پشت پرده افشاگری پایگاه خبری زیتون
پشت پرده افشاگری پایگاه خبری زیتون

اویاقلیق: تقریبا دو ماه قبل از اینکه سایت خبری زیتون اسناد درز کرده از بایگانی و حسابداری دانشگاه علوم پزشکی تبریز در مورد پرداختی های مشکوک و رقم های نجومی مسئولین این دانشگاه را افشا کند، همان اسناد منتشره در پایگاه خبری زیتون، بدستم رسید ؛ طیفی که خواستار انتشار این اسناد بودند شفاها برخی […]

اویاقلیق: تقریبا دو ماه قبل از اینکه سایت خبری زیتون اسناد درز کرده از بایگانی و حسابداری دانشگاه علوم پزشکی تبریز در مورد پرداختی های مشکوک و رقم های نجومی مسئولین این دانشگاه را افشا کند، همان اسناد منتشره در پایگاه خبری زیتون، بدستم رسید ؛ طیفی که خواستار انتشار این اسناد بودند شفاها برخی موارد دیگر را نیز ادعا میکردند که البته برایشان سندی نداشتند.
ازجمله فلان نماینده اصلاح طلب تبریز برای اینکه لیدری جریان مطبوع خود را قُرق نام و نشان خویش کند، فلان مبلغ چند میلیونی را ماهیانه به فلان سردار بعنوان باج سیبیل می دهد و یا اینکه برخی از مسئولین ارشد دانشگاه علوم پزشکی تبریز در حال تصویب طرحی هستند که فرزندانشان بتوانند بدون کنکور مستقیما در دانشگاه علوم پزشکی مشغول به تحصیل شوند و یا اینکه برای راننده دکتر فلانی ماهیانه ۲۰ میلیون تومان پرداخت میشود.

البته همه اینها بدون سند محکمه پسند و صرفا ادعای لسانی کسانی بود که اسناد جمع آوری شده آنها، در سایت خبری زیتون منتشر شد!

البته شاید اگر مدیر مسئول سایت زیتون و تیم تحلیلگر پیرامون شان، به گرایشات سیاسی کسانی که اسناد را برای انتشار در اختیار آنهاقرار داده اند توجه می کردند شاید جریان عدالتخواهی به نتایجی بسیار بهتری درمورد نجومی بگیران دانشگاه علوم پزشکی تبریز میرسید.

البته شاید اسناد با واسطه های مطمئن و یا از طُرق دیگری بدست شان رسیده است اما به هرحال نتیجه کار بنفع عدالتخواهی تمام نشد.

بعد از شکست ناپلئونی و جنجالی یکی از پرحاشیه ترین نمایندگان سابق تبریز در آخرین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی، تغییر و تحولات محسوسی در جابجایی نیروهای نماینده سابق در دانشگاه علوم پزشکی تبریز اتفاق می افتد و همین مساله به مذاق حامیان طیف این نماینده خوش نمی آید.

طیف مذکور برای جبران تحقیر و برای انتقام، اسنادی را از حسابداری و بایگانی دانشگاه جمع آوری می کنند تا در بهبوهه بحث فیش های نجومی بتوانند به اهداف خود برسند.

در مدارکی که سایت زیتون بخشی از آنها را منتشر کرد، ردپای پر رنگی از برخی ویژه خواری ها و پرداخت های نجومی وجود داشت که میتوانست بعنوان طرح پایلوت جهت تحقیق و تفحص عمیق تر درباره پرداخت های نجومی باشد ولی با انتشار عجولانه و احساسی و ماجراجویانه اسناد، ۲ فرصت طلایی از کف جریان عدالتخواهی رفت:

۱.  فرصت افشای طیف نجومی بگیران بجای گیر انداختن چند نفر

۲. موفقیت جریان عدالتخواهی در صحنه قضائی که بخاطر عدم بررسی و تعمق کافی در ماجرا باعث جری تر شدن مافیای ویژه خواری شد.

