بدنبال فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و استقلال جمهوری آذربایجان، در اولین انتخابات ریاست جمهوری این کشور ایاز مطلب اف به ریاست جمهوری آذربایجان رسید. سیاست خارجی دولت ایاز مطلب اف بر اساس تمایل به سمت روسیه بود. بدلیل شکست در جنگ قره باغ کوهستانی و فاجعه خوجالی جبهه خلق آذربایجان به رهبری ابوالفضل ایلچی بیگ […]
بدنبال فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و استقلال جمهوری آذربایجان، در اولین انتخابات ریاست جمهوری این کشور ایاز مطلب اف به ریاست جمهوری آذربایجان رسید. سیاست خارجی دولت ایاز مطلب اف بر اساس تمایل به سمت روسیه بود. بدلیل شکست در جنگ قره باغ کوهستانی و فاجعه خوجالی جبهه خلق آذربایجان به رهبری ابوالفضل ایلچی بیگ با شعار ملی گرایی و ضدیت با روسیه دولت ایاز مطلب اف را وادار به استعفاء نمود.
بعد از پیروزی ابوالفضل ایلچی بیگ در انتخابات ریاست جمهوری سیاست خارجی آذربایجان از روسیه به سمت غرب و رژیم صهیونیستی چرخش پیدا کرد. با وجود تغییر در سیاست خارجی آذربایجان دولتهای غربی باکو را در جنگ تنها گذاشتند و نتیجتا ابوالفضل ایلچی بیگ هم بدلیل افزایش مشکلات داخلی و هم بدلیل عدم موفقیت در جنگ مجبور به استعفاء شد.
حیدر علی اف رئیس جمهور بعدی جمهوری آذربایجان که عالم سیاست را به خوبی
می دانست، سیاست خارجی متوازنی را در قبال قدرتهای منطقه ایی و فرامنطقه ایی در پیش گرفت. در این دوره است که جمهوری آذربایجان روابط بینابینی را با روسیه، غرب و کشورهای منطقه آغاز می کند. حیدر علی اف به خوبی می دانست که حل و فصل مناقشه قره باغ کوهستانی و بازگشت اراضی اشغالی به دامان آذربایجان با تثبیت روابط دو جانبه با غرب و روسیه بصورت همزمان میسر است. حیدر علی اف برای جلب توجه غرب به حل و فصل مناقشه قره باغ کوهستانی اقدام به امضای قرارداد نفتی با شرکت های غربی با عنوان “قرارداد نفتی قرن” نمود و از سوی دیگر بر خلاف ابوالفضل ایلچی بیگ بی تجربه به اقدامات تحریک آمیز بر علیه روسیه و ایران دست نزد و رابطه با ترکیه را نیز بر اساس منافع مشترک بنیان گذاری کرد. با وجود عدم آزادسازی اراضی اشغالی آذربایجان حیدر علی اف سیاست خارجی متوازن آذربایجان را بدون تغییر ادامه داد و بعد از مرگ وی فرزندش الهام علی اف همین سیاست را ادامه داد.
در طی سالجاری میلادی ما شاهد برهم خوردن سیاست خارجی متوازن آذربایجان و متمایل شدن باکو به سمت مسکو هستیم. متمایل شدن دولت آذربایجان به روسیه به اقدامات ضد آذری غرب بر علیه حاکمیت باکو بر می گردد. تنش در روابط آذربایجان با غرب به زمانی بر
می گردد که پس از انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۱۳ میلادی باراک اوباما رئیسجمهور آمریکا بر خلاف عرف معمول در روابط طرفین، پیروزی الهام علی اف را به وی تبریک نگفت و نهادهای غربی مثل اتحادیه اروپا و سازمان همکاری و امنیت اروپا انتقادات جدی در مورد سلامت انتخابات جمهوری آذربایجان مطرح نمودند. از سوی دیگر در جریان برگزاری اولین دوره بازیهای المپیک اروپایی در باکو نهادهای غربی دولت باکو را به نقض حقوق بشر متهم ساختند. مجمع پارلمانی شورای اروپا با تصویب قطعنامهای تحت عنوان عملکرد نهادهای دموکراتیک در جمهوری آذربایجان، با انتقاد شدید از وضعیت حقوق بشر در جمهوری آذربایجان، اجرای اصلاحات سیاسی و آزادی زندانیان سیاسی را خواستار شد.
در اقدامی مشابه با طرف اروپایی، وزارت خارجه آمریکا نیز در گزارش سالانه درباره نقض حقوق بشر، جمهوری آذربایجان را در زمره کشورهایی که به روش دیکتاتوری اداره میشوند، قرار داد. در آخرین مورد پارلمان اتحادیه اروپا با صدور قطعنامه ایی از وضعیت حقوق بشر در جمهوری آذربایجان ابراز نگرانی نموده و بدلیل وضعیت نامساعد حقوق بشر در آذربایجان و حبس غیر قانونی فعالان سیاسی، رسانه ایی و حقوق بشر آذری، خواستار تحریمهای اتحادیه اروپا بر علیه دولت آذربایجان و عدم اعزام ناظران انتخاباتی به این کشور جهت نظارت بر انتخابات آتی پارلمانی جمهوری آذربایجان گردید. همچنین پارلمان اروپا با درخواست از دولت باکو برای آزادی بی قید و شرط زندانیان سیاسی آذری از اتحادیه اروپا خواست تحقیق در خصوص اتهام فساد مالی الهام علی اف رئیس جمهوری آذربایجان و خانواده اش را آغاز کند.
