فرش، هنر و تخصص و صنعت مادر آذربایجان است/نمایندگان مجلس شورای اسلامی باید متوجه وضعیت اسفناک فرش دست بافت استان مان باشند
فرش، هنر و تخصص و صنعت مادر آذربایجان است/نمایندگان مجلس شورای اسلامی باید متوجه وضعیت اسفناک فرش دست بافت استان مان باشند

اویاقلیق – مریم خدابخش: سال هاست که هنر ماندگار و مزّین شده به نام «نظامی دوست»، زینت بخش خانه پدری ام می باشد و با هر بار نظاره بر نقش و طرح آن، روح و ذهنم به سوی طراح و خالق این اثر هنری گره می خورد و با هر بار دیدن اَش، در جستجوی […]

اویاقلیق – مریم خدابخش: سال هاست که هنر ماندگار و مزّین شده به نام «نظامی دوست»، زینت بخش خانه پدری ام می باشد و با هر بار نظاره بر نقش و طرح آن، روح و ذهنم به سوی طراح و خالق این اثر هنری گره می خورد و با هر بار دیدن اَش، در جستجوی آنم تا نشانی از خالق و صاحب انگشتان هنر آفرین آن بیابم، تا اینکه بر حسب اتفاق، بر روی میزی از میزهای یکی از دفاتر چشمم به برگه های ممهور به دعوتنامه کشور ژاپن می خورد و همان دعوت نامه ارسالی از ژاپن برای هفت نفر از اعضای خانواده این هنرمند نقش آفرین، بهانه ای می شود برای تهیه این مصاحبه و شرح حال این هنرمند و هنرهای زیبا و ماندگارش…

متن زیر گفتگویی است با هنرمند و مبتکر آذربایجانی در حوزه نقش و نقوش افسونگر فرش های ناب و هنری تبریز که زمزمه پذیرش یا عدم پذیرش دعوت نامه ارسالی از چندین کشور خارجی برای اقامت وی و خانواده اش از سوی این هنرمند میهن دوست و متعصب آذربایجانی در فضای کارگاه های فرش دست بافت تبریز پیچیده، و دل ها و ذهن های مشتاق و علاقه مند به این هنر و میراث ماندگار و بی نظیر را مضطرب ساخته است، جزئیات بیش تر را از زبان خود وی بشنویم…..

 

مبتکر ریز بافت ترین فرش ها و قالی های مرصع بافی شده در جهان هستم

در معرفی خود می گوید: ناصر نظامی دوست، فرزند استاد جواد نظامی دوست ام، نزدیک سه دهه است که در رشته بافت انواع فرش های هنری و مینیاتور، طراحی و رنگرزی فعالیت دارم.

سپس در پاسخ به چگونگی آشنایی خود با این هنر ابراز می دارد: خانواده نظامی دوست از ۸۲ سال پیش به عنوان بنیانگذار قالی های تصویری به شیوه مدرن یعنی بافت پرتره به صورت پوستر بافی با استفاده از انواع طیف ها و کنتراست های سایه ای مطرح است و جا دارد یادآور شوم که این بافت در ابتدا به صورت سیاه سفید، و بعد از آن به شکل رنگی انجام می شد و در این زمینه بنده، نسل سوم از نظامی دوست ام.