اسناد منتشره از جهت قضایی نتوانست قانع کننده باشد و حقیقتا نیز چندان محلی از اعراب حقوقی نداشت و گرنه قبل از اینکه از ما ناامید شوند و سوی کوی زیتون برای نشر اسناد نمایند، می توانستیم برای آگاهی و بیداری جامعه اقدام مقتضی را انجام دهیم.

قضیه فیش های نجومی مانند اختلاس هایی نیست که دست کج مفسدین اقتصادی بواسطه اقدامات قضایی و امنیتی مقتضی، قایل رویت باشد بلکه در پس این پرداخت های ویژه، قانون و ماده و تبصره وجود دارد که ظاهر قضیه را به خوبی بَزَک کرده و طبیعتا راه دشواری است تا دست کج مفسدین فیش های نجومی برای مردم رو شود.

پایگاه خبری اویاقلیق در جریان بازنشر قسمتی از اسناد محکمه پسند فساد اداره گاز آستان، که یک سال قبل نیز منتشر شده بود، در دیدارهای خصوصی اسناد مربوطه را در اختیار بسیاری از مسئولین و دلسوزان و همه کسانی که مدعی مردمی بودن و مخالف رانت و ویژه خواری هستند قرار داد اما متاسفانه شتر را بارش از سوراخ موش رد کردند و نهایتا تنها ترین پاسخ منطقی که از مسئولین شنیدیم سخن آقای فلانی بود که گفتند : «چون تازه واردم و قبل از من چنین تخلفی شده است و فلان شخص مسئول نیز، ارتقایش قطعی شده، پس متاسفانه نمی توانم کاری انجام دهم.»

این خلاصه درخشان وضعیت مبارزه با فساد در کشور است.
متاسفانه برخا اتفاقاتی در کشور رخ داده است که حتی جای جلاد و شهید نیز عوض شده است و بهانه های بنی اسرائیلی برای عافیت طلبی و عدم درگیر شدن با اژدهای هفت سر فساد، مبدل به قانون نانوشته ای شده است که باید نسبت به این امر حساسیت رسانه ای و عمومی ایجاد گردد.

در مورد قضیه فیش های نجومی دانشگاه علوم پزشکی تبریز مشخصا از سوی خواص جامعه و بالاخص امام جمعه سابق تبریز تعلل مشکوکی صورت گرفته است.

چرا در برهه زمانی که اسناد مالی علوم پزشکی تبریز افشا شد از سوی نهاد های نظارتی پیگیری نشد؟! و یا اگر پیگیری شده است و خلاف قانونی رخ نداده، چرا گزارش کار به مردم داده نشده است؟!

وقتی چنین ادعایی از سوی یک پایگاه خبری مطرح می شود، طبیعتا سر و صدای زیادی در جامعه ایجاد می شود. سوال ما این است که چرا در تریبونهای نماز جمعه  این شهر، انعکاس واقعیت ماجرا سانسور شد؟!چگونه ممکن است امام جمعه سابق این شهر که رابطه خوب و صمیمی با رئیس دانشگاه علوم پزشکی نیز داشته اند از ماجرا بی خبر بوده باشند؟!

آیا سکوت ایشان نشانه رضایت بود و یا نشانه اعتراض؟!
آیا عدم توجه امام جمعه سابق بخاطر بی اهمیتی ماجرا بود و یا بی اعتبار جلوه دادن افشاگری زیتون؟!
اگر تدبیرشان بر پیگیری ماجرا در سکوت خبری بود، باید این نکته را در نظر می گرفتند که با صدایی رسا افشاگری بی سابقه ای علیه یک شخص و مجموعه زیر نظرش رخ داده است. پس صلاح خسروان در اقناع عمومی و فیصله منطقی قضیه بود تا اسباب القای دورهمی شدن فساد و رانت در افکار عمومی ایجاد نگردد.

