نقد توامان ناسیونالیسم افراطی و ناسیونالیسم قومی
نقد توامان ناسیونالیسم افراطی و ناسیونالیسم قومی

واکنش سید جواد میری، عضو هیئت علمی (دانشیار) پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در کانال شخصی خود نسبت به اظهارات یونسی، مشاور امور اقوام و اقلیت های رئیس جمهور منطقه ما دچار گردابهای بیشماری است و یکی از آن گردابهای سهمگین دوگانه ناسیونالیسم افراطی و ناسیونالیسم قومی است که سخنگویان هر دو جریان امروز در […]

واکنش سید جواد میری، عضو هیئت علمی (دانشیار) پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در کانال شخصی خود نسبت به اظهارات یونسی، مشاور امور اقوام و اقلیت های رئیس جمهور

منطقه ما دچار گردابهای بیشماری است و یکی از آن گردابهای سهمگین دوگانه ناسیونالیسم افراطی و ناسیونالیسم قومی است که سخنگویان هر دو جریان امروز در جامعه ما حضور دارند. ولی نکته جالب این است که حاکمیت در قالب مفهوم اسلامیسم هیچگاه وارد چنین معادلاتی نشده بود و ایده کانونی جمهوری اسلامی مبتنی بر مفهوم “امت” تحدید گردیده بود ولی با گفتگوی آقای یونسی به عنوان مشاور رئیس جمهور چرخشی به سوی گفتمان نوپانگرایی دیده می شود که ترکها را و زبان آنها را در ایران “عارضی” می بیند و برای آنها هویت جدیدی تعریف کرده است با عنوان “آذری”.

کسانیکه فلسفه و کلام و فقه کلاسیک را مطالعه کرده باشند میدانند که دستگاه مفهومی قدما مبتنی بر تمایز بین “جوهر” و “عرض” است و در این نگاه همه چیز مانند رنگ و پوست و زبان و جغرافیا ….

عرضی است و آنچه که جوهر محسوب میگردد فطریات انسان است. به سخن دیگر، این تنها زبان ترکی در ایران نیست که عارضی است بل زبان آذری تالشی و کردی و عربی هم عّرّضی است و نه تنها این زبانها عرضی است بل فارسی هم عرضی است و کل نسبتهای ملی و ملیتی و تاریخی و جغرافیایی در نگاه قدمایی عّرّضی است.

اما بحثی که آقای یونسی مطرح کرده اند مقدماتش قدمایی است ولی نتیجه گیریش در قالب ایدیولوژی نوباستانگرایی گرفته شده است و این تناقض به هیچ وجه قابل رفع نیست الا با منطق قدرت و نه قدرت منطق.

حال سخن من این است که با کنار زدن منطق جمهوری اسلامی (که مبتنی بر ایده امت است) این دست از دولتمردان به ناسیونالیسم قومی و واگرایی دامن میزنند و غافل از این هستند که این خطر بسیار بزرگی برای کیان ایران است. راه پیش روی جمهوری اسلامی برگشت به ناسیونالیسم شاهی-آرمانی نیست بل به رسمیت شناختن تکثر زبانی و تنوع دینی و قومی در قالب حقوق شهروندی و تقویت بنیانهای جمهوریت نظام اسلامی ایران است و در این گفتمان دیگر نیازی نیست ترکها را آذری بخوانیم و آنها را تالشی بالجوهر و ترک بالعرض مفهومسازی کنیم و دست به دامن کسروی و داریوش همایون و کاظم زاده ایرانشهر و محمود افشار … دیگران بشویم که ترکیت را مانع توسعه ایران می دیدند و به این توجه نداشتند که ایران به مثابه یک کشور به دست ترکهای مسلمان اعم از سنی و شیعی ساخته شد و تاریخ ایران بدون این مولفه بنیادی در کنار دو عنصر اسلام و تشیع قابل خوانش نیست.