شهادت غریبانه ی عوامل پرواز بالگرد رئیس جمهور !
شهادت غریبانه ی عوامل پرواز بالگرد رئیس جمهور !
اگر چه درجه ی مسوولیت های اجتماعی قربانیان این سانحه به لحاظ مدیریتی متفاوت بوده است اما در شرایطی که همه ی سرنشینان بالگرد در راستای وظایف و ماموریت های محوله جان عزیز خود را یکجا و توامان به عنوان شهدای خدمت از دست داده اند و به وعده ی قرآن هر کدام ذره ذره و مثقال مثقال سزای اخروی اعمال پیدا و پنهان خود را خواهند گرفت.

اویاقلیق – ابوالفضل وصالی: در جریان سانحه ی دلخراش چندی پیش بالگرد که منجر به شهادت ۸ تن از سرنشینان همراه رئیس جمهور ایران شد و تالمات ناشی از آن بازتاب جهانی پیدا کرد، آنچه درد مضاعفی برای عموم مردم و به ویژه وابستگان خانوادگی آنان ایجاد می کند تحت الشعاع قرار گرفتن و به تبع آن کم رنگ شدن نام و یاد سه تن از عوامل پرواز در بیانات مقامات و مندرجات یادمان مراسمات است که در کنار پنج تن از شخصیت های شاخص جان خود را غریبانه در حین انجام وظیفه از دست دادند.

اگر چه درجه ی مسوولیت های اجتماعی قربانیان این سانحه به لحاظ مدیریتی متفاوت بوده است اما در شرایطی که همه ی سرنشینان بالگرد در راستای وظایف و ماموریت های محوله جان عزیز خود را یکجا و توامان به عنوان شهدای خدمت از دست داده اند و به وعده ی قرآن هر کدام ذره ذره و مثقال مثقال سزای اخروی اعمال پیدا و پنهان خود را خواهند گرفت، نهایت بی انصافی است که در اغلب مراسمات گرامی داشت و تصاویر محیطی و بیانات مقامات اینچنین مورد کم اعتنایی قرار بگیرند و تنها به کلی گویی از یادشان اکتفا شود !

جایی که تابلوهای حاوی تصاویر و تمثال پنج تن از شهدای خدمت بطور گسترده خصوصٱ از سوی نهادها و ارگان های حکومتی بطور جمعی و فردی در میادین و خیابان های بلاد کشور نصب شده است و در سخنرانی ها نیز عمومٱ نام یکی ، دو شهید شاخص ذکر می شود، چرا باید در حق سه شهید دیگر این سانحه ی واحد که البته روح خودشان بی نیاز از نوع برخورد متصدیان امور دنیوی به دیار باقی شتافته است اما قطعٱ این برخورد در روحیه ی باز ماندگان خانوادگی آنان بی تاثیر نمی تواند باشد، این چنین در نهایت بد اخلاقی و بی تدبیری کوتاهی شود!

معذالک جا دارد در شرایطی که هنوز فضای کشور حداقل به لحاظ سنتی تا چهلم تحت تاثیر تالمات روحی این سانحه ی دلخراش قرار دارد نسبت به جبران این قصور آزار دهنده متصدیان مراسمات مزبور مبادرت گردد و گرنه ناگزیر این تلقی و احساس تبعیض نزد افکار عمومی و خادمان گمنام اجتماعی ولو به صورت پنهان شکل می گیرد که از نظر متولیان حکومتی تنها کسانی حتی در فدا کردن جان خویش در ماموریت های ملی مورد توجه و تکریم برجسته ای قرار می گیرند که از درجات سیاسی و مسوولیت های بزرگتر حکمرانی برخوردارند .