این هنرمند جوان در ادامه در پاسخ به تحصیلات و سوابق هنری خود اظهار می دارد: بنده مدرک درجه یک هنری هم تراز با دکترای تحصیلی دارم و با ۱۴ اختراع و پنج طرح صنعتی، به عنوان چهره ماندگار فرش های هنری استان عضو انجمن طراحان قالی آذربایجان هستم و مقام اولی فرش جهان در پنج رشته بین المللی را در رزومه کاری خود دارم و بهتر است یاد آور شوم که در بافت انواع آثار بی بدیل هنری مبتکر ریز بافت ترین فرش ها و قالی های مرصع بافی شده جهان هستم و در این ساحه می توانم به آثار ریز بافتی چون، فرش ۲۵۰ رج ضامن آهو اثر استاد محمود فرشچیان اشاره کنم که با استفاده از انواع جواهرها و سنگ های قیمتی طراحی و بافته شده است، از دیگر آثار مشابه نیز می توانم به انواع فرش های بی نظیری همچون، فرش ۱۰۰۰ رج که طرح آن تصویر معراج محمد (ص) اثر سلطان محمد نقاش دوران صفویه است، یا آثار دیگری که با رج شمارهای ۱۶۰، ۱۴۰، ۱۳۰، ۱۲۰ ،۱۰۰ رج یا بوسه ای بر عشق، پنجمین روز آفرینش، روز خلقت انسان و شیطان، یوسف و زلیخا، تابلوی شهید، شمایل حضرت علی، معراج حضرت محمد، طوفان نوح، گل آدم بسرشتند و به پیمانه زدند و…..، اشاره کنم و متذکر شوم که در قرن حاضر، صنایع فرش نظامی دوست با نو آوری در انواع طرح ها، رنگ ها و استفاده از طرح های ابداعی و آثار نقاشان صاحب نام دنیا، نقش های متعددی در زمینه قالی های زیر پایی، یک سری قالی های تصویری موزه ای را ارایه می کند و در حال فعالیت مستمر می باشد و کلیه عملیات طراحی، رنگرزی، رنگ آمیزی و بافت فرش های نفیس و دست بافت در مجموعه کارگاهی متمرکز نظامی دوست انجام می شود و در این زمینه از سال ۲۰۰۲ میلادی نیز از سوی کلوپ رهبران تجاری دنیا به عنوان مقام اولی فرش جهان معرفی و انتخاب شده است و ماحصل این انتخاب منجر به دریافت تندیس پنج ستاره طلایی، تندیس دلفین طلایی که بهترین عنوان اروپایی است، تندیس چشم الماس بلورین، تندیس هزاره اول جدید، تندیس پلاتینی هزاره جدید، نشان و روزت مدیریتی برتر برای کسب مقام اول مدیریت بین هفت هزار عضو کلوپ و صدور گواهینامه ها و دیپلم افتخار بین المللی برای مدیریت برتر، بازار یابی جهانی، مشتری مداری و جلب رضایت مشتری، کیفیت و ارایه بهتر جهانی شده است.

وی در همین راستا با بیان اینکه در ادامه فعالیت های طراحی و تولیدی نزدیک به یک دهه است که آموزشگاه فنی و حرفه ای آزاد نظامی دوست را برای آموزش و اشاعه هنر صنعت فرش تأسیس نموده ام و مدیریت آنجا را نیز بر عهده دارم، متذکر می شود: در این حوزه، پنج هزار ساعت گواهینامه بین المللی مهارتی فرش و حِرَف مرتبط از سازمان فنی و حرفه ای در اکثر رشته های فرش، طراحی، گلیم بافی، بافت های حجمی، بافت های ترکیبی، جاجیم بافی، پرداخت، رنگرزی، رنگ آمیزی نقشه فرش، نقطه گذاری نقشه، مدیریت آموزشگاه، مدیریت کارگاه فرش دستبافت، پداگوژی، ارزیاب فرش دستبافت و… را دریافت نموده ام و در این زمینه، به عنوان مربی و آزمونگر رسمی سازمان فنی و حرفه ای نیز فعالیت دارم.

 

استانداردهای جدید فرش دستبافت، دانش و مهارت های فرش را برای سازمان فنی و حرفه ای تدوین کرده ام

