چکیده شهودها در فلسفه اخلاق نقش توجیهی دارند و بیشتر نظریهها و داوریهای اخلاقی بر اساس آن ها شکل میگیرند. پژوهشهای علمی و یافتههای متخصصان علوم شناختی در باب قضاوتهای اخلاقی، وثاقت و اعتبار شهودهای اخلاقی را زیر سؤال برده و دیدگاه سینگر مبنی بر قائلنشدنِ جایگاه ویژه برای شهودها در اخلاق را تقویت کرده […]
چکیده
شهودها در فلسفه اخلاق نقش توجیهی دارند و بیشتر نظریهها و داوریهای اخلاقی بر اساس آن ها شکل میگیرند. پژوهشهای علمی و یافتههای متخصصان علوم شناختی در باب قضاوتهای اخلاقی، وثاقت و اعتبار شهودهای اخلاقی را زیر سؤال برده و دیدگاه سینگر مبنی بر قائلنشدنِ جایگاه ویژه برای شهودها در اخلاق را تقویت کرده و روشنگریهای جدیدی را در خصوص خاستگاه اخلاق ارائه کردهاند. سینگر معتقد است این یافتهها در کنار تبیین تکاملی از رفتار انسان نشان میدهد که نباید در پیِ یافتن عاملِ توجیهکننده شهودهای اخلاقی بود و نیز نباید همه آنها را معتبر و یقینی دانست. وی ابتنای اخلاق بر عقل محض را یگانه عاملِ بازدارنده از شکاکیّتِ اخلاقی دانسته و ضمن نقد روش موازنه متأملانه رالز، بر این باور است که هر نظریه روششناختی یا معرفتشناختی، مانند روش موازنه متأملانه که برای شهودها در موارد خاص نقش ویژهای قائل باشد، از بنیان دارای نقص است و اساساً ممکن است سدی در برابر اصلاحات اخلاقی ایجاد کند. در این مقاله به طرح، بررسی و نقد دیدگاه پیتر سینگر در باب اعتبار شهودهای اخلاقی خواهیم پرداخت.
کلیدواژه ها: شهودهای اخلاقی؛ داوریهای اخلاقی؛ موازنه متأملانه؛ پیتر سینگر
نویسندگان:
سجاد رحمتی: دانشجوی کارشناسی ارشد فلسفه اخلاق دانشگاه زنجان
سحر کاوندی: دانشیار گروه فلسفه دانشگاه زنجان
محسن جاهد: دانشیار گروه فلسفه دانشگاه زنجان
فصلنامه نقد و نظر – دوره ۲۰، شماره ۷۹، پاییز ۱۳۹۴٫