چرا کیانی تراکتور را ترک کرد ؟
چرا کیانی تراکتور را ترک کرد ؟

اویاقلیق: تیمداری در تیمهای پرهوادار کار سختی است. اداره یک تیم در ایران که بعضی بازیکنان و حتی بعضی از اعضای کادر فنی ،بطور ششدانگ ، دل در گرو موفقیت تیم ندارند و بتجربه و بکرات هم شاهد کمکاریها و حتی خیانت بعضی از اعضای تیم و کارشکنی های آنان شده ایم و نیز کم […]

اویاقلیق: تیمداری در تیمهای پرهوادار کار سختی است. اداره یک تیم در ایران که بعضی بازیکنان و حتی بعضی از اعضای کادر فنی ،بطور ششدانگ ، دل در گرو موفقیت تیم ندارند و بتجربه و بکرات هم شاهد کمکاریها و حتی خیانت بعضی از اعضای تیم و کارشکنی های آنان شده ایم و نیز کم تجربگی و غرورحاصل از کسب موقعیت اجتماعی و اقتصادی بازیکنان، باعث میشود که آنان رفتار حرفه ای به آن معنائی که لازم است، از خود نشان ندهند!
کار کشیدن از اعضای تیم ، اعم از بازیکن و کادر فنی نیاز بمدیریت صحیح، آگاهانه و دلسوز دارد که لازمه اول آن حضور و وجود مدیر در بالاسر تیم و کنترل رفتار و عملکرد آنان از نزدیک است.
مردم داری و همسوئی با هواداران در تیمهای پرهوادار، با قشرهای مختلف نیز ، کار شاقی است که تنها از دست مدیرانی برمی آید که مردم دار و جامعه شناس باشند و در غیر اینصورت روز به روز با فاصله گرفتن از هواداران و بی توجهی بخواست و علاقه آنان باعث ریزش هوادار و بی خیال شدن آنان نسبت به تیم میشود!
ممکن است که مدیری نسبت به برآورده کردن خواست هواداران ، امکانات لازم را نداشته باشد و یا خواست هواداران با مصلحت تیم همسو نبوده و امکان ابراز مشکل و برملا کردن آن نیز میسر نباشد، اینجاست که توانائی ،لیاقت و کفایت مدیر در حل مشکل با هواداران خودنمائی میکند و اینجاست که به مدیری میگوئیم که «مدیر»است! مدیر توانا و با کفایت !
بارها گفته ایم که چندین سال است که عدم حضور مدیرعامل در بالاسر تیم و کنترل و تیمداری تلفنی باعث مشکلات عدیده ای برای تیم شده است که در تشریح موضوع به این نکته اشاره کردیم که در نبود مدیرعامل ، بعضی عوامل باشگاه از مدیران واحدها گرفته تا بازیکنان به «زیراب زدن» این و آن میپردازند!
مدیرانی که از اداره صحیح واحدهای زیر نظرخود عاجزند و یا دور از حوزه مدیریت خود میباشند، در محیط کاری خود به سخن چین ها و زیراب زن ها فرصت و مکنت میدهند تا بدینوسیله نشان دهند که سوار برکار بوده و از هر واقعه ای خبردارند! در چنین فضاهائی افراد فرصت طلب برای خودشیرینی و هرچه نزدیک کردن خود بمقام بالاتر به جاسوسی و سخن چینی روی می آورند تا خود را دلسوز رئیس نشان دهند.
با عدم حضور مدیرعامل باشگاه تراختور، هم در گذشته و هم در آینده شاهد ماجراهای متعدد بوده و خواهیم بود که نمونه اخیر آن مساله کیانی با بالاترین مقام باشگاه است!
اگر مدیریتی بالاسر تیم بود، مسلما این مساله چنین بیخ پیدا نمیکرد و در رده های پایین حل میشد و قطع یقین با حضور مدیرعامل در کنار تیم، اصلا مساله ای پیش نمی آمد!!
**********
کاپیتان دوم و سوم تیم رفته اند و امروز هم کاپیتان اول تیم، قراردادش را با تیمی دیگر رسما منعقد کرد.

کیانی و ما میدانیم که هیچ تیمی باندازه پرشورها، مهدی باتعصب را در آغوش نخواهد گرفت!
کیانی و ما میدانیم که هیچ شهری و هیچ مردمی مثل تبریز و اهالیش برای کیانی و خانواده اش آشنا نخواهند بود!
کیانی و ما میدانیم که در هیچ تیمی او از حضور ده ساله اش، با افتخار نخواهد گفت!
کیانی و ما میدانیم که خیلی چیزها برای کیانی در تراختور هست، اما جای دیگر نیست!
از طرف دیگر، کیانی و مدیران تیم و ما هواداران میدانیم که کمتر کسی جای کیانی را در تراختور پر میکند و شاید و باحتمال فراوان، حداقل برای این فصل، جای کیانی پر نخواهد شد!

اما چه شده که کیانی مجبور شده که از اینهمه امتیازاتی که در تراختور دارد، دست بکشد؟

از مساله کیانی هم باشگاه ضرر دیده و هم کیانی ! ضرری جبران ناپذیر برای هر دو طرف!!

لازم است که مسولان تدبیری بیاندیشند و ریشه یابی کنند که چه کسی و یا چه علتی باعث بوجود آمدن این مشکل بزرگ بین بازیکن و مالک باشگاه شد تا در آینده نیز شاهد فراری داده شدن دیگر بازیکنان ستاره که احتمالا جذب خواهند شد، نشویم!

 

یادداشت: ساوالان – اردبیل