز منجر شده است.

شاید اسنودن و یا دهتور بساواد بتوانند تریبون قابل اتکائی جهت نفرت افکنی علیه جریان عدالت طلب شورای شهر باشند اما باید زرسالاران این را بخوبی فهمیده باشند که نهایتا این قسم افراد نرخ روز را بخوبی می دانند و بعید نیست که با علوفه ای چرب تر جلد طویله ای اعیانی تر شوند.
اسنودن هم بخوبی این مطلب را می داند! پس نرخ زورگیری اش را سنگین تر خواهد کرد و عقلا می دانند هزینه تامین علوفه دوهتور بساوادها نیز از بیت المال تامین خواهد شد و همین امر تکلیف رسانه های بیدار را سنگین تر کرده است.