اویاقلیق: خبر خیلی کوتاه و مفید واگذاری تراکتورسازی از سوی سپاه در روزهایی که مردم درگیر نان شب و افطاری ماه مبارک رمضان هستند چندان افکار عمومی را تکان نداد. این نوشتار در تلاش است تا بتواند اندک روحیه باقی مانده عدالتخواهی و انقلابی گریٍ انتقادی که مولف و بنیانگذارش خمینی کبیر سالها قبل فرمانش […]
اویاقلیق: خبر خیلی کوتاه و مفید واگذاری تراکتورسازی از سوی سپاه در روزهایی که مردم درگیر نان شب و افطاری ماه مبارک رمضان هستند چندان افکار عمومی را تکان نداد.
این نوشتار در تلاش است تا بتواند اندک روحیه باقی مانده عدالتخواهی و انقلابی گریٍ انتقادی که مولف و بنیانگذارش خمینی کبیر سالها قبل فرمانش را صادر کرده و در عصر زعامت خلف صالحش بخاطر عواملی چند، امر به «آتش به اختیار» داده است، در حد وسعمان، از واقعیت های پشت پرده واگذاری تراکتورسازی روشنگری هائی انجام دهیم.
قبل از اینکه وارد بحث شوم جهت جلوگیری از تشویش احتمالی افکار عمومی، برخی بدیهیات را متذکر می شوم :
۱- فضای سرهنگی در پادگان با فضای بیرون از پادگان تفاوت های بسیاری دارد و طبیعتا نه یک فرد معمولی می تواند در پادگان مطابق عرف اجتماعی پذیرفته شده باشد و نه یک سرهنگ باید جامعه را با پادگان یکسان بپندارد.
۲- وقتی سرهنگ ها پایشان را از پادگان بیرون می گذارند دیگر سرهنگ نیستند بلکه یک شخصیت حقیقی دارند و البته بر حسب مسئولیت حقوقی شان اعتبار حقوقی نیز دارند.
۳- سرهنگ ها در پادگان امر نظامی می کنند ولی در بیرون از پادگان اگر مسئولیتی قبول میکنند باید بر اساس امر سازمانی دستور دهند.
۴- خصلت سرهنگی در پادگان این است که هر چیزی از سوی سرهنگ ها اراده شود، لاجرم بایستی به تمکین زیر دست شان منجر شود اما هنگامی که سرهنگ ها مسئولیت فرا پادگانی قبول می کنند باید برای هر امر و نهی شان دلیل و استدلال عقلائی داشته باشند.
۵- سرهنگ ها به اقتضای امر خطیر امنیت باید از هر منفذ رسانه ای ولو دوربین عکاسی و … در پادگان و محوطه نظامی ممانعت کنند اما وقتی سرهنگ ها در جامعه می خواهند کاری انجام دهند باید انتظار دوربین ها و رسانه ها تا پشت در اتاق خواب شان را نیز داشته باشند.
۶- سلسله مراتب نظامی در پادگان به نحوی است که باید به مافوق ات پاسخگو باشی ولی سرهنگ ها اگر کاره ای در جامعه می شوند باید به صغیر و کبیر از هر قشر و وضع و حال و … باید پاسخگو باشند.
۷- اقتدار محیط نظامی چنین اقتضا می کند که سرهنگ ها صرفا از موضع بالا بر زیر دست شان دیکته کنند بدون اینکه حق و امکان پاسخ و یا نقد از سوی زیر دست فراهم باشد و بقدری فضای اقتدار برای سرهنگ ها در پادگان ها میسر است که حتی می توانند در قبال هر اشتباه و یا نافرمانی زیر دست او را توبیخ و … کنند؛ اما سرهنگ ها بیرون از پادگان نمی توانند بر شقیقه منتقد اسلحه بگذارند و امر به سکوت و خاموشی و تعطیلی عقل و منطق بدهند باید شنونده خوبی باشند و با دلیل منطقی انتقادات را پاسخ دهند.
این ها گزیده ای از بدیهیاتی است که قطعا همه سرهنگ های شاغل در امور فرا پادگانی بخوبی از آن باخبرند اما گاهی چنان این بدیهیات مورد غفلت قرار می گیرد که سرهنگ ها را به اشتباه می اندازد و جامعه را با پادگان زیر دست شان اشتباهی می گیرند.
