این بیمارستان تحت همین نام و به صورت یک بیمارستان عمومی مخصوصا در رشتههای داخلی جراحی و اورتوپدی فعالیتهای درمانی خود را شروع و بعداً به صورت رسمی به یک مرکز آموزشی درمانی تغییر نام یافته و در کنار امر درمان به آموزش دانشجویان نیز میپردازد. به تدریج با احساس نیاز استان به یک مرکز […]
این بیمارستان تحت همین نام و به صورت یک بیمارستان عمومی مخصوصا در رشتههای داخلی جراحی و اورتوپدی فعالیتهای درمانی خود را شروع و بعداً به صورت رسمی به یک مرکز آموزشی درمانی تغییر نام یافته و در کنار امر درمان به آموزش دانشجویان نیز میپردازد.
به تدریج با احساس نیاز استان به یک مرکز تخصصی مخصوص اطفال و از طرفی وجود تعداد کافی متخصصین کودکان، نام مرکز به مرکز آموزشی و درمانی کودکان تغییر یافته و در سال ۱۳۷۵ با توسعه فضای درمانی و آموزشی و انتقال بخشهای داخلی و نوزادان بیمارستان اسد آبادی به این مرکز ، مرکز آموزشی و درمانی کودکان تبریز به عنوان مرکز تخصصی و فوق تخصصی کودکان به فعالیت خود ادامه میدهد.
بخشهای درمانی تخصصی و فوق تخصصی این مرکز درمانی به شرح جراحی عمومی، گوش، حلق و بینی، آی سی یو (مراقبتهای ویژهی اطفال)، داخلی، گوارش، اعصاب، کلیه و اورولوژی، بخشهای عفونی و نوزادان، انکولوژی(خون)، غدد و داخلی قلب و عروق میباشد.
این مرکز درمانی اما امروزه با هجوم بیماران از شمالغرب کشور مواجه شده است و شنیدهها حاکی از آن است که مراحل درمان و ارائهی خدمات در این بیمارستان را با مشکل مواجه کرده و بیماران و همراهانشان را نیز ناراضی و ناراحت کرده است.
از آنجایی که کودکان جزو آسیبپذیرترین قشر در مقابل بیماریها به شمار میآیند و در صورت عدم رعایت بهداشت و نبود امکانات برای بازی و تفریح در بیمارستان بیش از پیش آسیب میبینند، ما نیز پس از شکایات مردم از نبود فضای مناسب در بیمارستان و کمبود تخت و همچنین عدم رعایت برخی نکات بهداشتی به این مرکز درمانی مراجعه کردیم تا از نزدیک صحت ماجرا را بررسی کنیم.
وارد محوطهی ششگلان که میشوی، تصاویر دههی شصت و قبلتر در ذهنت زنده میشود و مثل اینکه این تکه از شهر از دوران گذشته جا مانده و به دست فراموشی سپرده شده است، مکان بیمارستان و معماری قدیمی آن مربوط به بافت فرسودهی آن محله است.
در این میان کودکان بیمار و همراهانشان بیشترین آسیب را از بینظمیهای موجود میبینند، بیماریهای سخت و طاقتفرسایی همچون سرطان روح و جسم این بیماران و خانوادههایشان را میفرساید و مواجهه با محیط و فضای مایوسکنندهی بیمارستان نیز این افسردگی را دوچندان میکند.
در فضای بیمارستان کودکان تبریز انگار تنها چیزی که اهمیت ندارد، روحیهی کودکان بیمار و همراهانشان است، یک تکه زمین کوچکی را می بینی با موکت کندهشده و الاکلنگی رنگو رو رفته که مسئولان با ذوق و قریحه این مکان را برای بازی کودکان بیماری که مدتها از خانه و کاشانهشان دور هستند، در نظر گرفتهاند.
کمی آنطرفتر با محلی مواجه میشوی که محل تجمع زبالهها و پسماندهاست در محیط بیمارستانی که بیماران آن را کودکان با سیستم ایمنی حساس تشکیل میدهند.
در صورتی که بخواهی قضاوت نکنی و از این عیبها چشمپوشی کنی، رو که برمیگردانی تا داخل بیمارستان شوی، گربهها در این شهربازی رنگپریده از سر و کول هم بالا میروند.
و اما آبدارخانهی همراهان و بیمارانی که از شهرستانها آمده و در اینجا ماندگار شدهاند خود در میدان عیبها یکهتازی میکند و توریهای کثیف و فضایی نه چندان بهداشتی در اینجا نیز حاکم است و بدون شک هیچیک از کارکنان و مسئولان بیمارستان چنین سینک ظرفشویی را نپسندیده و استفاده نمیکنند.