نکته جالب و قابل تامل نحوه پاسخ آذریها به انتقادات طرف غربی است. حاکمیت آذربایجان در قبال انتقادات غربی ها بصورت موازی دو مسیر را طی می کند. برای مثال از طرفی وزارت خارجه جمهوری آذربایجان از گزارش سالانه وزارت خارجه آمریکا در مورد حقوق بشر به شدت انتقاد میکند اما از طرف دیگر الهام علی اف در نامهای به باراک اوباما به مناسبت سالروز استقلال آمریکا بر تعهد و تلاش کشورش برای تامین انرژی اروپا تاکید نموده و از وی میخواهد که شخصا به جمهوری آذربایجان در مناقشه قرهباغ کوهستانی یاری رساند.
در اقدامی دیگر الهام علی اف، آمریکا و غرب را متهم به طراحی برای راهاندازی انقلابی نظیر انقلاب اوکراین در جمهوری آذربایجان و پشتیبانی از براندازی حکومت تحت پوشش کمک به سازمانهای مردمنهاد میکند، در حالی که سفیر باکو در واشنگتن طی ماه جاری میلادی دستکم دو بار با تام شانون معاون وزیر امور خارجه آمریکا به گفتگو همراه با صرف ناهار پرداخته است. البته سیاست دو وجهی باکو در قبال انتقادات غربیها صرفا به مواضع سیاسی رسانهها و مقامات این کشور محدود نمیشود و جنبههای نظامی و امنیتی را نیز دربرمیگیرد. برای مثال همزمان با سفر ذاکر حسناف وزیر دفاع جمهوری آذربایجان به روسیه، نجمالدین صادق اف رییس ستاد مشترک ارتش جمهوری آذربایجان با ابراز ناخرسندی از سرد شدن روابط نظامی آمریکا با کشورش نسبت به تقویت روابط نظامی با پنتاگون و ناتو ابراز امیدواری نموده و تاکید میکند که جمهوری آذربایجان به نقش خود بهعنوان شریک مطمئن ناتو و همچنین ماموریتش در افغانستان با قدرت ادامه میدهد.
به هر روی هر چه تنشها در روابط باکو با غرب بیشتر شده، روابط باکو با مسکو تقویت شده است. تا جایی که ریچارد مورنینگستار سفیر وقت آمریکا در باکو بهشدت از افزایش حضور و نفوذ روسیه در جمهوری آذربایجان بهویژه قدرت گرفتن طرفداران روسیه در بین مقامات این کشور انتقاد نمود و احتمالا همین انتقادات منجر به اخراج غیر رسمی وی از باکو شد.
روسیه با عقد قراردادهای فروش تسلیحات نظامی به باکو و وعدههایی برای حلوفصل بحران قرهباغ(از جمله وعده برگرداندن هفت منطقه اطراف قرهباغ به جمهوری آذربایجان) درصدد بهرهگیری هر چه بیشتر از موقعیت فعلی برآمده است. مسکو برای تقویت حضور خود شبکههای رادیویی و تلویزیونی جدیدی در جمهوری آذربایجان ایجاد نموده و ناوهای جنگی روسیه به ساحل جمهوری آذربایجان آمدهاند و مهمتر از همه اینکه طرح ایجاد پایگاه راداری روسیه در خاک جمهوری آذربایجان مطرح شده است که احداث چنین پایگاهی حساسیتهای زیادی را در میان غربیها ایجاد خواهد نمود. بالاخص اینکه هنوز مدتزمانی طولانی از عدم تمدید اجاره پایگاه راداری قبله و اخراج روسیه از این پایگاه توسط دولت باکو بهمنزلهی پیروزی مهمی برای غربیها نمیگذرد.
حال سئوالی که به وجود می آید این است که آیا واقعا سیاست خارجی آذربایجان به سمت روسیه متمایل شده است و یا باکو بدلیل انتقادات غرب از حاکمیت این کشور تصمیم گرفته است برای تنبیه غرب بطور موقت به سمت روسیه متمایل شود؟
از نظر نویسنده بررسی واکنشهای دولت باکو نسبت به سلسله انتقادات غربیها نشان میدهد که پس از هریک از این انتقادات، باکو به صورت موازی دو مسیر را دنبال میکند. همزمان با انتقاد از رویکرد غرب در سیاستهای اعلامی، مقامات باکو به غربیها پیام میدهند که هنوز امیدشان را برای پیوستن به اردوی غرب از دست ندادهاند. از سوی دیگر با توجه به وضعیت نامساعد اقتصادی آذربایجان ناشی از کاهش قیمت جهانی نفت، دولت باکو با وارد شدن به دعواهای ساختگی با غرب و ایجاد حاشیه های رسانه ایی افکار عمومی آذربایجان را از وضعیت نامساعد اقتصاد آذربایجان منحرف می سازد .
به نظر نویسنده متمایل شدن دولت جمهوری آذربایجان به سمت روسیه در برهه کنونی و برهم زدن سیاست خارجی متوازن نه یک راهبرد دائمی بلکه به صورت یک تاکتیک موقت و واکنش به فشارها و انتقادات غربی ها است تا به آنها بفهماند که انتقادات را تحمل نمی کند و بدلیل موضوع تامین امنیت انرژی اروپا غرب بایستی بهای بیشتری به باکو بدهد.
علی حیدری منور – کارشناس مسائل قفقاز
عمار
تاریخ : ۱۹ - مهر - ۱۳۹۴بر این اساس به نظر می رسد که تغییر امروز رویکرد آذربایجان، زاییده عملکرد اشتباه سیاست گذاران غربی و آمریکایی بوده و لابیگران توان درک این تغییرات وارونه را نداشتهاند، اما در هر صورت آنچه که در حال وقوع است می تواند محمل مناسبی برای گسترش روابط میان دو کشور باشد، به ویژه آنکه به احتمال زیاد، غرب حیاط خلوت خود را در این منطقه از دست خواهد داد.