شاید کسی تاریخ دقیق از خیمه تجزیه طلب ها بر روی تیم تراکتورسازی را نداند اما از زمانیکه تیم به لیگ پائین تر رفت و در باتلاق لیگ دسته یک و بعدها در لیگ آزادگان گرفتار تیم هائی شد که صرفا برای رسیدن به لیگ برتر با چنگ و دندان می جنگیدند و رحم و مرورت نیز در کار نبود و از هر وسیله ای ولو تبانی های نامشروع نیز بکار می بستند تا اینکه فقط به لیگ برتر برسند بدون اینکه توان ماندن در آن را داشته باشند، کم کم نشانه ایی از سکوها بروز پیدا می کند. بالاخص بعد از حواشی کاریکاتور روزنامه ایران و پیدا شدن بهانه ای غلیظ جهت هماورد طلبی علیه نظام، سکوهای تماشگران آلوده به شعارهای ساختار شکنانه و تجزیه طلبانه شد.
با همه کارشکنی ها تراکتور سازی بالاخره به لیگ برتر راه یافت و هر بازی خانگی تیم تراکتور سازی به کابوسی برای نیروهای امنیتی مبدل می شد. کابوسی که احتمال هرگونه آسیب اجتماعی و امنیتی در آن به وفور یافت میشد.
چاره کاری اندیشیده می شود که آن زمان چندان مورد توجه رسانه ها قرار نگرفت (البته اویاقلیق نسبت به تیم داری سپاه نگاه نقادانه ای داشته است ولی از یک دست هیچ وقت صدا در نمی آید). سپاه در دوران خریدهای طلائی خود (از جمله خرید مخابرات) تیم را خرید و مالک سهام عمده این باشگاه شد.
هیچ کس نمی تواند ادعا کند که اگر تیم را سپاه نمی خرید وضعیتش از الان بهتر بود یا بدتر؛ ولی از وضعیت فعلی تیم تراکتورسازی و سیاست های اتخاذی سپاه در مورد آن و سرگذشت تیم داری سپاه، خیلی از ابهامات اولیه در مورد خرید تراکتورسازی از سوی سپاه برطرف شده و خیلی چیزها الان شفاف و واضح به نظر می رسد.
سوال اساسی؛ چرا سپاه تیم تراکتورسازی را خرید؟
به نظر می رسد برای این خرید، دو دلیل عمده وجود دارد:
۱- دلیل اقتصادی
۲- دلیل امنیتی
اما بررسی اجمالی دلیل اقتصادی
تیم داری در کشورمان با هزینه های گزافی همراه است و همواره از دیگران بنوعی گدائی بودجه می کنند. صرفه اقتصادی چندانی هم در تیم داری نیست اما تا دلتان بخواهد دلالی گری جیب همه را پر می کند و طبیعتا در چنین وضعیتی که اداره مالیات نمی تواند بر دلالی گری مالیات ببندند، پس برای همه طرف های بازی در مساله تیم داری، استمرار وضعیت فعلی خوشایند است و رمز بقا و مایه انبساط حیات شان.
شاید پرسیده شود؛ چرا در طول این سالها سپاه که دارای امکانات اقتصادی کلانی است نتوانسته است همانند باشگاه های حرفه ای اروپا تیم داری کند؟ شاید به این دلیل باشد که وضعیت کلی فوتبال در کشورمان در قواره تیم داری حرفه ای نیست اما باید پرسید که چرا خرید های به سبک اروپائی در دستور کار قرار می گیرد ولی عملکرد حرفه ای جائی در مدیریت باشگاهی ندارد؟!(این انتقاد به همه تیم ها وارد است)
سپاه تیمی را خرید که پشتوانه حمایتی میلیونی مردم را داشت اما در وضعیت فعلی، تماشگران رغبت و شوق روزهای خوش چند سال گذشته را ندارند. آیا برادران سپاهی دغدغه حفظ روحیه شاداب حامیان را داشتند؟!
وقتی تیم داری سپاه به این نتیجه رقت بار ختم شده است که برای کم کردن «شر باشگاه» از سر سپاه اینگونه به حراج گذاشته شد، نفع اقتصادی از خرید تیم چگونه بوده است؟!
