جو نامساعد خدمت در شورای شهر تبریز
جو نامساعد خدمت در شورای شهر تبریز

اویاقلیق: سابقا در کانال غیر رسمی های شهروندی، مطلبی را در نقادی نحوه القای خدمت رسانی یکی از اعضای شورای شهر تبریز عرض کردیم. خلاصه مطالب قبلی بر این محور بود که اگر قائل بر عقلانیت قانون گرا هستیم، قانون اساسی برای اعضای شورا یک سری تکالیف و اختیارات مشخصی تعریف کرده است که اگر […]

اویاقلیق: سابقا در کانال غیر رسمی های شهروندی، مطلبی را در نقادی نحوه القای خدمت رسانی یکی از اعضای شورای شهر تبریز عرض کردیم. خلاصه مطالب قبلی بر این محور بود که اگر قائل بر عقلانیت قانون گرا هستیم، قانون اساسی برای اعضای شورا یک سری تکالیف و اختیارات مشخصی تعریف کرده است که اگر خیلی فعال و هنرمند باشند، شاید نهایتا ۵۰-۶۰ درصد بتوانند از ظرفیت های قانونی شورای شهر به نفع شهروندان فعالیت مثمر ثمر داشته باشند؛ برای همین وقتی کسی با این همه ظرفیتی که قانون برای مجموعه شورای شهر مهیا کرده، سراغ پیگیرهائی برود که اساسا هیچ مجوز قانونی برای آن صادر نشده است حتما اشکالی در کار است.

علاوه بر استدالاتی که در مقالات قبلی بدان اشاره کردیم، در این مجال به زوایای تازه ای از ماجرا می پردازیم.
وقتی فلانی، خود و یا هوادارانش برای نشان دادن عملکرد خویش، مثلا عنوان می کنند که با پیگیری عضو محترم شورا عملیات آسفالت ریزی فلان محله حل شد و یا معابر محله ای چنین و یا چنان شد، برای قانونی بودن این اقدام دو مسیر وجود دارد:
۱- نقص قانون: در امری، قانون ساکت بوده و قرینه ای هم در ماده و تبصره ها وجود ندارد که بتوان مسیر مرضی قانون را در پیش گرفت.
۲- کم کاری یا عدم توانائی مجری قانون (در مورد شورای شهر مجری قانون شهرداری است)
قانون هیچ مجالی برای ورود مستقیم اعضای شورای شهر به حیطه عملیات میدانی امورات شهری نداده است و اگر فلانی احساس تکلیف کرده که شخصا بجای مجری قوانین شهری یعنی شهرداری برای آسفالت محله ای و یا … ورود کند، اگر علتش نقص قوانین بوده باید پرسید:
۱- ادله ای که نشان دهنده سکوت قانون در قبال مسائل عمرانی و آبادانی و معماری شهر است چرا ارائه نشده است؟!
۲- وقتی قانون ظرفیت تهیه طرح از سوی شورا و تصویب آن در صحن و اجرای آن توسط شهرداری و نظارت بر حسن انجامش از سوی شورای شهر را پی بینی کرده است، آیا برای آنچه که فلانی مدعی است با پیگیرهایش به سرانجام رسانده، این مقدمات هم طی شده بود و بی نتیجه بود، تا مجوز ورود مستقیم و فرا قانونی به عملیات میدانی داده شود؟!
۳- با توجه به حجم سنگین مدعای پیگیری فلانی و با توجه به این که اغلب این پیگیری ها مربوط به مشکلاتی است که در بقیه مناطق نیز کمابیش وجود دارد، چرا فقط برای منطقه پر جمعیت و تاثیر گذار انتخاباتی این همه اهتمام ورزیده شده است؟! ریشه این نگاه تبعیضی در کجاست؟!
۴- یکی از مواردی که گفته می شود این است که فلانی با هنرمندی طرحی داده و خودش پیگیری کرده است. اگر اینگونه است پس شهرداری این وسط یا یک مجسمه تزئینی باشد و یا اینکه شهرداری زین طلائی جهت نشیمنگاه پُز عالی فلانی است.
اگر دلیل فلانی برای پیگیری هایش، تعلل مجری قوانین شهری یعنی شهرداری است، پس چند مطلب را باید روشن کنند:
۱- چرا گزارشی از این تعلل ها و ناکار آمدی ها به صحن شورا نداده اند؟
۲- اغلب این پیگیریها صرفا با کمک شهرداری قابل تحقق بوده و اگر نیروهای شهرداری قابلیت و یا عرضه انجام تکالیف محوله را نداشته اند، فلانی با کمک کدام نهاد و یا سازمان توانسته با پیگیرهایش این موارد را به نتیجه برساند؟!
۳- از جهت بودجه های پروژهائی که فلانی با پیگیر یهای مورد ادعایش به سرانجام رسانده؛ اگر تعلل شهرداری تاثیر گذار بوده، طبیعتا بخش عمده این تعلل به مسائل مالی بر می گردد، بنابراین باید روشن شود که اگر شهرداری بودجه داده ، پس چرا شهرداری در ردیف فضایل فلانی جائی ندارد و اگر بودجه نداده باید مشخص گردد منابع مالی تحقق این موارد از کجا تامین شده است؟
۵٫ اگر تعلل و یا ضعف عملکرد از سوی پیمانکاران و نه از سوی شهرداری بوده، باید بررسی شود چه کسی به فلانی مجوز قانونی داده که بجای مطالبه عملکرد از سازمان شهرداری، پیگیر پیمانکار شده و با چنین رفتار مدیریتی، فرصت رانت و امتیاز گیری و حق السکوت را فراهم آورده؟!
۶٫ ….
کارآمدی و امید مردم به بهبود فضای زندگی شهری و مدیریت دغدغه های شهروندی مردم عزیز تبریز، خواسته قلبی و نهایت تلاش ما برای رسیدن به این آرمان ملی-دینی است.
اما اگر پرسیده شود که با تمامی این تردیدها و سوالات موجود، امثال فلانی بظاهر هم که شده سعی می کنند بذر امید و شادابی در دل شهروندان بکارند و شوق سازندگی و آبادانی به سازمان شهرداری تزریق کنند اما از این مهم نباید غافل شد که بالاترین پشتیبانی از مردم عمل به قانون و ترغیب به قانون گرائی است و اگر بناست مردم را به این نظام و انقلاب امیدوار نگه داریم و در حیطه وظیفه خودمان دستگیر ملت عزیزمان باشیم، لزومی ندارد بصورت کاریکاتوری رفتار رابین هودی پیش بگیریم و بسان آن مردی که از مغازه دزدی میکرد و فقرا را یاری می کرد باشیم، که فکر می کرد باحتساب ضرب و تقسیم ثواب ها میشود قبح قانون گریزی را شست و برد و جو نامساعدی برای خدمت ایجاد کرد.