وی در همین راستا با تکیه بر دیگر فعالیت های هنری و علمی خود ادامه می دهد: در چند سال اخیر با دعوت سازمان ملی فرش برای همکاری در زمینه بازنویسی، سوق دهی رشته هنر و صنایع دستی به سمت و سوی علم و تدوین استانداردهای جدید فرش دست بافت، کتابی در زمینه دانش و مهارت های پنجگانه قالی بافی فارسی و ترکی، پرداخت، شور و رشته های مرتبط با آن را برای سازمان فنی و حرفه ای تدوین نموده ام و این کتاب به عنوان مرجع آموزش قالی بافی در دست چاپ می باشد و جا دارد یادآور شوم با تحقق این امر، توفیقی حاصل شده تا بعد از فعالیت ۴۵ ساله در حوزه معرفی هنر صنعت فرش دستبافت کشور که پیش از آن به شکل درجه ۱ و ۲ انجام شده بود، قالی بافی مناطق مختلف کشور نیز مد نظر قرار گیرند و شناخته شوند و باز جا دارد متذکر شوم که مراحل عملیاتی آن برای درج در پورتال سازمان فنی و حرفه ای کشور در حال نهایی شدن است.

 

فرش، کالایی مستحب است/ نمایندگان مجلس شورای اسلامی باید متوجه وضعیت اسفناک فرش دست بافت استان مان باشند

این هنرمند صنعتگر در ادامه در پاسخ به مشکلات فرا راه صنعت و هنر فرش، با انتقاد از بی توجهی دولت و مسؤولان اجرایی نسبت به فرش، ادامه می دهد: اگر به دیده کالا بر فرش بنگریم، فرش کالایی مستحب است و بود و نبودش در زندگی، تأثیر آن چنانی ندارد، اما اگر به دیده صنعت بر آن بنگریم، متوجه می شویم که فرش، هنر، تخصص و صنعت مادر آذربایجان است که مردمان زیادی با تحمل فقر و تنگدستی بسیاری، از قرن ها پیش آن را تا به امروز برای ما حفظ کرده اند و با وجود تمام مشکلات سیاسی حاکم بر کشور، تحریم ها و تهدیدها، همچنان دارهای قالی را سر پا نگه داشتند، اما متأسفانه در چند سال اخیر، با نظر به شرایط و مشکلات سیاسی حاکم بر کشور و بی توجهی مسؤولان اجرایی و متولیان امر به این صنعت، ما مشتریان دائمی و کشورهای شیفته فرش ایران را از دست داده ایم و همچنان کسادی بازار، رونق گیری این هنر – صنعت را تهدید می کند و این شرایط اقتصادی و مالی مردم، وضعیت نامناسب تجارت و عدم سود آوری آن برای تجّار، این مشکلات را تشدید می کند و بی رغبتی مشتریان داخلی و خارجی را موجب می شود، و متأسفانه با این وضعیت و بی توجهی مسؤولان اجرایی کشوری و استانی نسبت به معضلات گریبانگیر این هنر – صنعت، امیدی به اصلاح وضع موجود نیست و اگر وضع به این منوال پیش رود، با تأسف باید متذکر شوم که در آینده ای نه چندان دور، فرش را از دست خواهیم داد. چون صنعت فرش، سال هاست که با مشکلات عدیده ای دست و پنجه نرم می کند و متأسفانه هم مسؤولان کشوری و هم استانی گویا از این وضعیت اسفناک فرش مطلع نیستند و جا دارد که آنان را مطلع سازیم تا کاری انجام دهند و تدبیری در خصوص مشکلات بانکی کارگاه ها و بدهی تسهیلات آنان که برای خرید مواد اولیه از بانک ها گرفته اند، اتخاذ نمایند و برای مشکلات فعلی مرتبط با بازپرداخت و دادن دستمزد کارگران که به دلیل رکود بازار و بی توجهی تجّار و تحریم های جدید فرش، پرداخت نشده اند، چاره اندیشی کنند.