از طرفی دیگر آیا اسناد اقتصاد باشگاه محرمانه است؟! اگر محرمانه نیست که طبیعتا اینگونه باید باشد بهتر نیست برای نشان دادن فاجعه اقتصادی خرید سپاه، ریز ودرشت دخل و خرج های این چند سال اخیر در اختیار افکار عمومی قرار گیرد؟!
بهتر نیست برای جلوگیری از فاجعه های مشابه، کاملا صریحا و شفاف از علل سرباز محور شدن تیم و قربانی شدن تراکتور سازی برای بازکنان بی تعصب، با مردم سخن بگویند؟!
آیا دلیل اصلی فروش تیم به خاطر مسائل اقتصادی بود یا باز هم باید رد پای معاملات و مبادلات و مزخرفات رانتی و فسادی را جستجو کرد؟!
اگر حساب تان پاک است و دلیل منطقی برای فروش تیم داشتید؛ اگربرای مردم ارزش قائلید و مطمئن هستید که در کنار توفیقات بی نظیرتان در عرصه های نظامی و امنیتی در این عرصه نیز با وجود خطاها و اشتباهات، مردم را نامحرم نمی دانید نباید در انتشار گزارش اقتصادی و مدیریتی تیم داری تان فرصت اعتماد سازی را هدر دهید. هر ثانیه تاخیر در ابهام زدائی از واگذاری یهویئ و شانسی به سوپر میلیاردر تبریزی با آن سابقه نه چندان واضح، مردم را نسبت به عملکرد اجتماعی و ورزشی تان در شک وتردید عمیق تر قرار خواهد برد.
دلیل امنیتی
اما دلیل دیگری که شاید بتواند حل المسائل همه ابهامات از جمله دلایل اقتصادی هم باشد دلیل امنیتی خرید تیم تراکتور است. با فرض صحت این دلیل، خیلی از ابهامات حل می شود. اساسا کسی نمی تواند انتظار شفافیت مالی، عملکرد قابل دفاع و یا .. دیگر از سپاه و تیم زیر چکمه هایش داشته باشد. وقتی اساسا رشد تیم تراکتور اولویت خرید سپاه نبوده بلکه قرار بود تا روان پریشان تجزیه طلب را مهار کند و غده بدخیم گرگ صفتان وطن ستیز را بیرون بیاورد که آوردند؛ دیگر غیر از تشکر و سپاس و تقدیر کار دیگری مگر می توانیم انجام دهیم؟!
تیم تراکتور پادگانی شده بود برای پاکسازی تجریه طلبی و ناسیونالیسم افراطی و انصافا دراین امر موفق بودند اما نکته ی ابهام انگیز این ماجرا اینجاست که چرا آخرین راه ممکن را بعنوان اولین راهبرد رفع معضل انتخاب کرده اند؟!
این خرید امنیتی پیشنهاد سپاه بوده و یا از سوی دیگران بوده است؟!
اگر تهدید امنیتی تجزیه طلب ها بقدری جدی بود که سپاه لاجرم می بایست با خرید تیم آن را مهار می کرد بهتر نبود به یکباره تیم را منحل می کردند؟! و خیال همه راحت می شد؟!
لابد چنین ریسک مرگباری را هیچ عقل سلیمی نمی پذیرد اما چرا به گونه ای عمل شد که به نظر می رسد عدم کنترل و مدیریت سکوها از تضعیف تیم جبران شد؟!
یک امر بدیهی دیگری که به اقتضای متن پیش رو، الان فرصت مطرح کردن آن است این که:
وضعیت پادگانی را نمی توان با ادبیات جامعه مدنی شست و برد.
وضعیت عینی و علنی تیم تراکتورسازی خبر از قربانی شدن تیم محبوب آذربایجان می دهد که یک روز به بهانه امنیت، تیمی که در بهترین شرایط بود را بلعیدند و روز دیگر لقمه جویده شده را همانند یک تفاله مزاحم از سر خود وا کردند.
اتفاق قریب الوقوع و البته شانسی که رخ داده، بدون اینکه هیچ رد پائی به جا بگذارند بواسطه انتصاب خانه زاد سوپر میلیاردر بعنوان سرپرست /مدیرعامل جایگزین آجرلو، یهویی یاد فروش افتاده اند و باز هم یهویی هیچ مشتری جدی وارد مبارزه با سوپر میلیاردر نمی شود و حتی شهرداری تبریز که زمزمه ورودش منتشر شده بود با پاسخ چکشی شورا نشینان مواجه می شود به کنار می رود و به همین راحتی هلوی کرم خورده نصیب دندان های خراب و فاسد می گردد.
