تقلید ناقص شهردار تهران از جنبش ۹۹ درصدی آمریکا
تقلید ناقص شهردار تهران از جنبش ۹۹ درصدی آمریکا

محمدباقر قالی باف از ابتدای ثبت نام خود در انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم، لحظه ای تقسیم بندی ۹۶ درصدی – ۴ درصدی را فراموش نکرده است. شهردار تهران ادعا می کند ثروت ۹۶ درصد مردم توسط ۴ درصد دیگر چپاول می شود. به بیان دیگر ۹۶ درصد مردم کشور از حداقل استانداردهای زندگی بی بهره […]

محمدباقر قالی باف از ابتدای ثبت نام خود در انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم، لحظه ای تقسیم بندی ۹۶ درصدی – ۴ درصدی را فراموش نکرده است.

شهردار تهران ادعا می کند ثروت ۹۶ درصد مردم توسط ۴ درصد دیگر چپاول می شود. به بیان دیگر ۹۶ درصد مردم کشور از حداقل استانداردهای زندگی بی بهره اند و ۴ درصد “زالوصفت” باقیمانده روز به روز ثروتمندتر می شوند.

اگر در آغاز رقابت های انتخاباتی، اعلام این ارقام تصادفی یا کم اهمیت به نظر می رسید، درست پس از مناظره اول نادرستی عکس این موضوع اثبات شد؛ زمانی که افراد مسئول در ستاد وی و نیز رسانه های تحت الحمایه او، تلاش کردند تا قالی باف را نماینده ۹۶ درصدی ها و رقبایش را نمایندگان ۴ درصدی ها بنامند.

ظاهرا استراتژی تعریف شده در تیم قالی باف این است تقسیم بندی مذکور، در نهایت با اقبال مواجه شده و رای مردم را به سبد او می کشاند.

با این وجود، نه قالی باف و نه هیچ یک از ملازمان و مشاورانش تا کنون درباره مبنای این تقسیم بندی صحبتی نکرده اند.

تفسیم بندی قالی باف، ۳٫۲ میلیون نفر از مردم را در قشر زالوصفتان و حدود ۷۷ میلیون نفر را در قشر طبقات فرودست جامعه قرار می دهد.

شاید بتوان گفت ثروت اعضای کابینه و مقام های ارشد دولت روحانی و اعتقاد بسیاری از آنها به کاپیتالیسم و سرمایه داری غربی، تیم قالی باف را به این وسوسه انداخته تا این مرزبندی را ترسیم کند.

با این وجود سوالی که بی پاسخ مانده اینکه آن ۳٫۲ میلیون نفر دقیقا از چه چیزی برخوردارند که سایرین از آن بی بهره اند؟ یا اگر منظور همان ثروتمندان و رانتخوارانند، بر چه اساسی تعداد آنها ۳٫۲ میلیون نفر برآورد شده است؟

آیا اینکه رقم بزرگی چون ۳٫۲ میلیون نفر زالوصفت در این کشور آزادانه از رانت و ویژه خواری بهره مند می شوند و به صورت نامشروع ثروت اندوزی می کنند و تا کنون هیچ برخوردی با آنها صورت نگرفته، توهین به دستگاه قضایی کشور نیست؟ آیا نتیجه این تقسیم بندی قالی باف، طرح این پرسش نیست که پس دستگاه نظارتی و قضایی تا کنون چه کرده که ۳۹ سال پس از انقلاب، ۳٫۲ میلیون نفر زالوصفت آزادانه ویژه خواری می کنند؟

با این حال، برخی رفتارها و اظهارنظرها نشان داد این سیاست چندان هم حساب شده نبوده؛ مثلا خود قالی باف اعلام کرد که منظور او از ۴درصدی ها کارخانه داران و پولدارها نیستند! احتمالا به این دلیل که با ادبیات در پیش گرفته شده از سوی او، دفاع از سرمایه گذاری و حمایت از کارآفرینان ثروتمند غیرممکن می شد! موضوعی که قالی باف در اظهارات خود معمولا حساب ویژه ای روی آن باز می کند.

از طرفی به نظر می رسد یکی از الگوهای این تقسیم بندی پیدایش جنبش ۹۹ درصدی اخیر در آمریکا است؛ با این حال تیم قالی باف، عدد ۹۹ را با ۹۶ جابجا کرده تا بلکه با سال ۹۶ که انتخابات در آن برگزار می شود منطبق شده و برای او خوش یمن شود!

با این وجود بد نیست قالی باف یک بار به طور دقیق توضیح دهد این اعداد را بر اساس کدام معیارها و آمارها انتخاب کرده تا بلکه مخاطبانش هم باور کنند ۹۶ و ۴، صرفا اعداد شانس و خرافه گرایانه قالی باف مثلا برای پیروزی در سال ۹۶ و تحویل گرفتن دولت به مدت ۴ سال نیستند!