برپایی چادر و پهن کردن لباسهای خیس در محوطهی بیمارستان این محیط را تبدیل به زاغهای از شهر کرده است که خستگی و غربت همراهان بیمار شهرستانی را با جان و دل میپذیرد.
تمامی این نواقص را به حساب خطای دید که بگذاریم از گلایهها و درددلهای همراهان بیماران نمیتوان چشمپوشی کرد؛ خانمی به سمتم میآید. گامهای شتابزدهاش نشان میدهد که حرفهایش او را چنین به شتاب وامیدارند.
آه عمیقی میکشد و در حالی که به برانولهایی که در دستش دارد اشاره دارد میگوید: ممنوعیت استفاده از برانولهای خارجی و ناشیگری کارآموزان در رگگیری، دل مادرانی همچون من را به ستوه آورده است، چرا باید فرزندان بیمار و دردآشنای ما در حمایت از تجهیزات پزشکی ایرانی درد بیشتری را به جان بخرند.
وی ادامه میدهد: سرسوزنهای کلفت برانولهای ایرانی دستان لطیف و جسم نحیف کودکان بیمار به خصوص کودکان سرطانی را سوراخ میکند و با دیدن چنین صحنههایی تاب مقاومت و بردباری از همراهان بیماران گرفته میشود و دور از انصاف است که این کودکان که در بهترین روزهای عمر خود مورد آزمایش الهی قرار گرفته و زیباییها و لذات زندگی از قاب چشمشان دور مانده است، این چنین مورد بیمهری و عدم حمایت قرار گیرند.
با شنیدن این حرفها ناخودآگاه یاد این میافتم که انسان موجود عجیبی است و این حجم از تاب و تحمل جز با درک حکمت خداوند و یاری جستن از او امکانپذیر نیست و در جواب سیل اشکها و گلایههای این مادر رنجور جوابی جز سکوت و بغض ندارم.
پدر دیگری با اشاره به نبود اسکان مناسب و تخت کافی در بخشها میگوید: بیمارستان کودکان به خصوص برای آن دسته که از شهرستان آمده و برای مدت طولانی بستری میشوند به منزلهی خانهی دوم بچههاست و این کودکان در خانه و کاشانهی خود عزیزکرده بودند که حالا دست سرنوشت چنین آنان را به آغوش بیمهر بیمارستانها سپرده است.
وی ادامه میدهد: همین کودکان عزیز کرده که جز تختخواب گرم و نرم و آغوش پرمهر پدر و مادر را نمیشناختند حالا در تخت بیمارستانها و در راهروی بیمارستان روزگار میگذرانند و جز گریههای پنهان مادران و نالههای شبانهی کودکان بیمار نوازشگر گوششان نیست.
وی از کمبود شدید امکانات گلایه کرده و میگوید: وجود یک زمین بازی استاندارد و چند اتاق کودک با اسباببازیهایی مناسب برای سنین مختلف و برآوردن امکانات بهداشتی مناسب و فضایی شاد برای بیماران جزو کمترین خواستههایی است که میتوان به زبان آورد.
این پدر دردمند ادامه میدهد: کودکان سرطانی که با ریزش مو حتی از نعمت نوازش موهایشان توسط مادرشان هم محروم میشوند.
از خودش میگوید؛ از اینکه از سرزمین کردستان و مرد روزهای سخت است اما از این درد جانگداز رو به سیگار آورده و در شهر غربت اسیر و بیپناه مانده است و در رفتوآمدهای مکرر به این بیمارستان درد را با تمام وجود حس کرده و چندین سال است که به امید حل شدن تنها بخشی از این مشکلات چشم امید خود را به مسئولان نه چندان دردآگاه سپرده است.
پس از شنیدن اینها در باورم نمیگنجد که مسئولانی که قبل از نشستن بر مسند کرسی و برای جمع کردن رای از مردم، دستودل بازی وصفناپذیری را به نمایش میگذارند و پرسنل درمانی که سوگند خورده و با پروردگار عهد میکنند که در برخورد با بیماران اخلاقیات را فراموش نکرده و با مهربانی هرچه تمامتر بر بالین آنان پرستاری کنند، چنین در مقابل دردها و مشکلات، خود را به ندیدن میزنند.