سخن پایانی؛
آقایان سپاهی کلاهتان را بالاتر بگذارید! ماموریت شما تمام شد. تیم تراکتورسازی به یک موجود بی آزار و همه تماشگرانش از «فرصت طلب وطن فروش» به موجوداتی تبدیل شده اند که دیگر گلیم پاره تراکتور را حتی برای قضای حاجت هم نمی پسندند و عاشقان سینه چاک تراکتور نیز همانند شیران بی یال و دندان نه توان جنگ دارند و نه انگیزه ای برای حمایت تعصبی؛ بنابراین با خیال راحت دندان کرم خورده را از دهان تان بیرون بیاندازید.
نادر
تاریخ : ۱۶ - خرداد - ۱۳۹۷با سلام به دوستان. بدون توجه به بستر زمانی و شرایط جاری و حتی فارغ از اینکه نویسنده متن کی هست نکته ای رو عرض میکنم. در اینکه برادران محترم در مدیریت شرایط ناتوان بودن و در نهایت تراکتور و هوادارانش رو قربانی کردن با شما موافقم دقیقا مثل گفتند برو کلاه بیار رفت سر با کلاه آورد!!! اما اون هواداران واقعی تراکتور که دلشون به حال تیم میسوخت چرا همچین بهانه ای دادن به دست آقایون؟ چرا تیم رو تبدیل کردن به یه معضل امنیتی؟ این طبیعت حکومتهای جهان سومی هست به هر مطالبه ای رنگ و بومی امنیتی میدن و بعدش…. هواداران باید مراقبت میکردن. هوشیار میبودن که بهانه ندن دست اقایون. تراکتور یه تیم ورزشی یه تیم فوتبال رو تبدیل کردن به ابزار سیاسی قوم گرایانه نتیجه اش شد این. الان هم تصور نکنید تموم شده. هرگونه نفرت پراکنی قومی و … در استادیوم باز تاوان سنگینی خواهد داشت. فغانی ها و… با احترام به همه مطالبات و خواسته های به حق در چهارچوب قانون و تمامیت ارضی کشور، اینو باید برای چندمین بار عرض کنم که استادیوم جای هیچکدام از اینا نیست. اون زوزه کشیدن و این علامت های گروههای تروریستی هم که تکلیفش مشخص هست. اگر میخوایم این اتفاقات دهه اخیر دیگه تکرار نشه بهتره نگاه ورزشی به تراکتور داشته باشیم.
حسین
تاریخ : ۱۶ - خرداد - ۱۳۹۷در پاسخ به این سوال که اگر تهدید امنیتی تجزیه طلب ها بقدری جدی بود….؟ باید عرض کنم که نه نبود. نیست و نخواهد بود.کدام تجزیه طلب؟ این گروهها در خود ترکیه ۱۰ نفر نمیتونن اجیرکنن ببرن استادیم. برادران اگر ذره ای احساس تهدید میکردن یا میکنن به راحتی با تضعیف تراکتور که حاصل شده بود میفرستادن به لیگ یک یا اصلا نمیذاشتن کلا بیاد لیگ برتر دردسر ایجاد کنه. پس جواب این نیست. آوردن تراکتور به لیگ برتر و میدان دادن به عده ای که در استادیوم زوزه بکشن انواع و اقسام شعارهای ضد ملی و نژادپرستانه بدن اونم در استانه انتخابات ۸۸ یه پروژه بود برای تفرقه افکنی. فقط در تبریز نبود. فکر میکنید اونایی که در ازادی به ترک ها فحش میدن تحت هدایت کجا هستن؟ تفرقه بنداز و حکومت کن. با اگاه شدن هوادار عملا تاریخ مصرف اینجور نقشه هاهم تموم میشه. در نتیجه به قول شما تیم رو مثل تفاله… چون دیگه براشون نفعی نداره. همه رو که برای همیشه نمیشه فریب داد.