البته این تعلل ها مختص برخی از مسئولین سابق نیست. مسئولین فعلی و مخصوصا امام جمعه محبوب فعلی در این قضیه کجای کار هستند؟ شاید برای ورود ایشان به این مساله دو راه وجود داشته باشد:

۱. با توجه به قدرت حقوقی و محبوبیت و مقبولیت عمومی ایشان، دستور فراهم شدن شرایط اعاده دادرسی و ورود مسئولانه متولیان امر نظارت و بازرسی به ماجرا

۲. شیخوخیت و میانجی گری پدرانه جهت ختم ماجرا

البته باید توجه داشت که مساله محکومیت مدیر مسئول پایگاه خبری زیتون یک مساله شخصی و خصوصی نیست بلکه مساله، ادعای سنگین یک سایت خبری مبنی بر وجود ویژه خواری مزمن و ریشه دار در برخی ادارات است. بنابراین شیخیویت و میانجی گری برای جلب رضایت طرفین، در این گونه ماجراها، چاره جویی موقتی و موجب تنفس مصنوعی برای جریان فساد، رانت و ویژه طلبی است.

خوشبختانه کسانی که زیتون را محکوم کرده اند، هنوز هم در مسئولیت شان باقی اند و دیگر نمی توان چنین بهانه گرفت که چون فلان مدیر ترک مسئولیت کرده و یا به جای دیگر رفته است پس کاری نمی توان کرد.

باید برای مردم مشخص گردد که چرا بالاترین درجه محکومیت علیه زیتون صادر شده است؟! آیا چنین محکومیتی برای دیگرانی که اقدامات مشابهی کرده اند نیز صادر شده است؟! آیا برای کسانی که علیه امنیت ملی و یا در جهت تخفیف اشخاص حقوقی جمهوری اسلامی روزانه خبرسازی می کنند نیز چنین سختگیری هایی انجام می شود؟!

افشای اسنادی که نه طبقه بندی شده بودند و نه سری و مهر و موم شده، چرا باید چنین عقوبتی داشته باشد؟! اگر اسنادی که منتشر شده است دال بر ویژه خواری نیست چرا از جریان عدالتخواهی برای تظلم خواهی هزینه می شود؟!

اگر اسناد منتشر شده نشان دهنده پرداخت های نجومی است، اما دلایل محکمه پسند برای آن اقامه نشده است، چرا خواص و نخبگان برای رسوایی جریان آلوده پیشقدم نمی شوند؟! آیا دفاع حقوقی و روشنگری مستدل و گزارش عمومی به مردم در مورد این ماجرا، کمتر از نرده زدائی و حذف شکاف طبقاتی نمادین از مصلای تبریز است؟!

براستی نمی شود حداقل برای اینکه مردم از کم و کیف ماجرا و دفاعیات مدیر مسئول زیتون مطلع گردند تریبون های عمومی در اختیار وی قرار گیرد؟! تریبون های زیادی وجود دارند که می توانند فرصت ابراز دفاع را به ایشان بدهند اما شاید تاثیرگذارتر از تریبون نماز جمعه تبریز وجود ندارد که هم محل اعتماد مردمی  و هم محل انس و عطوفت آحاد عمومی شهروندان با نظام و انقلاب و رهبری شده است.

آیا زمان فدا کردن آبرو و خریدن فحش و ناسزای ظالمین، برای بقای جریان عدالتخواهی که علیه دشمنان اسلام و انقلاب و رهبری همواره تب کرده، نرسیده است؟! آیا وقت شکستن روزه سکوت برخی از خواص و نخبگان فرا نرسیده است؟!

اگر باز هم مصلحت را بر تدام سکوت می بینند، باید پرسید که این سکوت ممتد در قبال این قضیه به سرنگونی جریان ویژه خوار منجر خواهد شد و یا به سقوط اعتماد عمومی نسبت به معتمدین اسلام و نظام و انقلاب و رهبری و …؟!