نظامی دوست، در همین راستا با بغض نهفته در گلوی مردانه اش، از مسؤولان اجرایی و متولیان حوزه فرش، انتقاد کرده، و با تأکید بر لزوم توجه نمایندگان مجلس شورای اسلامی نسبت به وضعیت فرش استان، ادامه می دهد: چندی پیش، همزمان با گرامیداشت روز صنعت و معدن، نائب رئیس مجلس شورای اسلامی با تأکید بر حمایت از تولید کنندگان به صراحت گفت که در راستای حمایت از شما تولیدکنندگان، هر کاری از دست ما نمایندگان بر آید، انجام خواهیم داد تا شما کارهای تان را با قدرت بیش از پیش جلو ببرید، حال، با این وضع جای سؤال است، بپرسم که آیا برای صنعت فرش استان، تولید و حمایت از فرش که سال هاست با بی مهری مواجه شده، و کارگاه هایش رو به تعطیلی گرائیده است، نیز کاری کرده اند و تدبیری اندیشیده اند؟…، چرا که این صنعت پر در آمد، روزی بعد از نفت، اولین ارز آوری را برای کشور داشته است و متأسفانه هم اکنون به علت بی مهری های حاکم بر خود، بسیاری از کارگاه هایش تعطیل شده، و بافندگان و هنرمندان این هنر – صنعت که هر کدام سرپرست خانواده پر جمعیت خود هستند و ارتزاق شان از فرش است، بیکار شده اند و با مشکلات متعددی دست و پنجه نرم می کنند و در این مجال، استدعا دارم تا کارگروه این هنر – صنعت را تشکیل دهند و مسایل و مشکلات ما تولیدکنندگان و قالی بافان را در آن بررسی نمایند و با حمایت های شان مانع از فلج شدن این هنر – صنعت و نابودی آن شوند.

این هنرمند نامی آذربایجان با بیان اینکه در این میان، از شهرداری تبریز نیز گلایه دارم، متذکر می شود: ما در مورد راه اندازی موزه صنعت قالی، مصوبه کمیسیون فرهنگی و دستور معاونت فرهنگی را داریم، اما شهرداری همچنان نسبت به تخصیص مکان برای راه اندازی موزه صنعت قالی، بی توجه است و هیچ ترتیب اثری در خصوص تحقق این مصوبه اعمال ننموده، و موجب ابتر و راکد ماندن این موضوع شده است. در توضیح بیش تر، لازم به یاد آوری است ما در مورد راه اندازی موزه صنعت قالی با موافقت کمیسیون فرهنگی شورای شهر تبریز در خصوص صدور مصوبه تأسیس، موافقت کمیسیون فرهنگی، هم چنین معاونت فرهنگی را داریم، چون ما، در دنیا با دارا بودن بیش از ۵۰۰ قطعه انواع آبزارآلات و ادوات بافت برجای مانده از ۱۵۰ سال پیش تا قرن حاضر و جمع آوری شده از مناطق مختلف ایران و چندین کشور همسایه بافنده فرش، این موزه را دایر خواهیم کرد و این اتفاق بی نظیر، در دنیا، برای اولین بار در شهر اولین ها اتفاق خواهد افتاد. اما با این حال، چندان رغبتی برای افتادن چنین اتفاق بزرگی به چشم نمی خورد.

ما شدیم همان گنجشک مَثل ها، و در سر زنجیره غذایی واقع شدیم / مانده ام که کدام را بگویم و کدام را نگویم