یاسر
تاریخ : ۱۶ - خرداد - ۱۳۹۷با نظر شما موافقم. این یه پروژه بزرگتر هست و سپاه صرفا مجری هست. نه فقط اجازه دادن به شعارهای نفرت پراکنانه برای یه مدت طولانی در استادیوم بلکه پخش از رسانه به اصطلاح ملی. نه فقط در تبریز. در ازادی شعارهای ترک… ازادانه پخش میشه. از گنده لات ها و اوباش معروف تهران مثل هانی کرده که لیدر باشگاه استقلال هست مدافع حرم هست شعارهای نژادپرستانه و توهین ها رو به ترک ها سازماندهی میکنه. اینا تصادفی نیستن. سایت هایی مثل آذریها و یول پرس که در ظاهر مخالف هم هستن یکی ملی گرایی میکنه یکی قوم گرایی هر دو زیر نظر آقایون داره اداره میشه و مردم رو بازی میدن.
علی
تاریخ : ۱۶ - خرداد - ۱۳۹۷انتشار این مطالب و نظرات دوستان جهت روشنگری بسیار مفید هست که بعد از این دیگه هواداران وارد چنین بازیهایی نشن.
بهزاد
تاریخ : ۱۶ - خرداد - ۱۳۹۷مطلب رو دیدم متاسف شدم برای اون نادان های کبک مغزی که فکر میکنن خیلی زرنگ هستن و با دستمال کشی چیزی عایدشون میشه. و صد البته که تفاله شدن نصیب این موجودات ترحم برانگیز شده و این براشون حتما دستاورد بزرگی هست. چند وقت پیش بود نماینده محترم شبستر میگفت مردم ما که ساکت(گوسفند) بودن به خدا ما کاری نکردیم چرا بودجه ما کم شده. بودجه شما کم شده در عوض بودجه جاهای معترض زیاد شده. بودجه استقلال و پرسپولیس زیاد شده. دوستان توجه کردن این چندسال اخیر این دو تا تیم دولتی مدام قهرمان شدن الانم در اسیا به مراحل…. تفاله شدن هم نصیب تیم ما شده. ستارخان جملات قشنگی داره. میگه «آلچاق آدام قورخار» دقیقا در وضعیت کنونی به اون ترسوهای دستمال اشاره داره. قبل از عید که با اتوبوس مشرف کرده بودن حضور حضرت اقا، امام جمعه محترم همه تلاشش رو کرد شاید یه چیزی بتونه ازش بکنه یه پولی از صندوق ذخیره ارزی برای دریاچه و براش موج مکزیکی رفتن و رقصیدن و قربون صدقه و… تف هم ننداخت دستشون که هیچی به نظر خیلی هم عصبانی بود که حتی به دریاچه هم اشاره نکرد. کسانی که میفهمن یه اشاره هم براشون کفایت میکنه اما کسانی که خودشون رو به نفهمی زدن جز تفاله شدن بهره ای نخواهند برد.
علی تی تی
تاریخ : ۱۷ - خرداد - ۱۳۹۷تراکتور هر چی میکشه از این قوم گرایان روان پریش هست. خودشون هم اعتراف میکنن که به خاطر فوتبال نمیرن استادیوم و تراکتور براشون اهمیتی نداره.
تي تي
تاریخ : ۱۷ - خرداد - ۱۳۹۷اویاقلیق یوخ گلین یاتاخ قویون سایتزین آدین
نوید
تاریخ : ۱۷ - خرداد - ۱۳۹۷تیم های بزرگ و پرتماشاگر معمولا حواشی زیادی دارند اما عمدتا از جنس ورزشی هستن. به ندرت تیمی پیدا میشه اینگونه به معضل امنیتی تبدیلش کنن و نگاه امنیتی مدام با اون باشه و نتیجه هم نابودی تیم هست. چه از منظر اینکه سپاه مدیریت میکنه یا کلا پروژه هست یا از سمت به اصطلاح یه سری قوم گرایی مریض که با فوتبال کاری ندارن. در هرحال نتیجه یکسان و نابودی تیم هست.