این در حالی است که در بیمارستانهای سایر کشورها که ما همواره خود را از نظر علم پزشکی برتر از آنان میدانیم، پرستاران و دکتران با پوشیدن لباسهای شاد و شخصیتهای کارتونی محبوب بچهها سعی در خوشحال کردن کودکان بیمار دارند و حتی در برخی بخشها تمرین لبخند نیز برای کارکنان درنظر گرفته میشود که این نیز جزو اصولی است که در بیمارستانها و بخشهای درمانی ما مورد غفلت واقع شده است.
در این باره سخنان و نوشتههای بسیاری تدارک دیده شده است اما یادمان باشد با هر کمبود و بیمهری که در حق کودکان مظلوم و بیدفاع که با غول بیماری در حال جنگ هستند، دلی میلرزد و اشک پدر و مادری سرازیر میشود و روزی خواهد رسید که در سیل اشک همین مادران و کودکان غرق خواهند شد آنها که بیمحابا دلشان را شکستند، چراکه هر دلی منزلگاه خدا است و خدا نکند روزی بیاید که دلی و عرش کبریایی خدا به آه مظلومی بلرزد.
حال پای سخنان رئیس بیمارستان کودکان مینشینیم تا مشکلات این بیمارستان را از زبان وی جویا شویم.
رئیس بیمارستان کودکان تبریز در گفتوگو با خبرنگار ایسنا، در خصوص مشکلات این مرکز درمانی کودکان، اظهار می کند: بیمارستان کودکان تبریز به خودی خود مشکل چندانی ندارد و این مرکز درمانی به علت مراجعهی بیش از حد بیماران از کل مناطق شمالغرب کشور، پاسخگوی نیازهای بیماران نیست.
سیامک شیوا با اشاره به بیانات مردم راجع به کمبود تخت گفت: تعداد تختهای بیمارستان را به ۳۰۷ عدد افزایش دادهایم و این در حالی است که به دلیل مراجعهی بیش از حد بیماران مجبور به بستری کردن کودکان در راهرو میشویم.
وی افزود: بیمارستانها و مراکز درمانی در شهرستانها حتی از پذیرش بیماران معمولی نیز امتناع کرده و با ارجاع بیماران به این بیمارستان مشکلات را دوچندان میکنند.
شیوا عنوان کرد:خدمات درمانی در این بیمارستان تقریبا رایگان و باصرفهی اقتصادیتری نسبت به سایر مراکز درمانی ارائه می شود و این امر خود نیز مزید بر علت محسوب میشود که بیماران این بیمارستان را برای مراجعه انتخاب کنند.
وی افزود: خدمات دولتی باعث هجوم بیش از حد بیماران به این بیمارستان شده است و همچنین به علت اینکه بخش فوق تخصصی در سایر شهرستانهاوجود ندارد مردم آذربایجانغربی، اردبیل و کردستان به بیمارستان کودکان تبریز مراجعه می کنند.
وی در خصوص کمبود تخت گفت: با این هجمه از بیمار، چارهای جز بستری کردن بیمار در راهرو بیمارستان نداریم و این مرکز درمانی با وجود امکانات کافی برای مردم تبریز چارهای جز پذیرفتن بیمار در راهرو ندارد.
رئیس بیمارستان کودکان تبریز با بیان اینکه مشکل کمبود تخت یک مشکل منطقهای و ملی به شمار میآید گفت: از مراجعان خواهشمندیم فقط در صورتی به مراکز درمانی موجود در شهرها مراجعه کنند که بیمار بدحال و اورژانسی بوده و امکانات موجود در شهرستان پاسخگوی درمان بیمار نباشد.
وی گفت: مردم نباید به این سادگی ما را قضاوت کنند چرا که وقتی جایی برای پذیرش نباشد هر دو طرف از هم رنجیده خاطر خواهند شد و بیمار در آسایش نخواهد بود.
وی در خصوص محوطه و جو نامناسب حاکم بر بیمارستان کودکان تبریز اظهار کرد: رایزنیهای لازم با شهرداری را انجام دادهایم و به زودی جدولگذاری و خطکشی محوطهی بیمارستان و ترمیم زمین بازی کودکان شروع خواهد شد.
وی خاطرنشان کرد: بیمارستان ۵۰۰ تختخوابهی کودکان با مشارکت خیرین در حال احداث است و امید است تا دو سال آینده آماده و پاسخگوی نیازهای بیماران باشد.
گزارش از: نسرین سوار، خبرنگار ایسنا در آذربایجان شرقی