نظامی دوست در ادامه همین بحث، با بیان اینکه نزدیک به یک میلیون نفر از طریق فرش، درآمد معیشتی خود را تأمین می کنند و صنایع زیادی با فرش در ارتباط است، وضع بیمه، نبود مراکز درمانی ویژه قالی بافان، نبود شرکت تعاونی برای آنان را از دیگر مشکلات صنعت فرش بر می شمرد و ادامه می دهد: این ها همه جزو ضعف های جامعه است و واقعاً آدم می ماند که مشکلات زندگی خود را برطرف سازد یا مشکلات حاکم بر شغل و حیطه فعالیتی اش را، چرا که قالی بافان، جزو خانواده های مستضعف شهری هستند و بی بهره از حمایت های دولت و متأسفانه با ورود هر تکنولوژی به این صنعت بنیان های آن به لرزه می افتد و سنگی ایجاد می شود برای صنعت دستی و از بین رفتن کار یک هنرمند، در این اواخر هم، نوسانات ارز و وضعیت نابسامان بازار، مشکلات ما را مضاعف ساخته است، حساب کنید، پیش از این، اگر ما برای بافت یک فرش ۱۲ متری، ۴۰ ،۴۵ میلیون تومان هزینه می کردیم، الان باید چقدر هزینه کنیم؟… خلاصه اینکه ما شدیم همان گنجشک مَثل ها، همه به چشم طعمه بر ما می نگرند و در سر زنجیره غذایی شان واقع شدیم،… و مانده ام که کدام را بگویم و کدام را نگویم، از وضعیت نابسامان اتحادیه فرش و بیمه هایش بگویم یا از سر کردنِ مسؤولان، اگر اندکی بر زندگی معیشتی قالی بافان نظر کنید، متوجه می شوید که آنان از کم ترین امکانات زندگی بی بهره هستند، و حتی خیلی از آنان مسکن هم ندارند و عین ماهی، مدام به تور ماهیگیران می افتند، با این همه مشکلات گریبانگیرمان، بی توجهی مسؤولان مان نیز، خود بحثی دگر دارد و خود بر مشکلات ما می افزاید، چون واقعاً با این همه بلاتکلیفی مانده ایم که بالأخره ما زیر مجموعه صنایع دستی و میراث فرهنگی هستیم یا صنعت، معدن و تجارت؟..چون هیچ کدام، حامی ما نیستند و ما مثل فرزند ناخوانده شدیم و نه کسی به سختی کار ما و قوانین بیمه ای قالی بافان و شناسایی آن به عنوان مشاغل سخت زیان آور، آرتوروز، دیسک گردن و وضعیت دستان خمیدهِ هدیه شده از این هنر – صنعت توجه دارد و نه به وضعیت تجارت، تولید و دیگر مسایل مان.

 

نظامی دوست – این هنرمند میهن دوست در پایان در پاسخ به پذیرش دعوت یا عدم پذیرش آن، سرش را پایین انداخته، و بغضش را با اشک های چشمانش تسلّی داده، و می گوید: من ایران ام را دوست دارم و کشورم را مهد فرهنگ، هنر و تمدن و هویت می دانم و می خواهم به خاک خودم خدمت کنم و بسیار متأثر و متأسف از آنم که بعضی ها باعث می شوند تا تصمیم به رفتن بگیرم و نمی توانم در مقابل خانواده ام که خواهان پیشرفت و ارج نهی به جایگاه و منزلت یک هنرمند و صنعتگر هستند، مقاومت کنم، چون یقین دارم و بر این باورم که کشورها را با تاریخ مکتوب، فرهنگ، علم، صنعت و هنر، تخمین تحقیقات آرکولوژی و باستان شناسی شان می سنجند و اگر قرار باشد همه نخبگان، هنرمندان و صنعتگران کشور را ترک کنند، پس چه کسی برای میهن اسلامی مان خواهد ماند، چون هدف ما سازندگی و لبّیک گفتن به فرمایش مقام عظمای رهبری است و به خاطر همین، تا به امروز دعوت نامه های متعددی که از کشورهای ژاپن، استرالیا و نیوزلند، تگزاز و آمریکا و …. را داشتم بی جواب گذاشته ام، از این رو، از مسؤولان میهن دوست مان انتظار دارم توجه ویژه ای نسبت به حفظ هنرمندان و نخبگان کشورمان داشته باشند و به قیمت ارزان، هنر و صنعت دیرین مان را به کشورهای دیگر ندهند، چون همه ما ایران مان را دوست داریم و خواهان توسعه و پیشرفت آن با دست های زجر کشیده خودمان هستیم، از این رو، در این مورد هم با وجود اصرار خانواده، هنوز نتوانسته ام تصمیم قطعی برای رفتن مان بگیرم…… آری او با بغض، دل گویه های خود را به پایان می برد و من هنوز هم به افکار والا و میهن دوستانه او می اندیشم و هر آن به آن می اندیشم که آیا این هنرمند و صنعتگر نامی شهر نامی و خطّه آذربایجان و میهن عزیزتر از جانم، پاسخ مثبت به دعوت نامه های مستند ارسالی داد یا نداد…. کاش اندکی بیش تر حال صنعتگران و هنرمندان وطن دوست مان را دریابیم….