یونس عالی
تاریخ : ۱۸ - خرداد - ۱۳۹۷ابتدا اینکه در ایران که از دیرباز همیشه کارخانجات و ادارات و وزارات معمولا تیم داری کرده اند (نیروی زمینی- نیروی دریایی- هوایی- انتظامی -…) تیم داری سپاه کار عجیبی نبود… در ضمن اینکه سپاه قبل از تراکتور هم تیم هایی داشت مثل فتح تهران و در کل سیستم تربیت بدنی قوی داشت. در مورد تراکتور موافقم که اصلا قصد اقتصادی مطرح نبود و اون بخش امنیتی و هدایت طرفداران مطرح بود که متاسفانه به بیراه رفت و پتانسیل هواداری بالاتر از حد آسیا و حتی بخشی از تیم های اروپایی وجود داشت که از بین رفت . به نظرم نه این نظام و نه هیچ حکومت قبلی و بعدی در ایران اصلا توان پذیرش موفقیت های شهر های بجز پایتخت را ندارند چه در ورزش و چه در دیگر مسائل.. اصلا بحث ترکی و فارسی نیست ( که در بدنه نظام حاکم ترکها سهم بالایی دارند ) بحث پایتخت و غیر پایتخت هست.. مرکز همه چیز در پایتخت مطلوب حاکمان در تمام ادوار است البته در ایران . والا در دیگر جاها این چنین نیست. در مورد داستان تجزیه و قوم گرایی بعید میدونم که مردم آذربایجان و در راس اون تبریز در مجموع تمایلی به این کار داشته باشند . با همه تلاش مثلا فرقه پان ترک که در مقابله با فتنه پان فارس فعالیت دارند با جرات میگم که اکثریت مردم علاقه ای به تجزیه ندارند که البته این منافاتی با خواسته های به حق ترک ها ندارد( آموزش زبان ترکی- توجه بیشتر به ادبیات و فرهنگ ملی وو…)که صد در صد به حق است. در مورد فروش به شخص مورد نظر خب طبیعتا من توان خرید ندارم!! باید مثل ایشون مالک باشند با البته شرایط خاصی که حتما لحاض شده. (عدم تغییر مکان – عدم تغییر نام- … ) اگر این شخص توان دارد که دارد ! با تزریق مالی و فنی و تبلیغی تراکتور از خاکستر بر می خیزد. منتظر باشید.
قلم به دست مذدور
تاریخ : ۱۸ - خرداد - ۱۳۹۷آقا یونس ماله کشی های قبل از شما سوء تفاهم بود.
داداش من مواظب باش این ماله دستات رو زخمی نکنه!
یونس عالی
تاریخ : ۱۸ - خرداد - ۱۳۹۷در ضمن سپاه را بیشتر با سردار می شناسیم ! تا سرهنگ!!!
قلم به دست مذدور
تاریخ : ۱۸ - خرداد - ۱۳۹۷آخه عشقی!
مساله یه چیز دیگه اس شما چسبیدی به اینکه مثلا چرا دم خر و دم قاطر مثل هم نیستند؟!
حالا نمیشد لو ندی از از طرف سپاه مامور ماله کشی شده ای؟!جناب سردار یونس مثلا عالی؟!
مردم معترض
تاریخ : ۲۳ - خرداد - ۱۳۹۷مرگبر کسی که طرفدار عمال دولتی رانت خوار باشه که اموال بیت المال را غارت کرده و سنگ عدالتخواهی بر سینه زده و به کشورهای دیگر توهین میکنند و تفرقه افکنی میکنند
درود بر …….
آذربایجان وپیرامون-در انتظار بهار
تاریخ : ۳۱ - خرداد - ۱۳۹۷سلام-موضوع چیز دیگریست کدام تجزیه طلب زمانی به شیخ محمد خیابانی که در دوره قاجار برعلیه سلسله تورک قیام کرده بود هم تجزیه طللب گفتند وقبرش را در دوره حاکمیت فارسها به تهران بردند ستاخان راهم اجازه ندادند قبرش به تبریز بیاید ؟ چطور پول بیت المال را برای تیمهای فارس خرج می کنند اما به آذربایجان که می رسد بودجه تمام شده بیت المال را عادلانه تقسیم کنند آنچه را که به خود می پسندند از تقویت زبان مادری و فرهنگ و …غیره آنگاه اگر کسی شعار داد من هم خواهم گفت تجزیه طللب -طرفداران معاویه هم مدعی بودند حضرت علی(ع) نماز نمی خواند و عوام باور کرده بودند
تهران لی
تاریخ : ۲۶ - تیر - ۱۳۹۷تو گفتی ما هم باور کردیم : سپاه به این راحتی اجازه میده شما پشت سرش حرف بزنی